بریدههایی از کتاب اولین پادشاه روشنایی؛ جلد سوم
۴٫۸
(۱۶)
دید هر کس نسبت به خودش گاهی ظالمانهتر از دیگران است.
یك رهگذر
انسانها تغییر میکنن امّا قلب انسانها... اونها بیتغییرن.»
کاربر ۳۱۴۸۲۶۱
اگر گذشته را رها نکنم تا زندهام به دنبال من خواهد آمد. اگر گذشته را رها نکنم حال و آیندهٔ خود را از دست خواهم داد. برای این که دستان این خاطرات تلخ را رها کنم باید یاد بگیرم در تاریکی مطلق هم میتوان راه را یافت. باید یاد بگیرم عزیزان از دست رفته به گذشته تعلق دارند. باید یاد بگیرم امّا... نیازمند زمان هستم.
یك رهگذر
قلب شما انسانها... آسیبپذیرترین عضو در بدن شماست. وقتی قلب شما آسیب میبینه همه چیز در زندگی شما تغییر میکنه... و هر بار که تغییر میکنید قلب شما خواستارش بوده.
mahya sadat khaloei
-اولّین گام همیشه اهمیّت بیشتری نسبت به دیگر قدمها داره. قدم اوّل نشون میده انتهای مسیر دور یا نزدیک و یا حتی خوش و یا ناخوشآینده. برای همین بهتره محکمترین قدم شما... قدم اوّل باشه.
یك رهگذر
افکار وقتی در جهت مخالف فرد باشند همیشه از هر دشمنی خطرناکتر هستند.
یك رهگذر
رنتا از هرید پرسید: «آیا لرد آلن رو بخشیدید؟»
هرید به دیوارهٔ اتاق تکیه و جواب داد: «کینه داشتن وقتی کسی که مقابلت ایستاده خودش ویران شدهاس فایدهای نداره شاهزاده. آدم نمیتونه از یک کشتی شکسته و به گل نشسته انتقام بگیره.»
یك رهگذر
«همیشه... نابودی، از ساخت، قدرت کمتری میطلبیده آسناد.»
یك رهگذر
«دیروز را به سختی گذراندم کارتفیگل.»
-امّا درس بزرگی گرفتید!
-همیشه درسها و تجربههای بزرگ، تاوان سنگینی دارند.
یك رهگذر
پذیرش شکست دردناکتر از شکسته آیهان. همیشه این طور بوده امّا این طور نمیمونه. کلید تغییر این شرایط در اختیار توعه. با احساسات جلو برو و قویتر شو...
یك رهگذر
قلب شما انسانها... آسیبپذیرترین عضو در بدن شماست. وقتی قلب شما آسیب میبینه همه چیز در زندگی شما تغییر میکنه... و هر بار که تغییر میکنید قلب شما خواستارش بوده.
یك رهگذر
قلب تو آسیب دیده و دستان قدرتمندی لازمه که اون رو بهت برگردونه. دستانی که اشکها و لبخندها رو به تو برگردونه.
یك رهگذر
«دستهایی رو پیدا کن... که همین طور قوی، دستان تو رو بگیره. دستهایی که رهات نمیکنه. دستهایی که بخشندهاست. دستهایی که میتونی غمهات رو باهاشون شریک بشی و بهشون عشق بورزی. راه نجات تو فرار از خودت نیست آیهان... راه نجات تو همین دستهاست.»
یك رهگذر
«فرار از احساساتت رو کنار بذار. این احساسات نیستن که تو رو ضعیف کردن... این به خاطر عدم بروز اونهاست. بذار احساساتت به تو غلبه کنن. اونها رو بپذیر و اجازه بده دیگران احساساتت رو ببینن. اونها نقاط ضعف تو نیستن... نقاط قوّت تو هستن. فرار از خودت بسه ارباب... وقتشه به خودت برگردی!»
یك رهگذر
آلن آرام جواب داد: «من مردم برد... تو من رو کشتی.»
برد با وحشت قدم دیگری به عقب برداشت: «نه... این حقیقت نداره. لرد هرید گفت تو خودت رو کشتی!»
-تو باعثش شدی!
برد با خشم قدمی به جلو برداشت: «تو فقط تاوان کاری که کردی رو پس دادی!»
آلن با لحن مستاصل و غمگینی از او پرسید: «پس کی تاوان کاری که با من کرده رو پس میده؟»
یك رهگذر
«یک مرد هم وقتی عزیزش رو از دست میده گریه میکنه آیهان... دلش رو خاک کرده امّا قرار نیست قلبش رو هم دفن کنه!»
یك رهگذر
فهمیدم وقتی مدّتی رو با یک انسان میگذرونم و از اون انسان خوشم میاد، به اون و بودنش عادت میکنم. انسانها معتقدن عادت و دلتنگی رابطهٔ تنگاتنگی دارن. گاهی بر ضد هم... و گاهی مکمل هم هستن امّا چیزی که مهمّه اینه... وقتی عادت میکنی... یا انقدر وابستهای که دلتنگ میشی... دوری کردن بدترین مجازاته!
یك رهگذر
انسانها بر خلاف آن چه شنیده و دیدهای فریبکارترینند. هر گاه گمان کردی به راستی یک انسان را میشناسی به خود نهیب بزن که فریب خوردهای
یك رهگذر
«میدانی دالیا... داشتن دوستان زیاد به معنی داشتن دشمنان پنهان نیز هست.»
یك رهگذر
حجم
۳۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه
حجم
۳۶۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۳۸ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان