بریدههایی از کتاب مفید باش
۴٫۱
(۳۴)
دالایلاما میگوید: «وقتی صحبت میکنید، فقط آنچه را میدانید تکرار میکنید، اما وقتی گوش میدهید، احتمالاً مطالب جدید یاد میگیرید.»
کاربر ۹۷۶۷۲۲
پس چرا بیهدفبودن در میدان زندگی را کنار نمیگذارید و خواسته خود را دقیقاً مشخص نمیکنید؟ زندگی فرصت تمرین ندارد و فقط یک بار اتفاق میافتد. پس اهداف خود را ببینید تا محقق شود.
امیر حسین
انگار دارم بیشازحد مثل کتابهای قانون جذب صحبت میکنم، اما صبر کنید، اینطور نیست. نمیخواهم بگویم فقط با تصویرسازی از خواستههای خود، آنها به حقیقت تبدیل خواهد شد. مطمئناً چنین نیست. باید برنامهریزی کنید و کار کنید و بیاموزید و شکست بخورید و سپس دوباره بیاموزید و کار کنید و شکست بخورید. زندگی همین است. اینها قوانین زندگی هستند.
امیر حسین
اوضاع در زندگی همیشه آنطور که انتظار داریم، پیش نمیرود، اما این نباید بهانهای شود برای دستبرداشتن از تلاش و شکوفایی یا قدردان نبودن برای چیزهایی که داریم.
امیر حسین
من از چالش بازگشت به میدان، استقبال میکنم؛ این همان تلاشی است که شما را موفق میکند. وقتی بهدستش آوردید، طعم شیرینش را میچشید.
rtr toro
هرگز من را یک مرد خودساخته خطاب نکنید.
وقتی جوانتر بودم و مهارتهای ادراکی زبان انگلیسیام به خوبی امروز نبود، متوجه نمیشدم چرا مردم این لقب را به من میدادند: مرد خودساخته؟ میدانستم این یک تعریف است، اما نمیدانستم چرا این را به من میگویند. پس نقش پدر و مادرم چه بود؟ آنها مرا بزرگ کردند. نقش جو وایدر چه بود؟ او مرا به آمریکا آورد و اولین رؤیاهایم را به واقعیت تبدیل کرد. نقش استیو ریوز و رگ پارک چه بود؟ آنها رؤیای پیوستن به هالیوود را در ذهنم کاشتند. تکلیف جان میلیوس و جیمز کامرون چه میشود؟ آنها مرا تبدیل به کونان بربر و ترمیناتور کردند.
امیر حسین
میخواهم ازسختیهای گذشته به عنوان نیروهای محرکهای یاد کنم که مرا به کسی که امروز هستم تبدیل کردهاند. اگر دوران کودکیام کمی بهتر بود، شاید این کتاب امروز در دست شما نبود و اگر کمی بدتر بود، شاید بازهم این کتاب در دست شما نبود و من هم به همان چاه الکلی سقوط میکردم که برادرم سقوط کرد و دست آخر هم به قیمت جانش تمام شد و در یک تصادف رانندگی در حالت مستی در سال ۱۹۷۱ کشته شد.
امیر حسین
معمولاً سؤال بعدی این است که «هیچ وقت خسته نمیشدی؟» و پاسخ من همیشه یکسان است: «نه.» در واقع، الآن بیشتر خسته میشوم. من همیشه انرژی زیادی داشتهام، حتی در کودکی، که تا حدی به ژنتیک مربوط میشود، اما دلیل عمده و مهمترش این است که وقتی یک چشمانداز را دنبال میکنید و برای هدفی بزرگ تلاش میکنید، هیچ چیز انرژیبخشتر از حرکت رو به جلو نیست.
امیر حسین
این زیبایی درد است. درد نشانهای است که به شما اعلام میکند آیا به حد کافی برای رسیدن به آرزوی خود فداکاری کردهاید یا نه.
امیر حسین
پیادهروی، رفتن به باشگاه، مطالعه، دوچرخهسواری، استفاده از جکوزی، یا کارهایی از این دست را در برنامه خود قرار دهید. اگر گرفتار شدهاید، اگر در تکاپو برای یافتن یک چشمانداز روشن برای زندگی دلخواه خود هستید، فقط میگویم که اهداف کوچکی برای خود تعیین کنید که بهعنوان سکوی پرتاب عمل کنند و هر روز فضا و زمانی را به تفکر، خیالپردازی، دقت در محیط پیرامون و حضور در زمان حال، اختصاص دهید تا دروازه ورود ایدهها و انگیزهها به درونتان باز شود. اگر نمیتوانید آنچه را جستجو میکنید پیدا کنید، حداقل اجازه دهید آن شما را پیدا کند.
امیر حسین
میدانم به این سادگی که بهنظر میرسد نیست. وقتی سنمان بالاتر میرود، زندگی شلوغتر و پیچیدهتر میشود. ممکن است برای پیدا کردن زمان و فضای بیشتر در زندگی، احساس کنید که مجبور به قربانی کردن مسئولیتهای مهمترید، بهویژه حالا که این اهداف کوچک روزانه، هفتگی و ماهانه را نیز در برنامههای خود گنجاندهاید. بنابراین در ابتدا سخت بهنظر میرسد. اما میدانید سختتر از آن چیست؟ ادامه دادن زندگیای که از آن متنفرید. این سختتر است. در مقایسه با آن، این کار، مثل قدم زدن در پارک است.
امیر حسین
دانش و داشتههای خود را نزد خودتان نگه ندارید، بلکه هر آنچه را دارید ببخشید و گسترش دهید تا گوشهای از دنیا را تبدیل به جای بهتری کنید.
کاربر ۹۷۶۷۲۲
شکست تنها زمانی رخ میدهد که سعی کنید به چیزی سخت و ارزشمند دست پیدا کنید. وقتی تلاش نکنید، شکست هم نمیخورید. با این دیدگاه، شکست یک نوع پیشرفت به سمت هدف است.
کاربر ۹۷۶۷۲۲
«لحظهای که پاهایم شروع به حرکت میکنند، جریان افکارم شروع میشود.»
کاربر ۹۷۶۷۲۲
وقتی در آیینه نگاه میکنید، چه میبینید؟ برنده یا بازنده؟ کسی که شاد است یا کسی که درمانده شده؟ کسی که چشمانداز دارد یا کسی که چشمانداز خود را گم کرده؟ یک سؤال آسانتر. چشمانتان چه رنگی هستند؟ نگویید آبی یا قهوهای یا هر رنگ دیگر. اینها پاسخهایی مسخرهاند برای گواهینامه رانندگی. چشمانتان واقعاً چه رنگی است؟
پاسخ به این پرسشها چندان ساده نیست، اینطور نیست؟
Amir Shahin
وقتی در آیینه نگاه میکنید، چه میبینید؟ برنده یا بازنده؟ کسی که شاد است یا کسی که درمانده شده؟ کسی که چشمانداز دارد یا کسی که چشمانداز خود را گم کرده؟ یک سؤال آسانتر. چشمانتان چه رنگی هستند؟ نگویید آبی یا قهوهای یا هر رنگ دیگر. اینها پاسخهایی مسخرهاند برای گواهینامه رانندگی. چشمانتان واقعاً چه رنگی است؟
پاسخ به این پرسشها چندان ساده نیست، اینطور نیست؟
Amir Shahin
فکر نمیکنم بسیاری از ما به آن سطح از فداکاری برسیم، اما میتوانیم مشتاق آن باشیم.
امیر حسین
وقتی به سن سی، چهل، پنجاه یا حتی هفتاد سالگی برسید، شمردن دوستان شادی بیشتری به شما میدهد تا شمردن دلار. کارهایی که برای پیشبرد محله، شهر و کشورتان و کمک به دیگران انجام دادهاید برایتان رضایتبخشتر از کارهایی خواهد بود که برای خودتان، خانهتان، ماشینتان و حساب بانکیتان انجام دادهاید. صلحآوربودن بهتر از جنگاوربودن است. «آیینهها را بشکنید.»
امیر حسین
من این را در باشگاه، هنگام کار با شرکای تمرینیام احساس کردم. ما همیشه یکدیگر را تشویق میکردیم. تکنیکهای تمرینی و نکات تغذیهای را با هم در میان میگذاشتیم و اشتباهها را به هم یادآور میشدیم. میدانستیم که در نهایت، رقیب هم خواهیم شد، با اینحال، بازهم بهیکدیگر کمک میکردیم چون میدانستیم که اگر رقیب قویتر شود، ما هم مجبوریم قویتر شویم.
امیر حسین
اصطلاحی در ارتش وجود دارد که میگوید آرام یعنی روان، روان یعنی سریع. به همین دلیل نیروهای امدادی مثل آتشنشانها و بهیارها، با وسواس تمرین میکنند و اصول کار خود را آنقدر تکرار میکنند تا زمانی که ملکه ذهنشان شود. بنابراین وقتی اتفاق غیرمنتظرهای رخ میدهد (که در شغل آنها معمولاً رخ میدهد)، نیازی به فکر کردن به بخشهای حیاتی کار خود ندارند و میتوانند از آن فضای کوچک مازاد در ذهنشان برای مدیریت موقعیتی که تاکنون با آن روبهرو نشدهاند، بدون اتلاف ثانیههای باارزش، استفاده کنند.
امیر حسین
حجم
۱۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
حجم
۱۶۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۹۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰۵۰%
تومان