قطعاً ما برای پول و موقعیت کار میکنیم، اما کارِ ما به چیزی کمی مرموزتر هم معطوف است: معنا. آنچه شغلی را معنادار میکند معمولاً این است که ببینیم کارمان تا چه اندازه در افزایش لذت دیگران یا کاهش رنجشان نقش دارد.
احسان رضاپور
هر قابلیتی که داریم الزاماً نقطهضعفی را با خود به همراه دارد که بخش اهریمنیاش است. غیرممکن است تواناییهایی بدون نقطهضعف داشته باشیم. هر فضیلتی «نقصی» به همراه دارد. ارزشهای هر فرد در یک عرصه ناگزیر به شکلگیری ابعاد دردسرساز در دیگر حوزهها میانجامد. برای نمونه، سختگیری و نظمی که باعث میشود فردی در مدیریت بودجه خوب عمل کند، او را به همسفری دشوار نیز بدل میکند؛ بازیگوشی و صبر و آرامشی که باعث میشود فردی در یک مهمانی، شادیبخش و دلپذیر باشد، میتواند او را به فردی شلخته و بیاعتنا نسبت به کارهای خانه تبدیل کند؛ قدرت شخصیت و شجاعت میتواند به توداری احساسی و شکستناپذیری ناخوشایندی بیانجامد.
احسان رضاپور
اگر بتوانیم تصویر دقیقتری از خود را به یکدیگر نشان دهیم، توهماتِ کمتر، همدلیِ بیشتر، استیصالِ کمتر و عشقِ بیشتری در زندگیهایمان و در دنیا خواهیم داشت.
محمد
تواناییِ جمعیِ ما در توضیح صادقانه به خود و به یکدیگر نشأت میگیرد که واقعاً چه کسی هستیم.
محمد
ما در بزرگسالی عاشق کسی میشویم که عشقِ ما را در دوران کودکی منعکس میکند.
احسان رضاپور
رنجی که میکشیم شأن درخوری دارد؛ غمهای ما فقط نتیجهٔ شکستهای عجیب و خاص ما نیستند، بلکه بخشی از وضعیت جهانی بشر به شمار میآیند. مارک روتکو۱۷ هنرمند آمریکایی قرن بیستم زمانی گفته بود که میخواهد هنری خلق کند که «اندوهِ درون من با اندوهِ درون تو ملاقات کند.»
شهرزاد مجدی
حسادت واکنشی طبیعی به موقعیتی است که دیگران داراییها یا ویژگیهای خوبی دارند که ما هنوز به آنها نرسیدهایم. در حالت مطلوب، ما صرفاً از حسادت رنج نمیکشیم بلکه از آن میآموزیم. حسادت سرنخی است نسبت به اینکه ما واقعاً دوست داریم چه کسی باشیم؛ هرچند که معنای این سرنخ ممکن است بلافاصله مشخص نشود.
شهرزاد مجدی
شیوهای که والدینمان نسبت به یکدیگر رفتار میکردند به ما تصوری ماندگار از شکل احتمالیِ تمام روابط میدهد.
|ݐ.الف