کتاب شطرنج
۴٫۱
(۸۹)
حرکات اجباری افتتاحیهی بازی به سرعت سپری شدند.
ک.ت.ا.ب
هیچ چیز به اندازهی قرار گرفتن در یک خلا بر روح آدمیزاد فشار وارد نمیآورد.
Mohammad
هرچه انسان خود را بیشتر محدود سازد، به کمال مطلوبش نزدیکتر میشود و بلعکس.
دیدی
اگر سیاه و سفید یکی باشند، با موقعیت مضحکی رو به رو میشوی که در آن یک مغز به طور همزمان چیزی را میداند و نمیداند، و وقتی در جایگاه سفید بازی میکند باید تماما آنچه را که لحظهای پیش در جایگاه سیاه به آن فکر میکرده فراموش کند. چنین تفکر دوگانه حقیقتا یک شکاف خودآگاهی را در بردارد، یک توانایی اختیاری برای روشن و خاموش کردن عملکرد مغز، چنان که گویی یک دستگاه مکانیکی باشد. تمایل به بازی کردن شطرنج در مقابل خود یک تناقض است و درست مثل پریدن از روی سایهی خودتان میماند.
Johnny
حرکات اجباری افتتاحیهی بازی به سرعت سپری شدند
ک.ت.ا.ب
به محض آن که من اقدام به بازی در مقابل خود کردم، ناخودآگاه خودم را با یک چالش مواجه کردم. هر یک از خودهایم، یعنی خودِ سفید و خودِ سیاهم، باید به مصاف دیگری میرفت، و هر یک به تنهایی برای کسب پیروزی و برد بیتاب بود؛ در جایگاه خودِ سیاهم، با هر حرکتی از تشویشی تبآلود مملو میشدم تا ببینم خودِ سفیدم بعد از آن چه میکند. هر کدام از خودهایم، وقتی دیگری اشتباهی میکرد احساس پیروزی میکردند و در عین حال به خاطر بیاحتیاطیشان از خود خشمگین میشدند.
...
«حتما خیال میکنی که فورا کتاب را در آوردهام و آن را نگاه کرده و خواندهام. اصلا و ابدا! اول میخواستم به از مالکیت کتاب لذت ببرم، و خوشی و لذتِ گمانهزنی و خیالبافی در مورد این که کتابی که دزدیدهام چه میتواند باشد را برای خودم طولانیتر کنم: اول از همه دلم میخواست که حروف چاپی آن خیلی به هم چسبیده و ریز باشند و صفحات زیاد و نازکی داشته باشد، تا خواندنش مدتی طولانی زمان ببرد. بعد امیدوار بودم که اثری باشد که ذهنم را پرورش دهد و چیز بیمایه و سبکی نباشد، بلکه کتابی باشد که چیزی به من بیاموزد، کتابی که بتوانم آن را از بر کنم، مثلا شعر و ترجیحا- چه خواب و خیالی! - گوته یا هومر. اما سرانجام دیگر نتوانستم جلوی کنجکاویام را بگیرم.
ماراتن
من همیشه علاقهی زیادی به موضوع افرادِ تکجهته از هر نوع آن داشتم؛ کسانی که به طرزی وسواسگونه خود را به یک ایدهی واحد مشغول میکنند، زیرا هرچه انسان خود را بیشتر محدود سازد، به کمال مطلوبش نزدیکتر میشود و بلعکس. اشخاصی از این دست که به ظاهر از واقعیت زندگی جدا هستند، همچون موریانههایی هستند که از مصالح خود برای نسخهای قابل توجه و کوچک شده از جهان استفاده میکنند. بنابراین من قصد خود را برای زیر ذرهبین گذاشتن این نمونهی نادر، در مدت سفر بیست روزهمان به ریو مخفی نکردم.
golab
هیچ چیز به اندازهی قرار گرفتن در یک خلا بر روح آدمیزاد فشار وارد نمیآورد. هدف از انداختن ما در یک خلاء تمام عیار و در اتاقی که به طور کل از دنیای بیرون جدا شده، این بود که فشار را نه از بیرون، و از طریق خشونت و سرما، بلکه از درون بر ما تحمیل کرده و در نهایت لبهایمان را به گفتن باز دارند.
sadaf
به طور ناخودآگاه پای صفحهی شطرنج، قدرت دفاعم را در برابر تهدیدات جعلی و حقههای پنهانی بهبود بخشیده بودم. حالا دیگر زیر سوال ضعفهایم را آشکار نمیکردم و حتی احساس میکردم افراد گشتاپو به دیدهی احترام به من مینگرند. شاید از آنجا که دیده بودند دیگران در هم شکستهاند، انگشت به دهن مانده بودند که من از چه منبع پنهانی قوتم را برای چنین مقاومت استواری کسب میکنم.
ماراتن
حجم
۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان