بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سفر | صفحه ۳۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سفر

بریده‌هایی از کتاب سفر

نویسنده:جیمز نوربری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۳۵۰ رأی
۴٫۲
(۳۵۰)
اگه خودت رو فراموش کردی، فقط به ستاره‌های آسمون نگاه کن.
star sky
«افکارمون می‌تونن ما رو از خودمون دور کنن. کوچولو که بودی، احتمالاً تمام حواست به کار جمع‌کردن چوب بوده. وقتی تمرکزت روی یه چیز باشه، معمولاً دیگه ذهنت این‌ور و اون‌ور نمی‌ره و این یه جور احساس سکون درونی به وجود می‌آره که باعث حس خوشی و آرامش می‌شه.»
star sky
لذت‌بردن از میوه‌های دنیا هیچ اشکالی نداره؛ فقط باید حواسمون باشه که غرقشون نشیم.
star sky
«ترسیدن طبیعیه، ولی خب گاهی درهرحال باید ادامه بدیم. ترس مانع مردن نمی‌شه، ولی می‌تونه مانع زندگی‌کردن بشه.»
saideh khatami
گفت: «ازت ممنونم.» پاندای بزرگ پرسید: «برای چی؟» «من بارها اشتباه کردم و هر بار تو کنارم بودی. هیچ‌وقت قضاوتم نکردی، ترکم نکردی، سرزنشم نکردی. امیدوارم این بار درست متوجه شده باشم.»
sogol
پاندای بزرگ گفت: «درست می‌گی، گذشته مثل داستانیه که به ما می‌گه چطوری به جای الانمون رسیدیم، ولی تو می‌تونی همین الان هم دست‌به‌کار بشی و یه داستان جدید بنویسی.»
sogol
پاندای بزرگ گفت: «ترسیدن طبیعیه، ولی خب گاهی درهرحال باید ادامه بدیم. ترس مانع مردن نمی‌شه، ولی می‌تونه مانع زندگی‌کردن بشه.»
sogol
پاندای بزرگ گفت: «سکون همیشه هست و توی آرامشش ممکنه باز کم‌کم خودت رو پیدا کنی.»
sogol
اژدهای کوچک گفت: «انگار هرچی بیشتر مشتم رو باز می‌کنم، دنیا چیزهای بیشتری توش می‌ذاره.»
محمد
پاندای بزرگ گفت: «جالبه که وقتی با دید تازه به چیزهای ساده نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که می‌تونن بیشترین شادی رو به ارمغان بیارن.»
محمد
گذشته مثل داستانیه که به ما می‌گه چطوری به جای الانمون رسیدیم، ولی تو می‌تونی همین الان هم دست‌به‌کار بشی و یه داستان جدید بنویسی.»
محمد
«افکارمون می‌تونن ما رو از خودمون دور کنن.
محمد
لذت‌بردن از میوه‌های دنیا هیچ اشکالی نداره؛ فقط باید حواسمون باشه که غرقشون نشیم.»
محمد
پاندای بزرگ گفت: «تغییر، حتی اگه ندونی نتیجه‌ش چی می‌شه، بهتر از حرکت نکردنه.»
محمد
اژدهای کوچک گفت: «انگار هرچی بیشتر مشتم رو باز می‌کنم، دنیا چیزهای بیشتری توش می‌ذاره.» «من متوجه شدم همیشه یه موقعیت نیست که باعث ناراحتی من می‌شه، بلکه دید من به اون موقعیته که باعث ناراحتیم می‌شه.
me
اژدهای کوچک گفت: «من هیچ خیری برای کسی یا چیزی نداشتم.» پاندای بزرگ به دوستش لبخند زد و گفت: «برای من داشتی.» پاندای بزرگ گفت: «می‌دونم که درکش الان سخته، ولی جهان هستی ما رو دقیقاً همون جایی قرار داده که باید باشیم.»
me
نور از همین ترک‌های کوچیک رد می‌شه.»
Mary_the_reader
پاندای بزرگ گفت: «تغییر، حتی اگه ندونی نتیجه‌ش چی می‌شه، بهتر از حرکت نکردنه.» «ذهن یه جورایی خیلی شبیه باغه؛ نیاز به مراقبت و توجه داره، زحمت داره. اگه به حال خودش رها بشه، خیلی زود پر از علف هرز می‌شه، و جایی که علف هرز زیاد باشه گُل‌ها نمی‌تونن رشد کنن.»
MahOur
اژدهای کوچک گفت: «خب، گذشته هم مهمه.» پاندای بزرگ گفت: «درست می‌گی، گذشته مثل داستانیه که به ما می‌گه چطوری به جای الانمون رسیدیم، ولی تو می‌تونی همین الان هم دست‌به‌کار بشی و یه داستان جدید بنویسی.»
MahOur
«و اگه خودت رو فراموش کردی، فقط به ستاره‌های آسمون نگاه کن. یا به صدای شاخه‌های درخت کاج گوش کن که با نسیم غروب تکون می‌خورن. اون‌ها دارن همون کاری رو می‌کنن که طبیعت توی همین لحظه براشون در نظر گرفته.»
klammhsa

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۱,۷۰۰
۷۰%
تومان