بیل بریسون «هیچ کجا»، یعنی ایالاتمتحدهٔ آمریکا، را توصیف میکند: «مکانهایی بیمکان که در طول تقاطعِ بزرگراههای بین ایالات سبز میشوند، جزیرههایی از متلها که با نور بنفش منور شدهاند، پمپهای گاز، مراکز خرید و فستفودها». (۱۱) اما همه جای جهان میتوان چنین چیزهایی را دید که مثل قارچ رشد کردهاند: بست وسترن، شِل، مکدونالد، کی.اف.سی.
Mohammad Ali Zareian
سفر (journeying) به ویلاهای تفریحی فرانسوی به اندازهٔ، مثلاً، سفر (trip) ملارت به بیجینگ، از راهِ بیابانِ تاکلاماکان، سفر (travel) به شمار نمیآید. این تفاوت در دیگریت نهفته است. بستههای مسافرتیِ تعطیلات و ویلاهای توریستی باعث میشوند چیزهای ناآشنا کمتر به چشم آید. شما از وبسایتهایی که به زبانهای خارجی هستند برای رزرو استفاده نمیکنید؛ برای آنکه بفهمید دارید به کجا میروید تابلوهای راهنمای محلی را نمیخوانید. شما میتوانید با توریستهایی از کشور خودتان گردش کنید و به زبانی آشنا غذاهایی آشنا سفارش دهید. سفرکردن یعنی تجربهٔ دیگریت، و برخی سازوکارهای توریستی مانع چنین تجربهای هستند.
Mohammad Ali Zareian