بریدههایی از کتاب ترجمه الغارات
۴٫۵
(۶۹۲)
به خدا قسم من شما را بارها و بارها، در نهان و آشکار، در شب و روز، در صبح و شام فراخواندم؛ اما دعوت من جز بر پراکندگی و فرار شما نیفزود. آیا موعظه و دعوت به هدایت و حکمت فایدهای برای شما ندارد؟
من به خوبی میدانم که چه چیز شما را اصلاح میکند و از انحراف بازمیدارد، ولی به خدا قسم شما را با فاسد کردن خودم اصلاح نمیکنم. کمی به من مهلت بدهید، گویی کسی را میبینم که بر سر شما میآید؛ محرومتان میکند و شکنجهتان میدهد، خداوند هم او را عذاب میکند، آنچنان که او شما را عذاب میکند.
کربلایی
با این قوم (شامیان) بجنگید، قبل از آنکه به جنگ با شما بیایند. به خدا قسم هیچ ملّتی در میان شهر خودش مورد حمله قرار نگرفت مگر اینکه ذلیل شد. به خدا قسم میبینم که شما این کار را انجام نمیدهید تا آنکه آنها به شما حمله کنند. دوست داشتم که با همین نیت و بصیرت با آنها روبرو میشدم و رنجِ بودن با شما راحت میشدم...
fateme
کار شما و شامیان شگفتآور است! امیر آنها از خدا سرپیچی میکند اما آنها از او اطاعت میکنند و امیر شما از خدا اطاعت میکند و شما از او نافرمانی میکنید! وقتی به شما میگویم برای جنگ با دشمنتان حرکت کنید میگویید سرما نمیگذارد. آیا تصور میکنید دشمنان مثل شما سرما را احساس نمیکند؟ شما شبیه کسانی هستید که رسول خدا (ص) به آنها فرمود: «برای نبرد در راه خدا حرکت کنید» و بزرگانشان گفتند: «در این گرما حرکت نکنید» پس خدا به پیامبرش فرمود به آنها بگو: «آتش جهنم از این هم گرمتر است اگر میفهمیدند!»
fateme
اینک لشکر مرد غامدی به انبار وارد شده، اشرس بن حسّان را در آنجا کشته، مرزبانان شما را از جایگاه خود رانده و مردان صالحی از شما را به قتل رسانده است. به من خبر رسیده که دشمنان شما به خانهٔ زن مسلمان و زنی که در پناه اسلام بوده وارد میشدند و خلخال آنها را از پایشان و گوشواره را از گوششان درمیآوردند و هیچکس مانع آنها نمیشده است، آنها با دست پُر برگشتهاند، در حالی که هیچیک از آنها حتی زخم هم برنداشته است. اگر مرد مسلمانی به خاطر این حادثه از شدت تأسف و غصه بمیرد به نظر من سرزنشی
کربلایی
نامهٔ امیرالمؤمنین (ع) به شورشیان این بود:
«از بندهٔ خدا علی، امیرالمؤمنین، به کسانی از مردم جند و صنعا که جدا شده و پیمان خود را شکستهاند.
به من خبر رسیده که دور هم جمع شده و راه خود را جدا
کاربر ۴۷۳۹۶۷۱
رأی من جهاد با عهدشکنان و متجاوزان است تا زمانی که به ملاقات خدا بروم. در این راه اگر همراهان من زیاد باشند بر عزت من نمیافزاید و اگر از دور من پراکنده شوند باعث هراس من نیست؛ چون من بر حق هستم و خدا هم بر حق است. به خدا قسم که مرگ در راه حق برای من ناخوشایند نیست؛ چون پس از مرگ، هر خیری باشد برای کسی است که بر حق باشد.
و اما اینکه پیشنهاد کرده بودی که با فرزندان و برادرانت به یاری من بیایی؛ من نیازی به این کار ندارم، در همان جا که هستی بمان. به خدا قسم دوست ندارم که اگر من مُردم شما هم بمیرید. فکر نکن که برادرت، هرچند مردم رهایش کنند و بروند، اظهار خشوع و تضرع میکند یا زیر بار ستم میرود، یا کار خودش را به دیگری میسپارد، یا برای سوار شدن دیگران پشت خم میکند.»
کربلایی
نظر امام (ع) در مورد شخصیت خریت
وقتی خبر جنگ معقل با بنیناجیه و قتل خرّیت بن راشد ناجی به امیرالمؤمنین (ع) رسید، در مورد خریت فرمود:
چقدر کمخرد و چقدر در نافرمانی پروردگارش جری بود. یکبار پیش من آمد و گفت: «در میان اصحابت کسانی هستند که میترسم رهایت کنند و بروند. با آنها چه میکنی؟» به او گفتم: «من کسی را به صرف اتهام مورد مؤاخذه قرار نمیدهم و به صرف گمان مجازات نمیکنم، و فقط با کسی میجنگم که به مخالفت من برخیزد و در برابر من بایستد و آشکارا دشمنی کند. البته بازهم با او نمیجنگم تا وقتی که او را دعوت کنم و عذر او بشنوم، اگر توبه کرد و برگشت از او میپذیریم، ولی اگر قبول نکرد و همچنان با ما سر جنگ داشت، از خدا یاری میجوییم و با او میجنگیم.»
کربلایی
خدا میداند که از زندگی کردن بین شما ملول و دلتنگ شدهام و دوست دارم خدا مرا از میان شما به آستان رحمت خود ببرد. ای کاش هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم، به خدا قسم که این آشنایی منجر به پشیمانی و ناراحتی شد.
sajjadquote
به خدا قسم که اجتماع آنها بر باطل، و پراکندگی شما از حق، دل را میمیراند و همّ و غم را به سوی انسان میکشد و غم را شعلهور میکند.
sajjadquote
هرکس جهاد در راه خدا را ترک کند، خداوند لباس خواری و ذلت بر او میپوشاند، و غرق در بلا مینماید، و به قلبش شک و شبهه میآید و حقیر و ذلیل میشود، و به سبب ضایع کردن جهاد حق او گرفته میشود، و محکوم به خواری، و محروم از انصاف میگردد.
sajjadquote
از او پرسیدهاند: مسلمان هستی یا کافر؟ گفته: مسلمانم. گفتند: در مورد علی بن ابیطالب چه میگویی؟ گفته: خوبی او را میگویم، او امیرالمؤمنین و وصی رسول الله (ص) و سرور همهٔ انسانهاست. آنها گفتند: ای دشمن خدا! تو کافری! سپس چند نفر از آنها به او حمله کرده و با شمشیر تکهتکهاش نمودند.
sajjadquote
گفتند: «آن اسیرانی که بهای آزادیشان داده نشده را دوباره دستگیر کن.» حضرت فرمود: «این قضاوت بر حق نیست. وقتی کسی آنها را خرید و آزاد کرد، آنها آزاد شدهاند. فقط آن مال بر عهدهٔ کسی است که آنها را خریده است.»
کربلایی
دزدی حاکم فارس از بیتالمال
علی (ع) مُنذِر بن جارود را حاکم فارس قرار داد. او چهارصد هزار درهم مالیات از مردم جمعآوری کرد و آنها را برای خودش برداشت. امیرالمؤمنین (ع) او را به زندان انداخت. صعصعة بن صوحان پیش امام (ع) شفاعت کرد و در کار او به جد ایستاد تا توانست او را از زندان آزاد کند.
کربلایی
بسیار خدا را یاد کن و بسیار از او یاری بخواه و بسیار از او ترسان باش تا تو را در کارهایت کفایت کند و در کاری که بر عهدهات گذاشتهام یاری نماید. خداوند ما و تو را به آنچه جز به رحمتش نمیتوان رسید یاری کند. والسلام.»
عرفانه زنگنه
هرکس میخواهد کار درست را در مورد اموالی که خدا به او داده (اموال شخصیاش) انجام دهد، باید خویشاوندانش را دریابد، یا با آن مهمانی خوبی بدهد، یا اسیری را آزاد کند، یا به کسی که بدهی دارد، یا در راه مانده و فقیر و مهاجری کمک کند و خودش در برابر حوادث روزگار مقاومت نماید. دستیابی به این خصلتها، به دست آوردن خیر دنیا و فضیلتهای آخرت است.»
mahid
به خدا قسم اگر با این شمشیرم بر بینی مؤمن بزنم تا کینهٔ مرا به دل بگیرد، از من متنفر نخواهد شد؛ و اگر همهٔ دنیا را با جوانبش به پای کافر بریزم، مرا دوست نخواهد داشت. زیرا آنچه بر زبان پیامبر اکرم (ص) جاری شد محقق شده است که فرمود: "هیچ مؤمنی با تو دشمنی نمیکند و هیچ کافری تو را دوست نخواهد داشت." و قطعاً کسی که ظلم کند و نسبت دروغ بدهد بیبهره خواهد ماند.»
کربلایی
۳. شورش گروههایی از خوارج غیر از جنگ نهروان.
۴. اقدامات معاویه برای تصاحب شئون منصب «امیر مؤمنان».
۵. شبیخونها و غارتهای معاویه به نقاط مختلف تحت حاکمیت امیرالمؤمنین (ع) برای ایجاد ناامنی، ترس، و تضعیف حکومت آن حضرت
کربلایی
محورهای اصلی اتفاقات این دوره
توضیح: وقایعی که در نیمهٔ دوم حکومت امیرالمؤمنین (ع) رخ داد و مشکلاتی که برای آن حضرت به وجود آمد در پنج بخش قابل دستهبندی است:
۱. تلاشهای معاویه برای تصرف مناطقی از حکومت امیرالمؤمنین (ع). در این میان اقدامات او برای تصرف مصر به نتیجه رسید، اما تلاش او برای خارج کردن بصره از قلمرو امیرالمؤمنین (ع) بینتیجه ماند.
۲. فسادها و دزدیهایی توسط برخی صاحبمنصبان در جایجای حکومت امام و فرار مجرمین به سوی معاویه و پناهنده شدن به او، همچنین جدا شدن عدهای از بزرگان حکومت امام و حتی نزدیکان آن حضرت و رفتن آنها به سمت معاویه.
کربلایی
«ابومریم! من همان دوست تواَم که میشناسی، ولی گرفتار خبیثترین مردم روی زمین شدهام. آنها را به کاری فرامیخوانم، اما آنها از من تبعیت نمیکنند، و زمانی که به میل آنها رفتار میکنم، از اطراف من متفرق میشوند و مرا تنها میگذارند.»
عاطفه سادات
«اگر آنها میتوانستند مرا دوست بدارند، دوست میداشتند. من و شیعیانم در عهد و پیمان خداییم تا روز قیامت، نه یک نفر بر تعداد ما افزوده میشود و نه یک نفر کم میشود.»
عاطفه سادات
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۷۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۸,۰۰۰
۱۹,۰۰۰۵۰%
تومان