بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب باربد و بربط | طاقچه
تصویر جلد کتاب باربد و بربط

بریده‌هایی از کتاب باربد و بربط

انتشارات:نشر آرسس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۸۹ رأی
۴٫۱
(۸۹)
باربد. این چکار داره می‌کنه؟ - کاری رو داره می‌کنه که ما ایرانی‌ها باید یاد بگیریم، ناامید نشدن، ادامه دادن، سخت تلاش کردن، و پیشرفت، لذت بردن از کوچکترین هدیه‌های این جهان.
book 🦔 worm
دریافتم او گنجی است که باید برای همیشه کنار خودم نگه دارم و از هم نشینی‌اش بهره مند شوم.
book 🦔 worm
شاید در نگاه آنها اگر من همان روز به آتن می‌رفتم کار درستی انجام داده بودم، اما من از فرهنگی آمده بودم که پاسخ خوبی را باید با خوبی بیشتر می‌دادم، بنابراین از همان روز شروع کردم به انجام کارهایی که آنها مجبور بودند به تنهایی پس از رفتن من انجام دهند.
book 🦔 worm
همانطور که من در آن مدت نقش بازی می‌کردم، او هم در حال بازی کردن یک نقش بود و سرش را به آن گرم می‌کرد، در آغاز از این نقش بازی کردن خوشم نمی‌آمد، اما مگر این نیست که هر کدام از ما انسان‌ها در این دنیا نقشی بازی می‌کنیم، با خودم فکر می‌کردم کدام یک از ما واقعاً همانی هستیم که هستیم؟
book 🦔 worm
همهٔ چهره‌ها نگران و مضطرب بود و تنها کسی که در آن جمع با اعتمادی عجیب و صورتی خندان خوابیده بود طفل سه ماهه‌ای بود که مادرش برای او پناهگاه باد شده و در آغوشی گرم احساس امنیت می‌کرد.
book 🦔 worm
به نظرم آمد بهترین کار دنیا همین است که تو در حال تفریح و لذت باشی و بتوانی پول هم در بیاوری. شاید اگر تمام عمر را از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور می‌رفتم و به همین صورت زندگی می‌کردم، هیچ چیز را از دست نداده بودم و بعد هم یک روز در حالی که موهایم به سفیدی گراییده و پوست صورتم چروک شده، جنازه‌ام را در حالی که سازم را در دستم داشتم و لبخندی روی لبم خشکیده بود در یک هتل پیدا می‌کردند.
book 🦔 worm
این مسیری که پیش رو داریم بسیار سخت است و امکان سر خوردن درون دره وجود دارد، بنابراین مواظب خودتان باشید، شب را باید در میان کوه‌های برفی سر کنیم. هر طور می‌توانید خود را گرم نگه دارید تا صبح اول وقت دوباره راه بیفتیم. اگر کسی به دره سقوط کرد و یا در مسیر آسیب دید، گروه حق ایستادن ندارد و جانتان گردن خودتان است، هر کس شب، یخ زد رهایش می‌کنیم، آنهایی که جانشان را تا فردا حفظ کنند، شب به روستایی خواهند رسید و می‌توانند استراحت کنند.
book 🦔 worm
تمام فکر و ذکر او فراهم کردن یک مجلس عروسی آبرومندانه و فرستادن میمنت به خانهٔ بخت بود. انگار او فقط آفریده شده بود تا میمنت را شوهر دهد و دیگر هیچ کار و هدف دیگری در این دنیا نداشت
book 🦔 worm
در آن قایق چه فرقی می‌کرد چه کسی کرد است و چه کسی ترک؟ به زبان عربی سخن می‌گویی و یا فارسی؟ زن هستی یا مرد؟ اعتقادت چیست و به چه زبانی و به چه روشی دعا می‌کنی؟ همهٔ ما یک مشت انسان آسیب پذیر بودیم که ممکن بود دقایقی بعد در میان امواج خروشان یخ بزنیم. پس چه چیزی باعث می‌شد اگر می‌توانستیم به ساحل امن برسیم دوباره همهٔ تفاوت‌ها جلوی چشم‌مان بیاید و از هم فاصله بگیریم و بجنگیم؟
book 🦔 worm
باورم نمی‌شد دیدن آن چشم‌های سبز رنگ اینقدر سریع طومارم را در هم پیچیده باشد و حالا زندگی‌ام را که مدتی رنگ یکنواختی گرفته بود به بومی شبیه کند که هر آن سطل رنگ جدیدی به رویش پاشیده می‌شد و رنگ‌های دیگر را زیر می‌گرفت.
book 🦔 worm
صبح، که چشمانم اجازه یافت دوباره جهان مادی را برانداز کند،
book 🦔 worm
می‌دانستم این آخرین آذوغه‌ای است که دارم و پس از آن، گرسنگی مطلق بود که انتظارم را می‌کشید. تا آن موقع، اینقدر آهسته و با دقت چیزی را نخورده بودم.
book 🦔 worm

حجم

۱۸۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۱۸۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
رایگان