بریدههایی از کتاب شازده کوچولو
۴٫۶
(۹۹)
ـ کنار آدمهام، آدم احساس تنهایی میکنه.
sara
روباه گفت:
ـ آدما دیگه این واقعیت رو فراموش کردهن. هر چی رو که رام کنی، همیشه مسئولش خواهی بود. پس تو مسئول گلت هستی.
mona
اشک، عجب دنیای اسرارآمیزی داره!
Ali
اولش باید توی علفزار بشینی، منم زیر چشمی نگاهت میکنم. نباید حرف بزنی. چون هرچی سوءتفاهمه از همین حرف زدن به وجود میاد. اونوقت باید هر روز یه ذره بیای جلوتر.
Victor
در واقع برای بزرگترها نوشته شده که یادشان می دهد بدبختی نیز بخشی از داشتههایشان است. به آنها میآموزد که عشق، نگاه کردن به یکدیگر نیست، با یکدیگر نگاه کردن به یک جهت است. فقط با دیدهی دل است که میتوان درست نگریست و آنچه خاص است، با چشم صورت دیده نمیشود.
ستایش
بزرگترها منو نصیحت کردن که از کشیدن مار بوآی شکم پر و شکم خالی دست بردارم و وقتم رو بذارم برای خوندن جغرافی، تاریخ، حساب و دستور زبان.
و اینطوری شد که در شش سالگی، این هنر ظریف رو رها کردم.
ستایش
و وقتی تسلا پیدا کردی (آدما همیشه تسلاپذیرن) از اینکه با من آشنا شده بودی، خوشحال میشی.
Victor
روباه گفت:
ـ آدما دیگه این واقعیت رو فراموش کردهن. هر چی رو که رام کنی، همیشه مسئولش خواهی بود.
zahra🌱
شازده کوچولو که دیگه دلش برای اون میسوخت، پرسید:
ـ چی رو فراموش کنی؟
میخواره با خجالت سرش رو انداخت پایین و اعتراف کرد:
ـ شرمندگیمرو.
شازده کوچولو که خیلی دلش میخواست بهش کمک کنه، پرسید:
ـ شرمندگی از چیرو؟
ـ از اینکه یه میخوارهام!
و بعد دیگه حرفی نزد.
محمد مهدی نصرتی
یاد حرف روباه افتادم. آدمی که میخواد اهلی بشه، باید خودش رو واسهی گریه کردن هم آماده کنه.
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
ـ بهتر بود همون وقت دیروز میاومدی. مثلاً اگه هر روز ساعت چهار بعدازظهر بیای، از ساعت سه یواش یواش خوشحال میشم و هرچی جلوتر بره، خوشحالی من بیشتر میشه. ساعت چهار که میشه، هم هیجان زدهم، هم نگران و اونوقته که ارزش خوشبختی رو میفهمم.
bec san
شازده کوچولو گفت:
ـ آدما سوار قطار تندرو میشن، اما نمیدونن که دنبال چی هستن. برای همینه که همهش دور خودشون میچرخن.
zahra🌱
شازده کوچولو تکرار کرد تا یادش نره.
ذات هر چیز از دیده پنهونه.
ـ ارزش گل تو، به خاطر عمریه که براش گذاشتی.
ـ به خاطر عمریه که براش گذاشتم.
روباه گفت:
ـ آدما دیگه این واقعیت رو فراموش کردهن. هر چی رو که رام کنی، همیشه مسئولش خواهی بود. پس تو مسئول گلت هستی.
شازده کوچولو برای اینکه یادش نره، تکرار کرد:
ـ من مسئول گلم هستم.
محمد مهدی نصرتی
یاد حرف روباه افتادم. آدمی که میخواد اهلی بشه، باید خودش رو واسهی گریه کردن هم آماده کنه.
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
شازده کوچولو جرأت اعتراف این نکته رو نداشت که دلش اون سیاره رو میخواست، چون در بیست و چهار ساعت، هزار و چهار صد و چهل تا غروب خورشید داشت.
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
شماها قشنگین، اما تو خالی هستین. پس نمیشه به خاطر تون مرد. شاید از نظر یه بیننده، گل من کاملاً شبیه شما باشه ولی از نظر من، اون به همهی شما میارزه. من فقط بهش آب دادم، روش حباب گذاشتم و براش حفاظ درست کردم و کرمهاش رو کشتم (به جز دو سه تاشون که براش پروانه بشن) گله و شکایتهاش رو گوش کردم، لاف زدنهاش رو شنیدم، اما صدام درنیومد. چون اون گل سرخ منه.
Bahram
ـ یه بار من، توی یه روز چهل و سه دفعه غروب خورشید را دیدم.
و کمی بعد گفتی:
ـ خودت هم این رو خوب میدونی که آدم وقتی دلش گرفته باشه، از تماشای غروب خورشید خیلی لذت میبره.
ـ پس لابد اون روزی که چهل و سه مرتبه غروب آفتاب رو تماشا کردیَ، خیلی دلت گرفته بود.
Bahram
راستی رام کردن یعنی چی؟
روباه گفت:
ـ آدما تفنگ دارن و تیراندازی میکنن. این کار اذیت کنندهایه. اما هیچ کار دیگهای از دستشون برنمیاد
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
شازده کوچولو گفت:
ـ معذرت میخوام.
کمی مکث کرد و دوباره ادامه داد:
رام یعنی چی؟
روباه گفت:
ـ تو که اهل اینجا نیستی. داری دنبال چی میگردی؟
شازده کوچولو گفت:
ـ دنبال آدما... راستی رام کردن یعنی چی؟
روباه گفت:
ـ آدما تفنگ دارن و تیراندازی میکنن. این کار اذیت کنندهایه. اما هیچ کار دیگهای از دستشون برنمیاد
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
روباه گفت:
ـ اگه میخوای چیزی رو بشناسی، باید اول اون رو رام کنی. آدما دیگه وقت شناختن چیزی رو ندارن. هرچی رو که لازم داشته باشن، از مغازهها میخرن. اما چون هیچ مغازهای نیست که دوست بفروشه، آدما تنها موندن.
کاربر ۵۵۸۴۲۶۰
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
۲,۵۰۰۵۰%
تومان