بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سلام بر ابراهیم (۱) | صفحه ۲۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

بریده‌هایی از کتاب سلام بر ابراهیم (۱)

۴٫۷
(۲۵۹۱)
گفت: چیزی که می‌گویم تا زنده‌ام جایی نقل نکن. بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی‌آمد، اما نیمه‌های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(س)تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی‌خوانم، ما تو را دوست داریم. هر کس گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی‌داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
محمدمهدی
زیرا آنقدر پر اهمیت است که خداوند ثواب آن را معلوم نکرده و فرموده: «پهلویشان از بسترها جدا می‌شود و هیچکس نمی‌داند به پاداش آنچه کرده‌اند چه چیزی برای آن‌ها ذخیره کرده‌ام»
محمدمهدی
امام صادق(ع) می‌فرماید: هرکار نیکی که بنده‌ای انجام می‌دهد در قرآن ثوابی برای آن مشخص است؛ مگر نماز شب!
محمدمهدی
شاید برای دوستان ابراهیم شنیدن این حرف‌ها عجیب بود. ولی او به حرف‌های پدر خیلی اعتقاد داشت.
محمدمهدی
رسیدگی ابراهیم به مشکلات مردم، مرا یاد حدیث زیبای حضرت سیدالشهداء انداخت که می‌فرمایند: «حاجات مردم به سوی شما از نعمت‌های خدا بر شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید که این نعمت در معرض زوال و نابودی است»
mahdi mahdii
ابرام جون این جاده مرزی رو ببین. عراقی‌ها راحت تردد می‌کنند. بعد با حسرت گفتم: یعنی می‌شه یه روز مردم ما راحت از این جاده‌ها عبور کنند و به شهرهای خودشون برن! ابراهیم انگار حواسش به حرف‌های من نبود. با نگاهش دوردست‌ها را می‌دید! لبخندی زد و گفت: چی می‌گی! روزی می‌یاد که از همین جاده، مردم ما دسته‌دسته به کربلا سفر می‌کنند! در مسیر برگشت از بچه‌ها پرسیدم: اسم این پاسگاه مرزی رو می‌دونید؟ یکی از بچه‌ها گفت: «مرز خسروی» بیست سال بعد به کربلا ‌رفتیم. نگاهم به همان ارتفاع افتاد. همان که ابراهیم بر فراز آن زیارت عاشورا خوانده بود! گوئی ابراهیم را می‌دیدم که ما را بدرقه می‌کرد.
mahdi mahdii
اگه جائی بمانی که دست احدی به تو نرسه، کسی هم تو رو نشناسه، خودت باشی وآقا، مولا هم بیاد سرت رو به دامن بگیره، این خوشگل‌ترین شهادته.
سیدامیرحسین
با خودم گفتم: ابراهیم با یک اذان چه کرد! یک تپه آزاد شد، یک عملیات پیروز شد، هجده نفر هم مثل حرّ از قعر جهنم به بهشت رفتند.
سیدامیرحسین
مصداق این حدیث بود که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره می‌گیرد: «برادری که در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه.»
کاربر ۳۲۰۶
مصداق این حدیث بود که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: هر که به مسجد رفت و آمد کند از موارد زیر بهره می‌گیرد: «برادری که در راه خدا با او رفاقت کند، علمی تازه، رحمتی که در انتظارش بوده، پندی که از هلاکت نجاتش دهد، سخنی که موجب هدایتش شود و ترک گناه.»
کاربر ۳۲۰۶
جلو آمد و مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت: این عکس رنگی رو ببین، اینجا عکس تو با لباس و شورت ورزشیه. این مجله فقط دست من و تو نیست. دست همه مردم هست. خیلی از دخترها ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن. بعد ادامه داد: چون بچه مسجدی هستی دارم این حرف‌ها رو می‌زنم. وگرنه کاری باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوی کن، بعد دنبال ورزش حرفه‌ای برو تا برات مشکلی پیش نیاد.
zeinab
گفت: آقا رضا رقابت وقتی زیباست که با رفاقت باشد.
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
به تنها چیزی که فکر نمی‌کرد مادیات بود. می‌گفت: روزی را خدا می‌رساند. برکت پول مهم است.کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد.
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
ابراهیم می‌گفت: اگر قرار است انقلاب پایدار بماند و نسل‌های بعدی هم انقلابی باشند. باید در مدارس فعالیت کنیم، چرا که آینده مملکت به کسانی سپرده می‌شودکه شرایط دوران طاغوت را حس نکرده‌اند!
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
آنجا روی دیوار حدیثی از پیامبر(ص) نوشته شده بود: «آسمان‌ها و زمین و فرشتگان، شب و روز برای سه دسته طلب آمرزش می‌کنند: علماء ،کسانی‌که به دنبال علم هستند و انسان‌های با سخاوت».
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
٭٭٭ امام صادق(ع) می‌فرماید: هرکار نیکی که بنده‌ای انجام می‌دهد در قرآن ثوابی برای آن مشخص است؛ مگر نماز شب! زیرا آنقدر پر اهمیت است که خداوند ثواب آن را معلوم نکرده و فرموده: «پهلویشان از بسترها جدا می‌شود و هیچکس نمی‌داند به پاداش آنچه کرده‌اند چه چیزی برای آن‌ها ذخیره کرده‌ام»
کاربر ۱۵۴۳۲۱۳
پیرمردی در بالای سکو نشسته بود و به ورزش بچه‌ها نگاه می‌کرد. پیش من آمد. ابراهیم را نشان داد و با ناراحتی گفت: آقا، این جوان کیه؟! با تعجب گفتم: چطور مگه!؟ گفت: «من که وارد شدم، ایشان داشت شنا می‌رفت. من با تسبیح، شنا رفتنش را شمردم. تا الان هفت دور تسبیح رفته یعنی هفتصدتا شنا! تو رو خدا بیارش بالا الان حالش به هم می‌خوره.» وقتی ورزش تمام شد ابراهیم اصلاً احساس خستگی نمی‌کرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام می‌داد. همیشه می‌گفت: برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم.
Chamran_lover
«هر کس برای مصائب ما گریه کند و دیگران را بگریاند، هر چند یک نفر باشد اجر او با خدا خواهد بود. هر که در مصیبت‌ ما چشمانش اشک‌آلود شود و بگرید، خداوند او را با ما محشور خواهد کرد.»
Hamed
اما می‌دانستم هر وقت کاری بوی غیرخدابدهد، یا باعث مطرح شدنش شود ترک می‌کند.
Hamed
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
Sajadbobo Bobovieri

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

حجم

۳٫۶ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۳۹ صفحه

قیمت:
۲۱,۰۰۰
۱۰,۵۰۰
۵۰%
تومان