بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیست هزار فرسنگ در خیال | طاقچه
کتاب بیست هزار فرسنگ در خیال اثر احمد ملک‌نژاد

بریده‌هایی از کتاب بیست هزار فرسنگ در خیال

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۳۱ رأی
۲٫۸
(۳۱)
خورشید پیش رویم فرود می‌آید
(:Ne´gar:)
از هم‌آغوشی رود و زمین چه مانده‌است؟
helya.B
باید شرمنده شویم که طوری حرف می‌زنیم که انگار وقتی داریم از عشق حرف می‌زنیم، می‌دانیم از چه حرف می‌زنیم.
مرنا
از ملاقاتتون جدا خوشحال شدم درد دوست‌داشتنی
helya.B
چرا نمی‌شود دردی شست آویزانش کرد به بند
محدثه
شوخی می‌کنید؟ دیگر هیچ بیماری بر آن‌ها اثر نخواهد داشت
helya.B
باید شرمنده شویم که طوری حرف می‌زنیم که انگار وقتی داریم از عشق حرف می‌زنیم، می‌دانیم از چه حرف می‌زنیم.
جوراب

حجم

۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

حجم

۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۲ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد