بریدههایی از کتاب حقیقت
۴٫۷
(۶)
و آیا این حقیقت نیست اگر من بگویم که دشمن نه از سلاح ماست که میترسد، از آن میترسد که ما پیش از آنکه به مصاف او درآییم در جنگ با خویشتن به پیروزی رسیدهایم؟
محمدرضا میرباقری
دشمن نه از سلاح ماست که میترسد، از آن میترسد که ما پیش از آنکه به مصاف او درآییم در جنگ با خویشتن به پیروزی رسیدهایم؟
mh.ranjbari
باید گفت به آنان که میخواهند ما را از طریق جنگ به وابستگی بکشانند باید گفت که ما دیگر از حسین سیدالشهدا آموختهایم که چگونه پیروزی را در خون بجوییم، در شهادت، در خرمشهر، در سوسنگرد. آری برادر، باید به آنان گفت که ما همان حسینیها هستیم که با گریههایمان همهٔ روزها را عاشورا کردیم و همهٔ سرزمینها را کربلا.
محمدرضا میرباقری
که تو بگویی «توکلتُ علی الله» و آن وقت چه فرقی میکند که فردا چه پیش خواهد آمد؟
محمدرضا میرباقری
و بهراستی برادر، آن «شراباً طهورا» که در بهشت خداوند خود ساقی آن باشد چیست؟
محمدرضا میرباقری
و حالا برادر، آیا اینچنین نیست که اینان بعد از قرنها برخاستهاند تا به ندای «هَل مِن ناصرٍ ینْصُرْنی» ِ حسین پاسخ گویند و به یاری او بشتابند؟ و مگر نه این است که ما امروز دیگرباره حسین را در اماممان، روحالله، یافتهایم و آیا تمامی حقیقت این نیست که اگر حسین ثارالله بود، اگر حسین خون خدا بود، این روح خدا است که در تن بیجان ما دمیده است؟
ستاره
و در این سیارهٔ خاکی موجود متفکری هست به نام انسان، که بار امانت سنگینِ خلیفگی حضرت پروردگار را بر دوش دارد. و اکنون بعد از دهها هزار سال که از خلقت این انسان میگذرد، و بعد از چهارده قرن از بعثت آخرین رسول پروردگار در این سیاره، از میان شرک و کفر و ظلمی که سراسرِ این سیاره را پوشانده است امتی مبعوث شده تا تاریخ این سیاره را به عصرِ تکاملِ خویش بکشاند. و زمینه را برای استخلافِ انسانِ کامل و ظهور موعودِ آخرین آماده کند. و اینچنین بهناچار باید در دو جبهه با دشمنانِ نور مبارزه کند، نخست در جبههٔ جهاد اکبر، با دشمن نفس، و دیگر در جبههٔ جهاد اصغر، در جبههٔ حدید. و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس. (سورهِی حدید، آیهٔ ۲۵)
ستاره
آری، در پهنهٔ لایتناهای آسمانْ کهکشان کوچکی هست به نام راه شیری؛ و در میان میلیاردها سیارهٔ این کهکشانْ منظومهٔ کوچکی هست به نام منظومهٔ شمسی؛ و در میان این منظومه سیارهٔ کوچکی هست به نام کرهٔ زمین؛ و در این سیارهٔ خاکی موجود متفکری هست به نام انسان، که بار امانت سنگینِ خلیفگی حضرت پروردگار را بر دوش دارد. و اکنون بعد از دهها هزار سال که از خلقت این انسان میگذرد، و بعد از چهارده قرن از بعثت آخرین رسول پروردگار در این سیاره، از میان شرک و کفر و ظلمی که سراسرِ این سیاره را پوشانده است امتی مبعوث شده تا تاریخ این سیاره را به عصرِ تکاملِ خویش برساند، و زمینه را برای استخلافِ انسانِ کامل و ظهور موعودِ آخرین آماده کند. و اینچنین بهناچار باید در دو جبهه با دشمنانِ نور مبارزه کند، یکی در جبههٔ جهاد اصغر، در جبههٔ حدید، و دیگری در جبههٔ جهاد اکبر، با دشمن نفْس. و این است فتحالفتوح.
محمدرضا میرباقری
حجم
۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۸۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
قیمت:
۳۱,۰۰۰
تومان