آن یک فرمان، چنین بود:
"همه حیوانات برابرند، اما بعضی حیوانات از دیگران برابرترند. "
B76
همیشه خوکها بودند که قطعنامهها و مصوبات را پیش روی بقیه میگذاشتند. بقیه حیوانات، رای دادن را یاد گرفته بودند، اما خودشان قادر به تعیین قوانین و مصوبهای نبودند.
مهدی عبدالهی
مزرعهای که خوکها مالک آن باشند
مهدی عبدالهی
اسکوئیلر با سرعت اعداد و ارقام و نمودارها را پشت سر هم میخواند و ردیف میکرد و به آنها ثابت میکرد که نسبت به زمان جونز، جو، یونجه و چغندر بیشتری دارند و ساعات کارشان کمتر است. آبی که مینوشند گواراتر است، بیشتر عمر میکنند، تعداد مرگ و میرهایشان در هنگام تولد کمتر شده، کاه بیشتری در آخور دارند و مگسها هم کمتر آزارشان میدهند. حیوانات تمام این حرفها را باور میکردند. در واقع خاطرات جونز و تمام آن چیزهایی که برایش قیام کرده بودند، به مرور از خاطرشان پاک شده بود. اما میدانستند که این روزها، زندگی سخت و تهی است.
Aso
"همه حیوانات برابرند، اما بعضی حیوانات از دیگران برابرترند. "
Z.a.h.r.a
تلوتلوخوران، در حالی که حلقههای نور فانوسش در تاریکی میرقصیدند، به سمت دیگر حیاط رفت،
عشاق ولایت
میدادند. در ابتدا با حماقت و بیعلاقگی تعداد زیادی از حیوانات مواجه بودند. بعضی حیوانات از وظیفه وفادار ماندن به آقای جونز – یا به قول خودشان "ارباب"- میگفتند، یا حرفهای کودکانهای میزدند مثل این که: "آقای جونز به ما غذا میدهد. اگر او برود. ما از گرسنگی تلف میشویم. "
zakeri