باید منظور خود از بهکار بردن واژهٔ روشنفکران را به صراحت بیان کنیم. در این کتاب، بیان واژهٔ روشنفکران بر مقولهای حرفهای دلالت میکند؛ اشخاصی که حرفهشان اساساً مرتبط با اندیشهها است، مانند نویسندگان، اعضای هیئت علمی و نظیر آنها.
niloufar.dh
میهنپرستی به رسمیت شناختن سرنوشت مشترک و مسئولیتهای مشترک ناشی از آن است.
niloufar.dh
خروجی عملکرد روشنفکران یا محصول نهایی فکر آنها ایدهها است.
محصول نهایی عملکرد جوناس سالک واکسن و سیستم عامل کامپیوتر محصول نهایی شرکت بیل گیتس بود. این اشخاص، علیرغم قدرت ذهن، بینشها و استعدادهای دخیل در دستاوردهایشان، روشنفکر نیستند. کار روشنفکر با اندیشهها آغاز میشود و پایان مییابد، با این حال آن اندیشهها میتوانند بر موضوعاتی واقعی اثر بگذارند که در اختیار دیگران قرار دارند. آدام اسمیت هیچوقت کسبوکاری نداشت و کارل مارکس نیز مدیر گولاگ نبود. اما آنها روشنفکر به حساب میآمدند. بدین لحاظ، اندیشهها نهتنها راهنمای عملکرد روشنفکران، بلکه معیار دستاورد و منشأ گمراهیهای غالباً خطرناک این حرفه هستند.
Kayedani
هرچند ممکن است برای ذات بشر شرمآور باشد اما حقیقت این است که ملتها عموماً هر زمان امید داشته باشند تا چیزی را با جنگ به دست بیاورند، مقدماتش را فراهم میکنند.
niloufar.dh
قضاوت دربارهٔ مردم در زمینههای غیرروشنفکرانه با معیارهای روشنفکری تقریباً همیشه به عدم لیاقت آنها نسبت به مزایای دریافتیشان منجر میشود، که این نتیجهگیری صرفاً در صورتی درست بود که اقدامات غیرروشنفکرانه خودبخود کمارزشتر از اقدامات روشنفکرانه بودند.
niloufar.dh