بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آسمان دریا را بلعید | طاقچه
کتاب آسمان دریا را بلعید اثر رحیم مخدومی

بریده‌هایی از کتاب آسمان دریا را بلعید

نویسنده:رحیم مخدومی
انتشارات:نشر شاهد
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأی
۴٫۰
(۲)
«ای کاش بدنم تکه‌تکه شود، خونم به تمام وسعت ایران پاشیده شود و من فدایی تک‌تک مردم ایران شوم.» می‌گفت «اصلاً نمی‌خواهم جسدی باقی بماند که دفن شود. دوست دارم خونم بعد از من، پاسدار این وطن و این مردم باشد.»
Alireza.Izadi
اگر من شهید شوم، دلم می‌خواهد به تعداد مردم وطنم شوم. در این صورت است که از مرگ لذت می‌برم.»
Alireza.Izadi
مادرم می‌گفت «وقتی حسین را باردار بودم، یک زن اهل بصیرت گفت: فرزندت پسر است. او را آسمان از تو می‌گیرد.»
Alireza.Izadi
می‌گفت «هتل‌دار به من گفت: تو آدمکشی. جنگ‌طلبی. خلاصه حرفش را زد و زد، تا اینکه چشمم افتاد به خودنویسی که در دستش بود. وسط صحبت‌هایش خودنویس را از دستش چنگ زدم. یکباره از جا پرید. انگار تمام ثروتش را از دست داده بود. شلوغش کرد که: خودنویسم را بده.
Alireza.Izadi
زندگی زیباست، ای زیباپسند زنده‌اندیشان به زیبایی رسند آن‌قدر زیباست این بی‌بازگشت کز برایش می‌توان از جان گذشت
Alireza.Izadi
افتخار می‌کنم که مردانه جنگیدیم. شب‌ها به اتفاق دوران، سعیدی، سپیدموی و ضرابی در آشیانه می‌خوابیدیم تا هر لحظه نیاز باشد در دسترس باشیم.
Alireza.Izadi
من پسر پرچم ایرانم، من برادر مردم ایرانم.»
Alireza.Izadi

حجم

۹۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۹۶۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد