بریدههایی از کتاب سفر شهادت
۴٫۸
(۸)
ما بر حسین بسیار میگرییم، اما هرگز در گریه متوقف نمیشویم. گریهٔ ما برای نو کردن اندوهها و کینهها و میل به انتقام و خشم بر باطل است. اینها انگیزهٔ ما برای گریه است.
Pouya Yarahmadi
بیم آن میرود که این حادثه از ظرف زمانی خود فراتر نرود و مقتل حسین و یارانش در همان سال ۶۱ مدفون شود؛ حسینی بود، کشته شد و همه چیز پایان یافت.
Pouya Yarahmadi
امیدواریم که این عاشورای ما و این روزهای ما، روزهای زندهٔ حسینی باشد. این چنین میخواست و این چنین سفارش کرد. گریستن و بر پا کردن مجالس کافی نیست. حسین به اینها نیازی ندارد. حسین شهید راه اصلاح است: «إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاحِ فِی أمَّةِ جَدِّی.» (من برای اصلاح امت جدم خروج کردم.) پس اگر در جهت اصلاح امت جدش کوشیدیم، او را یاری رساندهایم و اگر سکوت کردیم یا مانع اصلاح شدیم او را وانهادهایم و یزید را کمک کردهایم.
Pouya Yarahmadi
علی به دلیل علاقه به خون و خونریزی کسی را نمیکشت. او در برابر مظلوم میلرزید و اشک میریخت و در برابر یتیم صورتش را مقابل آتش تنور میگرفت و میگفت: «ای ابوتراب، بچش. این سزای کسی است که ایتام را واگذارد.» این علی است که در برابر یتیم میلرزد. قرآن کریم میفرماید: «أَرَأَیتَ الَّذِی یُکذِّبُ بِالدِّینِ. فَذَلِک الَّذِی یَدُعُّ الْیتِیمَ. وَلَا یَحُضُّ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکینِ.»
Pouya Yarahmadi
حسین معتقد است که انسان در برابر ظلم نمیتواند صبر پیشه کند. حسین میفرماید: «وَ إنِّی لا أرَی المَوتَ إلّا سَعادَةً وَ الحَیاةَ مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرَماً.» (به خدا سوگند که مرگ را جز سعادت و زندگی با ستم پیشگان را جز ملالت نمی دانم.)
Pouya Yarahmadi
نه، به خدا من هم که فرزند علی هستم، آفریده نشدم تا مثل چهارپایانی باشم که تلاشش برای علف و گرفتاری او رفت و آمدش باشد. آیا رسولخدا نفرمود: «به خداوند و روز جزا ایمان نیاورده است، کسی که شب را با شکم سیر صبح کند، در حالیکه همسایهاش گرسنه است.» بنابراین، میگوییم: به خداوند و روز جزا ایمان نیاورده است کسی که در بیروت با خیالی آسوده و خشنود بخوابد و همسایهاش در جنوب در ترس بسر بَرَد.
Pouya Yarahmadi
حسین نه تنها در آن صحرا بلکه در طول تاریخ در برابر ستمگران ایستاد. در آن صحرا در برابر سی هزار نفر بود، اما در تاریخ، در مقابل صدها گروه قرار داشت و ظالمان و اهل باطل را چون دستههای ملخ پراکنده ساخت. این تصویر روشن میسازد که حق پیروز خواهد شد، حق از خداوند است، و حق است که غالب خواهد شد. قرآن کریم میگوید: «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ.»
Pouya Yarahmadi
روزی همراه با جمعی از برادران فلسطینیمان در مصر بودیم، بر سر سفره نشسته بودیم که یکی از جوانان در بین غذا خوردن برخاست و گفت: خداحافظ و حاضران پاسخ دادند: به سلامت. هیچ صدای ناله یا خداحافظی بلند نشد، نه از زنان و نه از مردان. از آنان پرسیدم کجا میرود؟ گفتند: به جبهه. تعجب کردم؛ هیچ بدرقهای نمیکنید؟ گفتند: نه، نسلهای خود را بهای آزادی قدس قرار دادهایم و آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امتش وقف کرده باشد، پیروز میگردد. این همان معیاری است که حسین به ما میآموزد.
Pouya Yarahmadi
او فرمود: «ألا تَرَونَ الحَقَّ لایُعمَلُ بِهِ وَ الباطِلَ لایُتَناهَی عَنه» همین دو عامل کافیست تا «لِیَرغَبَ المُؤمِنُ فِی لِقاءِ اللّهِ.»
Pouya Yarahmadi
اگر از مرگ هراسی نداشته باشیم، چه کسی میتواند کاری با ما داشته باشد. حرفت را بزن، داستانت را بگو، حقت را بخواه، بدون ترس بر جایت بایست و موضع خود را روشن بیان کن. چرا بدون ترس؟ زیرا چه میخواهند با تو بکنند؟ چه میتوانند از تو بگیرند؟ هیچ.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
چگونه حسین از ما میپذیرد که به گریه بسنده کنیم و هیچ فداکاری و جهادی تقدیم نکنیم؟
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
ای بانوان، بدانید که وظیفهٔ ما در حال و آینده فقط بر عهدهٔ مردان نیست. زینب در گرفتاریها و دشواریها با حسین بود. شما نیز باید در گرفتاریها و دشواریها کنار مردان باشید. ببینید در برابر جراحتها و خطرها و مشکلات چگونهاید؟ ببنید در برابر هجوم دشمن و ویرانی چه حالی دارید؟ آیا ترس و فرار و جزع و فزع دارید و فراری هستید یا پایدار و قهرمانید. حسین (ع) به زینب میگوید که نمیخواهم هنگام نبرد با دشمن صدای ناله و فغان بانوان را بشنوم، زیراکه ناله و فغان نقص و ضعف است.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
ما در این ساعات پایانی روز عاشورا حوادث این واقعه را مرور میکنیم...چه شد؟ چگونه انتقال یافت؟ و خود را در برابر این صحنه مییابیم. موضع ما چگونه باید باشد؟ چه باید بکنیم؟ آیا ما فقط مکلف به تماشا و مرور واقعه هستیم؟ خواهش میکنم فکر کنید و پاسخ مرا دهید که امروز وظیفهٔ ما چیست؟ آیا وظیفهٔ ما بیش از تماشای واقعه نیست؟ حسین به عبیدالله بن حر جعفی میگوید: «به خدا سوگند آنکه [...] خداوند او را در آتش جهنم میاندازد.» یعنی فریاد و ندای حسین آن هنگام که میگوید: «آیا یاریگری هست مرا، آیا...» حسین میگوید آن که «هل من ناصر ینصرنی» را بشنود و یاری نرساند، در آتش جهنم است. خب، ما صدای حسین را شنیدهایم. نگویید که حسین کشته شد و همهچیز تمام شد. حسین برای چه چیزی کشته شد؟
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
زینب آنان را نکوهید و گفت: باید بسیار بگریید و خنده کم کنید. چرا گریه میکنید؟ از گریهتان چه سود؟
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
همهٔ مردم و همهٔ دشمنان دریافتند که زینب (س) با همهٔ توان و با نهایت عزت ادامهدهندهٔ رسالت است و نمیخواهد ضعف و ناتوانی نشان دهد و تسلیم شود. او هم در موضع حسینی ثابتقدم است که میگوید: «دست خواری به شما نمیدهم و چون بیمایگان نمیگریزم.»
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
رسالت حسین (ع) چگونه ادا میشود؟ با عزت و کرامت
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
چه شد؟ من تنها یک صحنه را ذکر میکنم تا دریابید که مقصود از شهادت حسین (ع) چه بود و زینب چه نقشی در موفقیت و تحقق این مقصود داشت. اگر زینب زنی عادی بود، به مانند دیگر زنان مویه میکرد و ناله سر میداد. اما زینب نمیخواهد بگرید، او درصدد تکمیل رسالت حسین (ع) است.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
ساعات پایانی خاطرات حسین و زینب بایکدیگر است. نیازی نیست که عنایت خاصی به ما شود، لختی اندیشه به این ساعاتِ حسین و زینب، ما را به خدا نزدیک میکند و احساساتمان را برمیانگیزاند و ما را وامیدارد که برای اصلاح اموراتمان بکوشیم و در راه یاری حسین (ع) و زینب (س) تلاش کنیم.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
میگوییم: «کاش ما با شما بودیم و به رستگاری بزرگ میرسیدیم.» این فقط آرزو نیست بلکه ما همراه امام حسین هستیم. نبرد امام حسین هماکنون پابرجاست. چرا تنها از سر آرزو بگوییم کاش ما با تو بودیم؟ ما همین الان میتوانیم در کنار او باشیم. در همین زمان میتوانیم در نبرد بزرگ حسینی همراه او باشیم و به رستگاری بزرگ برسیم.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
پیروزمندی و عزت را میبینید؟ کجاست آن ذلتی که ادعا میکنند و برای آن میگریند؟ گریهٔ ما بر خودمان است. گریهٔ ما به سبب خواری خود ما و شکست خود ماست.
کاربر ۲۹۰۱۸۱۹
حجم
۲۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۳۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
۶,۰۰۰۵۰%
تومان