بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هی آدم! | صفحه ۳۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هی آدم!

بریده‌هایی از کتاب هی آدم!

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۱۸ رأی
۴٫۲
(۱۱۸)
میگویند بزرگ که باشی، دنیا را جور دیگری میفهمی... اما من نتوانستم آنچه باید ببینم را ببینم وآنچه باید بشنوم را بشنوم... من حتی نتوانستم ببینم و ندیده بگیرم! بشنوم و نشنیده بگیرم!
zeze26
غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟
zeze26
اصلا باید میشد! اگر نمی‌شکستم، اگر سبک تر نمی‌شدم! هرگز بادها نمی‌فهمیدند تا کدامین سرزمین باید سفر کرد و برای نسل‌ها سرگردانی در رگ‌هایشان باقی میماند! اگر نمیشد! اگر سبک‌تر نمی‌شدم! هیچ بادی تا هیچ کجای اوج مرا به دوش نمی‌کشید و آسمان همان محل مردگان باقی میماند و زمین برای همیشه به جاذبه‌اش میبالید و از سقوط سیب‌ها میخندید!
zeze26
اگر یک سال نمی‌گذشت، هیچ‌گاه نمی‌فهمیدم یک سال چه قدر طول دارد!
zeze26
دنیا باید برود تا فصل چیدن شکلات‌ها و گردوها و موزها و توت‌فرنگی‌ها...
zeze26
تمام شهر را از آیینه پر کرد... داروغه میدانست... شهر از آن موقع ناامن شد که هر کس خودش را گم کرد!...
...
دنیا باید برود تا فصل چیدن شکلات‌ها وگردوها و موزها و توت فرنگی‌ها...
...
دلشوره‌ی لعنتی این دلشوره‌ی لعنتی رهایم نمیکند... در شهر کسی صدایم نمیکند... گفته بودی بمانم تا تهش هستی...
sepehr
از وجود عاشقش معرفت ست پر لبریز در وفای رب ما نیست نبخشد تقصیر
zeze26
و هرگز نکنی ظن به خدایت که فراموش کند یاد کسی از من و تو
zeze26
و هر اندازه تو سهم میخواهی،‌ بی‌دریغ ازآن توست شک نکن دست خدا از همیشه تا هنوز سهم ناتمام دست من و توست
zeze26
من اما همیشه به معجزه‌های کوچک اعتقاد دارم، خودم بارها دیده‌ام دستی به خاکستر میخورد، طلا میشود...
zeze26
چه قدر ساختیم و خراب کردند... چه قدر خراب شدیم اما خم به ابرو نیاوردیم!... چه قدر قانع بودیم و چه بی‌اندازه کم حافظه!...
zeze26
آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟ و بار سنگین را از شانه ات بر نداشتیم؟ همان که پشتت را خمیده کرده بود، و نامت را بلند گردانیدیم... قطعا با هر سختی آسانی‌ست... آری با هر سختی آسانی‌ست... چه قدر این نجواها هوای دلم را تازه میکنند...
zeze26
میگویند بزرگ که باشی، دنیا را جور دیگری میفهمی... اما من نتوانستم آنچه باید ببینم را ببینم وآنچه باید بشنوم را بشنوم... من حتی نتوانستم ببینم و ندیده بگیرم! بشنوم و نشنیده بگیرم!
zeze26
میگویند بزرگ که باشی، ساده میگذری... اما من هر چه قدر شیر خوردم باز هم نتوانستم از بعضی روزها، از بعضی خیابان‌ها، از بعضی خاطرات، از بعضی کلمات، آری! حتی از بعضی کلمات هم نتوانستم ساده بگذرم!
zeze26
غریبه نبودی، چرا نمی‌شناسمت؟
zeze26
اگر سبک‌تر نمی‌شدم! هیچ بادی تا هیچ کجای اوج مرا به دوش نمی‌کشید و آسمان همان محل مردگان باقی میماند و زمین برای همیشه به جاذبه‌اش میبالید و از سقوط سیب‌ها میخندید!
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
من هیچ وقت از تاریخ و ریاضیات سر در نیاوردم! اما حالا اگر بپرسید مساحت یک سال را برایتان حساب میکنم...
کاربر ۴۸۰۹۳۷۰
اتفاقات ساده همیشه میگفت خوبی‌اش به این است که اتفاقات ساده میتوانند آدم را سخت عوض کنند... اگر هنوز هم اینجا بود، به او میگفتم بالاخره من هم عوض شدم!... به او میگفتم عوض شدن گاهی چه بی‌اندازه میتواند بی‌رحمانه و سخت باشد... به او میگفتم اصلا ساده نبود، خیلی سخت عوض شدم... حالا خوب یا بدش بماند! اما خوبی‌اش به این است که ساده عوض نشدم...
shadow :)

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

قیمت:
رایگان