هدف منطق در بخش تعریف، ارائۀ طریقی است جهت بهدست آوردن حقیقت یا چیستی و ذات اشیا. هر شئ خارجی، هم یک حقیقت خاص دارد و هم اوصافی که بیرون از آن حقیقتاند. به عنوان مثال حقیقت بهرام انسانیت اوست و اوصاف بیرون از حقیقت او عبارتاند از مثلاً: راه رفتن، نوشتن و خندیدن و ... . حقیقت شئ که از آن به ماهیت یا چیستی، ذات و طبیعت هم تعبیر میشود در واقع بین تمامی افراد همنوع مشترک است؛ اما اوصاف بیرونی، اموری ثانوی هستند که بر حقیقت شئ اضافه میشوند یا به تعبیری «عارض میشوند» و ممکن است بین افراد همنوع مشترک نباشند.
در مقام تعریف و شناختن یک مفهوم باید از مفاهیم کلی موجود در ذهن بهره جست. مفاهیم کلی در واقع مبیّن وصفهای معیّن دربارۀ شئ موردنظر هستند. هر مفهوم کلی نسبت به معرَّف [تصور مجهولی که از طریق تصورهای پیشین (= مفاهیم کلی) تعریف میشود] به حصر عقلی بر دو قسم است
کاربر ۳۶۵۲۰۶۴