بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درد که کسی را نمی کشد | طاقچه
تصویر جلد کتاب درد که کسی را نمی کشد

بریده‌هایی از کتاب درد که کسی را نمی کشد

انتشارات:نشر اطراف
امتیاز:
۲.۶از ۱۴ رأی
۲٫۶
(۱۴)
من نیازی به درمان نداشتم، دنیا هم نیاز نداشت؛ تنها چیزی که به درمان نیاز داشت فهم من از جایگاهم در دنیا بود.
marzieh rezaee
مردمی که امیدی ندارند نه‌تنها رمان نمی‌نویسند، بلکه نکتهٔ اصلی در این‌جاست که اهل رمان خواندن هم نیستند. به هیچ چیزی طولانی خیره نمی‌شوند، چون فاقد جسارت‌اند. کسی که در پی درماندگی است از هر گونه تجربه‌ای سر باز می‌زند و رمان، صدالبته، راهی برای تجربه کردن است.
marzieh rezaee
دلیلو در پی‌نوشت اضافه کرده بود که «اگر مطالعهٔ جدی نزدیک به صفر شده باشد، احتمالاً یعنی چیزی که به عنوان ”هویت“ از آن یاد می‌کنیم، به آخر خط رسیده است.»
marzieh rezaee
البته سکوت وقتی حربهٔ کارسازی است که کسی، جایی، انتظار شنیدن صدایت را داشته باشد
marzieh rezaee
برای من حریم خصوصی به معنی مخفی نگه‌داشتن زندگی شخصی‌ام از دیگران نیست. بلکه معنی‌اش خلاص کردن من از مزاحمت‌های زندگی شخصی دیگران است.
عطیه فلاح
«دوستی دارم که همیشه می‌گوید خواندن و نوشتن نهایتاً ربطی به مقولهٔ تنهایی دارند. من هم کم‌کم دارم به همین نتیجه می‌رسم.»
marzieh rezaee
قضیه خیلی ساده است، تلاش برای این‌که تماماً دوست‌داشتنی باشی با روابط عاشقانه سازگار نیست. به عنوان مثال، دیر یا زود، روزی می‌رسد که ناگهان می‌بینی وسط دعوای زشتی هستی و چیزهایی از دهانت خارج می‌شود که خودت هم به هیچ وجه دوست‌شان نداری، چیزهایی که تصویری را که از خودت به عنوان یک شخص منصف، مهربان، باحال، جذاب، خویشتن‌دار، بامزه و دوست‌داشتنی داری در هم می‌شکند. چیزی واقعی‌تر از دوست‌داشتنی بودن از آستینت بیرون آمده و تا به خودت بیایی درگیر زندگی واقعی شده‌ای. تا به خودت بیایی می‌بینی که باید دست به انتخابی واقعی بزنی، نه انتخاب مصرفی بی‌اهمیتی بین بلک‌بری و آیفون، بلکه پرسشی واقعی: آیا من عاشق این شخص هستم؟ و برای طرف مقابل: آیا این شخص عاشق من است؟ هیچ کسی در دنیا نیست که شما ذره‌ذرهٔ خود واقعی‌اش را دوست داشته باشید.
عطیه فلاح
جماعتی که دوست دارند کنترل امور دست‌شان باشد، ممکن است صمیمت برایشان دشوار باشد. صمیمیت بی‌دروپیکر و دوسره است و اصلاً بر اساس همان تعریفش با کنترل ناسازگار.
marzieh rezaee
«هی پسر، داستان تو چیه؟»
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
دنیای مجازی با این‌که از دور شاید شبیه اَلَم‌شنگه‌ای از خودافشاگری جستاری به نظر بیاید ولی در عمل بیشتر شبیه سیستمی برای طفره رفتن از روبه‌رو شدن با خودِ شرم‌آورمان کار می‌کند.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
چطور می‌شود موقع خواندن کلماتی که فرد دیگری نوشته به او احساس نزدیکی بیشتری کنم تا وقتی که روبه‌رویش نشسته‌ام؟
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
امروزه به ندرت کسی را بیابی که از یکی دیگر متنفر نیست و مطلقاً کسی را نمی‌یابی که مورد تنفر کسی نباشد.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
داستان‌کوتاه را دوست دارم چون جایی برای پنهان شدن را برای نویسنده باقی نمی‌گذارد. نمی‌شود الکی فک بزنی و از مخمصه دربروی؛ دو دقیقهٔ دیگر می‌رسم به صفحهٔ آخر و اگر حرف حسابی برای گفتن نداشته باشی، دستت رو خواهد شد.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
و او گفت «این داستان رو دوست داشتم. می‌شه یه لطفی در حقم بکنی و هر چهار پنج روز یه بار زنگ بزنی و یه داستان دیگه مثل همین یکی برام تعریف کنی؟» متأسفانه فقط یک بار دیگر بخت تعریف این داستان دست داد، زمانی که دیگر گوش شنوایی برایش نداشت. تمام مدت در اضطراب و درد بی‌امانی به سر می‌برد. بعد از آن، دیگر هر چه زنگ می‌زدم گوشی را برنمی‌داشت و پیغام‌هایش را بی‌جواب می‌گذاشت. از چاه اندوه بی‌پایان پایین رفته بود، فراتر از جایی که دست داستان برسد و دیگر نتوانست ازش بیرون بیاید.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
جماعتی که دوست دارند کنترل امور دست‌شان باشد، ممکن است صمیمت برایشان دشوار باشد.
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔

حجم

۱۸۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲ صفحه

حجم

۱۸۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۲ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۵۲,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد