بین همهٔ اتفاقهای نامطمئن زندگی، ازدواجکردن از همه نامطمئنتر است.
Fateme
بین همهٔ اتفاقهای نامطمئن زندگی، ازدواجکردن از همه نامطمئنتر است.
Book
گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آنقدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری.
Book
فداکاریهای یک مادر زود فراموش میشوند.
Book
همهٔ ما از کسانی که به رازهایمان پی بردهاند، متنفریم.
Book
من از آدمهایی که پشت سر دیگران حرف میزنند، خوشم نمیآید.
Book
شادکردن دیگران خیلی لذتبخش است
Book
بهار بود... بهار... بهار! حتی خانم گیبسون هم نمیتوانست از شکوفهکردن درختان آلو جلوگیری کند.
Book
اصلاً دوست ندارم کتابی را که عاشقشم، امانت بدهم... چون به نظر میآید هیچوقت مثل اولش برنمیگردد...
Fateme
تقلیدکردن خالصانهترین چاپلوسی است.
Book
ولی گیلبرت! هرگز اجازه نده زیادی بزرگ و عاقل شوی... آنقدر بزرگ که دیگر عقلت اجازه ندهد قدم به سرزمین افسانهای بگذاری.
ماه نورد
خانم شرلی! شما به هر خانهای که قدم میگذارید، برای ساکنانش شادمانی هدیه میبرید.
Book
هیچکس برای خیالبافی کردن پیر نیست. خیالات هم هرگز پیر نمیشوند.
Book
به قول ریبکا دیو، هر چیزی حدی دارد.
Book
مردنم بهتر از زندهبودنم است. هیچکس مرا نمیخواهد.
Book
از همه مهمتر... دوستت دارم، چون گیلبرت هستی!
Book
به نظر من بیشتر مشکلات دنیا ناشی از سوءتفاهم و عدم درک متقابل است.
Book
هر چند وقت یک بار، تنهابودن خیلی لذتبخش است.
Book
شبخوش عزیزم! امیدوارم دعای این دوستدار کوچک تو بیفایده نباشد و خوابهای خوبی ببینی.
Book
قصهای خوش است که آخرش خوش باشد...
Book