بیشتر حرفها و کارهایمان ضروری نیستند. اگر حذفشان کنیم، زمان و آرامش بیشتری خواهیم داشت.
ـ مارکوس اورلیوس
Mohamad
مثلاً فکر میکنیم سالیان سال باید مثل نوجوانها، امیال جنسی قوی داشته باشیم. حتی این مسأله را خوب، طبیعی و مطلوب میپنداریم. اما از نظر سقراط، کاهش شهوت یکی از مزایای پیری است. از سوفوکل نقل میکند: «حس میکنم از دست اربابی دیوانه و وحشی رها شدهام.» موضوع فقط این نیست. میگوید: «قطعاً پیری آرامشی عمیق به انسان میبخشد و او را از شر این مسأله و دیگر هوسها آزاد میکند.»
احسان رضاپور
آنچه زیباییشناسی ژاپنی، نگرش ویتگنشتاین و فلسفهٔ سِن را دور هم جمع میکند، این نکته است: پذیرش عیب و نقصها به معنای پذیرش استانداردهای پایین نیست. کاملاً برعکس؛ تنها زمانی از یوغ کمال رها میشویم که بتوانیم نهایت تلاشمان را بکنیم. بهترین فرصت برای صعود به اوج زمانی به دست میآید که بالا رفتن از کوه را غیرممکن ندانیم.
Hamid Adibzadeh
رواقیون از مثال کماندار کمک میگیرند. اگر بخواهیم به هدف بزنیم، فقط میتوانیم نهایت تلاشمان را بکنیم و مهارتهای کمانداری خود را پرورش دهیم. وقتی تیر رها شد، دیگر تحت کنترل ما نیست و تندبادی میتواند آن را از هدف دور کند. اهداف نیز همین طورند: برای رسیدن به آنها، به مقداری شانس نیاز داریم. بنابراین بهتر است روی چیزی تمرکز کنیم که تحت کنترلمان است، یعنی ذهنیت و اعمالمان. نتیجهٔ نهایی در دست ما نیست.
احسان رضاپور
بین فعالیتهای «پایاندار» و «بیپایان» تعادل ایجاد کنیم. فعالیتهای پایاندار نقطهٔ پایان مشخصی دارند که با رسیدن به آن، معنا یا ارزششان نیز تمام میشود؛ مثل ساختن ماکت قایق یا پیادهروی در جادهٔ سانتیاگو. ستیا با توجه به آثار شوپنهاور میگوید با تمرکز بیش از حد روی فعالیتهای پایاندار، دائماً چیزهایی را از دست میدهیم که به زندگیمان ارزش میبخشند. (رجوع شود به ملال.)
فعالیتهای بیپایان نقطهٔ اتمامی ندارند. مثلاً پیادهروی یا آلبوم موسیقی پایان دارند، اما به این معنا نیست که دیگر پیادهروی نخواهید کرد یا دیگر به موسیقی گوش نمیدهید. در زندگی بین فعالیتها تعادل برقرار کنید و در صورت لزوم، دنبال کارهای بیپایانی بروید که به قول ستیا «تمامشدنی نیستند».
احسان رضاپور