بریدههایی از کتاب ترجمه الغارات
۴٫۵
(۶۹۲)
بعضی از اصحاب به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: «چقدر صدقه میدهی! بس نیست؟» حضرت فرمود: «به خدا قسم اگر میدانستم که خدا تنها یکی از اعمالم را پذیرفته است، بس میکردم. ولی نمیدانم چیزی از من پذیرفته شده است یا نه.»
سیستماتیک
علی (ع) بین دو کار که هر دو مورد رضایت خدا بود، همیشه کار سختتر را انتخاب میکرد.
سیستماتیک
«خداوندا! شما را چه شده است که سخن درست بر زبان نمیآورید؟ آیا برای چنین کاری باید من بروم؟ برای این کار، یکی از سواران دلیر و شجاع خودتان را که به آن راضی باشید کافی است. شایسته نیست که من کار لشکر و امور مملکت و بیتالمال و جمعآوری خراج و قضاوت بین مسلمانان و بازرسی حقوق مردم را رها کنم و با گروهی از سواران، دنبال گروهی دیگر در بیابانها و بالای کوهها بروم. به خدا این نظر بدی است!
سیستماتیک
ای مردم! سرآغاز پراکندگی شما و شروع نقص شما از زمانی بود که خردمندان و صاحبنظران از بین شما رفتند.
سیستماتیک
معقل بن قیس در اهواز ماند و نامهای به امیرالمؤمنین (ع) نوشت و در آن پیروزی خودش را به حضرت اطلاع داد. همچنین گفت در جنگیدن روش آن حضرت را سرلوحهٔ کار خود قرار داده است؛ یعنی کسی را که در حال فرار بوده و همچنین اسیر یا مجروحی را نکشته است.
محدثه.الف
وقتی خبر قتل اینگونهٔ محمد بن ابیبکر به خواهر او عایشه رسید، بسیار محزون و بیتاب شد و پس از آن، بعد از هر نماز معاویة بن ابیسفیان و عمرو عاص و معاویة بن حدیج را نفرین میکرد و قسم خورد که از آن به بعد گوشت کبابشده نخورَد و تا زنده بود کباب نخورد.
سیستماتیک
به خدا قسم شما بدترین هیزم برای افروختن آتش جنگید. شما فریب میخورید اما حیلهای نمیکنید، از گوشه و کنار شما کم میشود اما خم به ابرو نمیآورید. دشمنانتان در خواب نیستند، اما شما در غفلت و سهلانگاری به سر میبرید. جنگجوی بیدار، غافلان را از بین میبَرَد و سازشکار، خوار و ذلیل میشود.
بر چرخ زمان
وقتی به شما میگویم برای جنگ با دشمنتان حرکت کنید میگویید سرما نمیگذارد. آیا تصور میکنید دشمنان مثل شما سرما را احساس نمیکند؟ شما شبیه کسانی هستید که رسول خدا (ص) به آنها فرمود: «برای نبرد در راه خدا حرکت کنید» و بزرگانشان گفتند: «در این گرما حرکت نکنید» پس خدا به پیامبرش فرمود به آنها بگو: «آتش جهنم از این هم گرمتر است اگر میفهمیدند!»
سیستماتیک
موضوع اصلی این کتاب که بیشتر حجم آن را در بر گرفته است، وقایع رخ داده میان امام (ع) و معاویه بعد از جنگ نهروان است. اسم کتاب نیز به همین مناسبت انتخاب شده است؛ چون بخش مهمی از این وقایع، «غارت» هایی است که معاویه بر مناطق تحت حکومت امیرالمؤمنین (ع) تدارک دیده است.
سیستماتیک
جنگجوی بیدار، غافلان را از بین میبَرَد و سازشکار، خوار و ذلیل میشود. کسانی که از جنگ رویگردان شوند شکست میخورند و کسی که شکست میخورد، ناکام و غارتزده است.
عطیه گلستان نژاد
روزی معاویه به عقیل گفت: «ای عقیل من برای تو بهترم یا علی؟» عقیل گفت: «علی بیشتر از آنکه به من توجه کند مراقب نفس خودش بود، و تو بیشتر از آنکه در فکر نفس خودت باشی به من توجه میکنی.»
علی رضا
یا أَهْلَ الْکوفَةِ! الْمِنْسَرَ مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ إِذَا أَظَلَّ عَلَیکمْ أَغْلَقْتُمْ أَبْوَابَکمْ وَ انْجَحَرْتُمْ فِی بُیوتِکمْ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِی جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِی وِجَارِهَا. الذَّلِیلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رَمَی بِکمْ رَمَی بِأَفْوُقٍ نَاصِلٍ
hamid
در این راه اگر همراهان من زیاد باشند بر عزت من نمیافزاید و اگر از دور من پراکنده شوند باعث هراس من نیست؛ چون من بر حق هستم و خدا هم بر حق است
خواننده
حضرت لباس را پوشید و دید آستینش بلند است و از انگشتانش جلوتر میآید. به آن پسر فرمود: «این تکه را ببر.» پسر برید و گفت: «ای پیرمرد! بگذار لبهاش را بدوزم.» حضرت فرمود: «همینطور که هست رهایش کن که کار زودتر از اینها میگذرد.»
heydar
حضرت فرمود: «آنها را بیاور» و به قنبر گفت: «آنکه سه درهم میارزد را تو بردار.» قنبر گفت: «این برای شما که به منبر میروید و برای مردم سخن میگویید مناسبتر است.» حضرت فرمود: «نه، تو جوان هستی و میل جوانی داری. من از پروردگارم خجالت میکشم که خود را بر تو برتری دهم، چون از رسول خدا شنیدم که میفرمود: به زیردستانتان همان را بپوشانید که خودتان میپوشید و همان را بخورانید که خودتان میخورید.»
heydar
وَ اللَّهِ لَوْ ضَرَبْتُ خَیشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَیفِی هَذَا عَلَی أَنْ یبْغِضَنِی مَا أَبْغَضَنِی وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیا بِحَذَافِیرِهَا عَلَی الْکافِرِ مَا أَحَبَّنِی وَ ذَلِک أَنَّهُ قُضِی مَا قُضِی عَلَی لِسَانِ النَّبِی الْأُمِّی أَنَّهُ لَا یبْغِضُک مُؤْمِنٌ وَ لَا یحِبُّک کافِرٌ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً وَ افْتَری.
به خدا قسم اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم تا کینهٔ مرا به دل بگیرد، از من متنفر نخواهد شد؛ و اگر همهٔ دنیا را با جوانبش به پای کافر بریزم، مرا دوست نخواهد داشت. زیرا آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمیکند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت."
داماد65
الْعَجَبُ مِنْکمْ وَ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ أَنَّ أَمِیرَهُمْ یعْصِی اللَّهَ وَ هُمْ یطِیعُونَهُ وَ أَنَّ أَمِیرَکمْ یطِیعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ إِنْ قُلْتُ لَکمُ انْفِرُوا إِلَی عَدُوِّکمْ قُلْتُمْ الْقَرُّ یمْنَعُنَا أَ فَتَرَوْنَ عَدُوَّکمْ لَا یجِدُونَ الْقَرَّ کمَا تَجِدُونَهُ وَ لَکنَّکمْ أَشْبَهْتُمْ قَوْماً قَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ (ص) انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَقَالَ کبَرَاؤُهُمْ لا تَنْفِرُوا فِی الْحَرِّ فَقَالَ اللَّهُ لِنَبِیهِ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ کانُوا یفْقَهُونَ
داماد65
خدا میداند که سینهٔ مرا از خشم لبریز کردید، و پیدرپی جرعهٔ اندوه به کامم ریختید، و تدبیرم را با نافرمانی و یاری نکردن تباه کردید. تا آنجا که قریش و غیرقریش گفتند که فرزند ابوطالب مردی دلیر است، ولی دانش نظامی ندارد! خدا پدرشان را بیامرزد! آیا در بین آنها مردی هست که بیش از من در میدانهای جنگ، سختی کشیده و تجربه اندوخته باشد؟! به خدا قسم که من رهسپار میدان جنگ شدم، در حالی که هنوز سنم به بیست سال نرسیده بود. و اکنون از شصت سالگی گذشتهام. اما کسی که از او اطاعت نمیکنند، اندیشه و تدبیرش به کار نمیآید.»
کتابخون
شهادت میدهم که از رسول خدا (ص) شنیدم که میفرمود: «مرگ در بستر از هزار ضربهٔ شمشیر سختتر است و این را جبرئیل به من خبر داده است.»
Hossein213
هرکس میخواهد کار درست را در مورد اموالی که خدا به او داده (اموال شخصیاش) انجام دهد، باید خویشاوندانش را دریابد، یا با آن مهمانی خوبی بدهد، یا اسیری را آزاد کند، یا به کسی که بدهی دارد، یا در راه مانده و فقیر و مهاجری کمک کند و خودش در برابر حوادث روزگار مقاومت نماید. دستیابی به این خصلتها، به دست آوردن خیر دنیا و فضیلتهای آخرت است.»
گیله مرد
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان