بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توکل | طاقچه
۴٫۳
(۶)
یکی از شاگردان مرحوم آقای قاضی بعد از فوت ایشان، خوابشان را دیده بود. از ایشان پرسیده بود از این عالم که رفتید با شما چگونه رفتار کردند؟ فرموده بود: از ما گله کردند. پرسید: از چه چیزی؟ فرموده بود: «شب جمعه‌ای از نجف به کربلا رفته بودم! ناگهان هوا سرد شد و لباس گرم همراه نداشتم. صاحب‌خانه‌ای که در منزلش بیتوته کرده بودم، پوستینی آورد روی ما انداخت. صبح برای تشکر به او گفتم: اگر این پوستین نبود، از سر ما یخ زده بودم. از این دنیا که رفتیم گفتند: «چرا همین را گفتی؟ اگر پوستین نبود آیا ما نبودیم؟»
Gray

حجم

۳۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۳۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد