بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سلام بر ابراهیم (۱) | صفحه ۵۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

بریده‌هایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

۴٫۷
(۲۵۸۸)
در بالای صفحه آیات ۱۰۹ به بعد سوره صافات جلوه‌گری‌ می‌کرد که می‌فرماید: سلام بر ابراهیم اینگونه نیکوکاران را جزا می‌دهیم به درستی که او از بندگان مؤمن ما بود
y_k
او می‌خواسته گمنام باشد. بعید است پیدایش کنید. ابراهیم در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد.
y_k
خاک فکه بوی غربت کربلا می‌دهد.
y_k
گفت: الان بیسیم‌چی گردان کمیل تماس گرفت. با حاج همت صحبت کرد وگفت: شارژ بی‌سیم داره تموم می‌شه، خیلی از بچه‌ها شهید شدند، برای ما دعاکنید. به امام سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت می‌کنیم
y_k
به قول حضرت امام: ما مأمور به انجام تکلیف هستیم، نتیجه‌اش با خداست.
y_k
تو دلم خندیدم و گفتم: چه حالی می‌ده گیر کنه. یه خورده حالش گرفته بشه! اما ابراهیم یک الله‌اکبر بلند و یک بسم‌الله گفت. بعد با دنده یک از آنجا رد شد! به طرف مقابل که رسیدیم گفت: ما هنوز قدرت الله اکبر را نمی‌دانیم، اگه بدانیم خیلی از مشکلات حل می‌شود.
y_k
پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می‌گویم تا زنده‌ام جایی نقل نکن. بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی‌آمد، اما نیمه‌های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(س)تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی‌خوانم، ما تو را دوست داریم. هر کس گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی‌داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
y_k
با کمک کردن به افراد، گداپروری نکند. ابراهیم همیشه به دوستانش می‌گفت: قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیاندازد و دستش را دراز کند. شما مشکلش را بر طرف کنید.
y_k
رسیدگی ابراهیم به مشکلات مردم، مرا یاد حدیث زیبای حضرت سیدالشهداء انداخت که می‌فرمایند: «حاجات مردم به سوی شما از نعمت‌های خدا بر شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید که این نعمت در معرض زوال و نابودی است»
y_k
توی زورخانه خیلی‌ها می‌خواهند ببینند چه کسی از بقیه زورش بیشتر است و چه کسی هم زودتر خسته می‌شود. اگر روزی میاندار ورزش شدی تا دیدی کسی خسته شده، برای رضای خدا سریع ورزش را عوض کن. من زمانی میاندار ورزش بودم و این کار را نکردم، البته منظوری نداشتم اما بی‌دلیل بین بچه‌ها مطرح شدم ولی تو این کار را نکن! ابراهیم می‌گفت: انسان باید هر کاری حتی مسائل شخصی خودش را برای رضای خدا انجام دهد. آگاه باش عالم هستی ز بهر توست غیراز خدا هرآنچه بخواهی شکست توست
y_k
همیشه هم این نکته را اشاره می‌کرد که: کاری که برای رضای خداست، گفتن ندارد. یا مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می‌کنیم، به جز خدا. حضرت علی(ع)نیز می‌فرماید: «هر کس قلبش را و اعمالش را از غیر خدا پاک ساخت مورد نظر خدا قرار خواهد گرفت.» عرفای بزرگ نیز در سرتاسر جملاتشان به این نکته اشاره می‌کنند که: «اگر کاری برای خدا بود ارزشمند می‌شود. یا اینکه هر نَفَسی که انسان در دنیا برای غیر خدا کشیده باشد در آخرت به ضررش تمام می‌شود.»
y_k
می‌گفت: در زندگی،آدمی موفق‌تراست که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد. کار بی‌منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود. نحوه برخورد او مرا به یاد این آیه می‌انداخت: « بندگان(خاص خداوندِ)رحمان کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می‌روند و هنگامی که جاهلان آنان را مخاطب سازند (وسخنان ناشایست بگویند) به آن‌ها سلام می‌گویند»
y_k
همیشه می‌گفت: در زندگی،آدمی موفق‌تراست که در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد.
y_k
روش امر به معروف و نهی از منکر ابراهیم در نوع خود بسیار جالب بود. اگر می‌خواست بگوید که کاری را نکن سعی می‌کرد غیر مستقیم باشد. مثلاً دلایل بدی آن کار از لحاظ پزشکی، اجتماعی و... اشاره می‌کرد تا شخص، خودش به نتیجه لازم برسد. آنگاه از دستورات دین برای او دلیل می‌آورد
y_k
بعد طوری که کسی متوجه نشود، ابراهیم به من پول داد و گفت: برو ده تا بستنی بگیر و سریع بیا. آن شب ابراهیم با تعدادی بستنی و حرف زدن و گفتن و خندیدن، با بچه‌های محل ما رفیق شد. درآخر هم از حرام بودن ورق بازی گفت. وقتی از کوچه خارج می‌شدیم تمام کارت‌ها پاره شده و در جوب ریخته شده بود!
y_k
خلاصه حسابی عاشق اخلاق و رفتارش شده بودم. او با روش محبت و دوستی ما را به سمت نماز و مسجد کشاند.
y_k
آدم هر کاری که می‌تواند باید برای بنده‌های خدا انجام دهد. مخصوصاً این مردم خوبی که داریم. هر کاری که از ما ساخته است. باید برایشان انجام دهیم. نشنیدی که حضرت امام فرمودند: «مردم ولی نعمت ما هستند.»
y_k
دو نفر از پزشکان آمدند و از دور نگاهش می‌کردند. باتعجب پرسیدم: چیزی شده!؟ گفتند: نه، ما در هواپیما همراه ایشان بودیم. مرتب از هوش می‌رفت و به هوش می‌آمد. اما درآن حال هم با صدایی زیبا در وصف حضرت مداحی می‌کرد.
y_k
ابراهیم همیشه می‌گفت: بعد از توکل به خدا، توسل به حضرات معصومین مخصوصاً حضرت زهرا(س)حلال مشکلات است.
y_k
سینه زنی بچه‌ها خیلی طولانی شد. ساعت دوازده شب بود که مجلس به پایان رسید. موقع شام همه دور ابراهیم حلقه زدند. گفتم: عجب عزاداری باحالی بود، بچه‌ها خیلی خوب سینه زدند. ابراهیم نگاه معنی داری به من و بچه‌ها کرد و گفت: عشقتان را برای خودتان نگه دارید! وقتی چهره‌های متعجب ما را دید ادامه داد: این مردم آمده‌اند تا در مجلس قمربنی‌هاشم(ع) خودشان را برای یکسال بیمه کنند. وقتی عزاداری شما طولانی می‌شود، این‌ها خسته می‌شوند. شما بعد از مقداری عزاداری شام مردم را بدهید. بعد هرچقدر می‌خواهید سینه بزنید و عشقبازی کنید، نگذارید مردم در مجلس اهل‌بیت احساس خستگی کنند.
y_k

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان