بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هی آدم! | صفحه ۳۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هی آدم!

بریده‌هایی از کتاب هی آدم!

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۱۸ رأی
۴٫۲
(۱۱۸)
او همیشه به حکومت خان اعتراض داشت... حتی تصمیم گرفت خان را نابود کند اما تنها چیزی که از خان گرفت خفه بود!...  
رعنا
چیزی نگو! دروغ گو کم حافظه است... حرف که میبافی، الفبا آلزایمر میگیرد!...  
رعنا
آش شور دلم به اندازه‌ی تمام ساعت هفت‌های شیفت صبح مدرسه شور میزند! دلم به تندی بوی عطرآقای رئیس شور میزند... دلم به اندازه‌ی پیدا کردن ایکس شور میزند... دلم به شوری آشی که برایم پخته‌اند شور میزند! دلم به اندازه‌ی تمام این یک سال و به اضافه شور میزند... دلم دریاچه‌ی نمک است، شور میزند... شورش را درآورده! دائم شور میزند!...
کاربر ۸۵۹۱۳۴۱
چیزی نگو! دروغ گو کم حافظه است... حرف که میبافی، الفبا آلزایمر میگیرد!...
whale
تمام شهر را از آیینه پر کرد... داروغه میدانست... شهر از آن موقع ناامن شد که هر کس خودش را گم کرد!...
whale
کسی نمی‌فهمد چرا سکوت کرده‌ام!...
whale
هی آدم! آنقدر نمی‌شود شناختت که حتم دارم حتی آیینه هم برای دیدنت عینک به چشم میزند!...
ک مثل کتاب…
چیزی نگو! دروغ گو کم حافظه است... حرف که میبافی، الفبا آلزایمر میگیرد!...
کاربر ۸۵۹۱۳۴۱
خنده دار است!... ولی امروز!... همین امروز که با جفتمان کنار آمده بودم، در این کوچه! همین کوچه که مرا به خیابان اصلی میرساند، کسی از من پرسید!... چیزی را که تو اگر یکبار و فقط یکبار از من پرسیده بودی، عابر این کوچه هرگز نمیخواست بداند چرا دلم گرفته است؟!!...
saeedi
تاوان بدی داد! ابری که به جرم پوشاندن خورشید هر بهار گریست...
Bahary:)
هی آدم! آنقدر نمی‌شود شناختت که حتم دارم حتی آیینه هم برای دیدنت عینک به چشم میزند!...
Bahary:)
از وجود عاشقش معرفت ست پر لبریز در وفای رب ما نیست نبخشد تقصیر
zeze26
و هرگز نکنی ظن به خدایت که فراموش کند یاد کسی از من و تو
zeze26
و هر اندازه تو سهم میخواهی،‌ بی‌دریغ ازآن توست شک نکن دست خدا از همیشه تا هنوز سهم ناتمام دست من و توست
zeze26
غصه نخور، پیر میشوی! پیرت میکنند... خورشید باش بر جهان بتاب...
zeze26
غصه نخور، پیر میشوی... آسان نیست فراموش کردن، اما تکرار سخت‌تر است... بگذار از تو بد بگویند! عادت کرده‌اند به خراب کردن!... تو نه! پل‌های پشت سرشان را میگویم... تو نه! گیرم سر به زیر و چشم بپوشند از آسمان، مگر خورشید خاموش میشود؟! بگذار دهانشان را چتر کنند بر خوبی‌های تو!
zeze26
غصه نخور، پیر میشوی، پیرت میکنند!... چال صورتت باید همیشه پیدا باشد... بخند، بلند بخند... بگذارآنقدر دورو باشند که به مزاج همه خوش بیایند... یک رو برای زوج‌ها، چپ‌ها... یک رو برای فردها، راست‌ها... اینجا خیلی زود تغییر ذائقه میدهند! عسل هم که باشی در دهانشان تلخ میشوی!... بگذار هفت رنگ باشند یا اصلا هفتاد رنگ! تو آنقدر سفیدی که رنگی نشوی...
zeze26
غصه نخور! پیر میشوی!... بگذار از تو بد بگویند! بگذار چشمشان را ببندند و دهانشان را باز کنند... آنقدر که قد و قواره‌ی واژه‌هایشان تنها به دهان خودشان بیاید...
zeze26
چه قدر ساختیم و خراب کردند... چه قدر خراب شدیم اما خم به ابرو نیاوردیم!... چه قدر قانع بودیم و چه بی‌اندازه کم حافظه!...
zeze26
آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟ و بار سنگین را از شانه ات بر نداشتیم؟ همان که پشتت را خمیده کرده بود، و نامت را بلند گردانیدیم... قطعا با هر سختی آسانی‌ست... آری با هر سختی آسانی‌ست... چه قدر این نجواها هوای دلم را تازه میکنند...
zeze26

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

حجم

۴۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۵ صفحه

قیمت:
رایگان