بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گمشده در جنگل تاریک و طلسم شده | طاقچه
تصویر جلد کتاب گمشده در جنگل تاریک و طلسم شده

بریده‌هایی از کتاب گمشده در جنگل تاریک و طلسم شده

۲٫۸
(۵)
مخلص شما هنک سگ گاوچران. یکی از آن روزهای عادی بهاری بود، هیچ‌چیز غیرعادی نبود؛ آرام، روشن، بفهمی‌نفهمی گرم، و هوا پُر از پنبهٔ درختان پنبه بود. یادم می‌آید در حوالی گاراژ بودیم، داشتیم از آفتاب لذت می‌بردیم، بعدازظهرمان را می‌گذراندیم و منتظر بودیم شب فرابرسد تا گشت شبانه‌مان را شروع کنیم. از آن‌جا که لوپر و سالی‌می روز قبل به طرزی مشکوک مزرعه را به مقصد جایی به نام «بیمارستان» ترک کرده بودند، تصمیم گرفته بودم گشت شبانه را دو برابر همیشه انجام بدهم. دراور کنار چاه آب بود و داشت با جی‌تی‌کلاک، سرکردهٔ خروس‌ها، گفت‌وگویی بی‌حاصل انجام می‌داد. ناگهان مرا صدا زد. «هنک، بیا این‌جا ببین این چیه.» به درخواست او پاسخ دادم و شیء جلو روی او را بررسی کردم. «این یه خروسه.»
هرماینی گرینجر

حجم

۴٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۴٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد