که او هست جاوید و فریادرس
به سختی نگیرد جز او دست، کس
آریابُد
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
آریابُد
خداوندِ کیوان و ناهید و هور
خداوندِ پیل و خداوندِ مور
آریابُد
گر او رفت ما از پَس او رویم
به دادِ خدایِ جهان بگرویم
آریابُد
به دادار آفریننده دادار داد
دل و جان پاکم پرستنده با
آریابُد
به دادار آفریننده دادار داد
دل و جان پاکم پرستنده باد
آریابُد
آوای سیمرغ
دادارنامهها و پندهای شاهنامه فردوسی
نویسنده: ایرج رامتین
انتشارات سنبله
آریابُد
چو شمع جهان شد به خَم اندرون
بیفشاند زُلفِ شبِ قیرگون
rezamahmoudi79
به نامِ خداوندِ پیروزگر
خداوندِ دیهیم و فرّ و هنر
آریابُد
جهان مر ترا داد یزدانِ پاک
ز تابنده خورشید تا تیره خاک
آریابُد
ز رخشنده خورشید تا تیره خاک
نباشد مگر خواستِ یزدانِ پاک
آریابُد
توانا خداوند بر هر چه هست
خداوندِ بالا و دارای پَست
آریابُد
همیشه به یزدان ستایش کنید
جهان آفرین را نیایش کنید
آریابُد
نخست آفرین کرد بر کِردگار
کز او دید نیک و بَدِ روزگار
آریابُد
ترا داد یزدان به پاکی نژاد
کسی چون تو از پاک مادر نزاد
آریابُد