بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پروفسور فر | طاقچه
کتاب پروفسور فر اثر حمیدرضا رضوانی اول

بریده‌هایی از کتاب پروفسور فر

انتشارات:نشر آرسس
امتیاز:
۳.۹از ۱۸ رأی
۳٫۹
(۱۸)
از پروفسور فر به تمام کسانی که پیام من را می‌شنوند: ما در دام ربات‌ها گیر افتاده‌ایم. اگر کسی فرکانس من را دریافت می‌کند پاسخ دهد. ما به کمک نیاز داریم، دوستان من دیگر در کنارم نیستند و اگر انسانی وجود دارد که بتواند ارتباط ما را با ربات‌های ساپورت برقرار کند لطف بزرگی کرده. تمام پروفسور فر
✌︎𝓗𝓽✌︎
آن شب اتفاق عجیبی افتاد و خواب عجیبی دید، نمی‌دانست این واقعا یک خواب بوده و یا پیامی که تلاش شده از یک منبع نامعلوم برای مغزش ارسال شود.
کاربر G.A.S
او هم همچون پروفسور فر جزء معدود انسان‌هایی بود که احساس می‌کرد آزادی‌اش را از دست داده و گرچه هر چه نیاز دارد در دسترسش است اما اراده‌ای روی زندگی‌اش ندارد.
کاربر G.A.S
دسته‌ای کتاب برداشت و وانمود کرد که در حال چیدن آنها در نزدیک‌ترین قفسه به پروفسور است و صدایش را کمی بالاتر برد تا حرفش را برساند اما فایده‌ای نداشت. پروفسور حتی نیم‌نگاهی هم به او نمی‌کرد، شاید هم صدای پاتو را می‌شنید اما دوست نداشت بشنود!
کاربر G.A.S
ماشین پرنده جلوی یک ساختمان بلند رسید و از دریچه‌ای وارد شد. پاتو می‌دانست چه چیزی در انتظارش است، چند روز خوشگذرانی و هیجان! تا آن چیزی را که قصد داشته برای پروفسور بازگو کند را فراموش کند. لحظاتی بعد دچار بی‌وزنی شد و در میان سایر افرادی که روی هوا معلق مانده و با خنده در حال دست و پا زدن بودند رها شد. چند بار تنفس هوای آغشته به گاز خنده کافی بود تا صدای قهقهه پاتو هم به هوا بلند شود
الهام حمیدی

حجم

۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه

حجم

۲۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد