بریده‌هایی از کتاب درباره زیبایی زنان

«خدایان همه‌چیز را به هر کسی نبخشیده‌اند، اما به بعضی هوش، به برخی دیگر زیبایی، به عدهٔ زیادی زور، به عدهٔ اندکی شکوه، و به‌ندرت به کسی فضیلت بخشیده‌اند.»

«… اغلب اوقات می‌توان با چشم‌ها چیزی را خواند که در قلب نوشته شده است.»

بر اصول کلی مکتب افلاطونی، عشق حقیقی چیزی جز میل‌واشتیاق به زیبایی نیست.

زیبایی چیزی جز هماهنگی نیست؛ هماهنگی‌ای که به طرزی اسرارآمیز از ترکیب، وحدت و پیوند اجزای مختلف و گوناگون ناشی می‌شود؛ اجزایی که مطابق با نیازها و کیفیات‌شان، به طریقی زیبا و متناسب‌اند، و پیش از آن‌که در یک کل وحدت یابند، مختلف و بی‌نظم بوده‌اند.

افلاطون منکر آن است که زیبایی بتواند در عضو واحدی وجود داشته باشد و عقیده دارد زیبایی در وحدت اجزای مختلف یافت می‌شود

«من نه از جانب خودم بلکه براساس نظریات فیلسوفان طبیعی، و بعضی از متألهین، اعلام می‌کنم که زیبایی شما زنان گواه و شاهد موجودات آسمانی و صورت و تصویر گنجینه‌ها و ذخایر عالم سماوی است.»