بریده‌هایی از کتاب به خاطر خواهرم

من فکر می‌کنم تو زندگی‌هامون دو راهی‌هایی هست که حتی، بدون اینکه متوجه باشیم، براشون تصمیمات بزرگ و تأثیرگذاری می‌گیریم.

اوضاع خونهٔ ما مثل یه پتو می‌مونه که واسه تخت کوچیکه. بعضی وقت‌ها خوب می‌پوشوندت، بعضی وقت‌ها هم سردت می‌شه و می‌لرزی. بدتر از همه اینه که نمی‌دونی کدومش قراره اتفاق بیفته.

اگه مامان و بابای تو، به دلیلی تو رو به دنیا آورده باشن، بهتره اون دلیل وجود داشته باشه، چون همین‌که از بین بره، تو هم از بین رفتی.