گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود.
گاهی هزار دوره دعای اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
faezeh
که گر تلخ است، شیرین است از آن لب هرچه فرمایی.
Amir Ahmad Dehghani
«هر وقت خواستی قلبت بیرون از بدنت به طپش بیفته بچهدارشو»
Amir Ahmad Dehghani
بابا تو که لازم نیست نخ بدی بهش، اون خودش داره متر متر طناب میفرسته برات.
Amir Ahmad Dehghani
میدونی برادر من، میگن زن بلاست. اما خدا هیچ خونهای رو بیبلا نکنه
Amir Ahmad Dehghani
«ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
گویند سنگ لعل شود درمقام صبر
آری شود و لیک به خون جگر شود»
Amir Ahmad Dehghani
میترسم خدا، میترسم از پسش برنیام. پس تو بیا و شونههام رو بگیر که اگه تو باشی میتونم یه تنه به جنگ تمام دنیا برم
Amir Ahmad Dehghani
کاش میشد راه رفته رو برگشت. کاش میشد مثل انشاهای زمان مدرسه یه بار چرکنویس نوشت و یه بار پاکنویس.
Amir Ahmad Dehghani
خدایا ببخش! این بندهٔ ناخلف و روسیاهت رو ببخش و بذار حداقل به بودن تو دلش خوش باشه. تو این دنیای بیرحم دیگه هیچ کسی رو جز تو نداره. میدونم که بالاخره میبخشی، که الرحمالراحمینی، که خدایی و میگذری از سر تقصیراتم.
Amir Ahmad Dehghani
نگاهی که از سرماش بدجوری به خودم لرزیدم.
Amir Ahmad Dehghani
تنها عرض یک خیابون فاصله میانداخت بین من و اویی که خیلی بیشتر از این فاصلهها از هم دور بودیم.
Amir Ahmad Dehghani
پس این تویی که باید خودت رو بشکنی. سختی بکشی، شاید هم زجر بکشی و بمیری چون شیرین فرهادی شدی که حتی یه تیشه هم از خودش نداره.
Amir Ahmad Dehghani