یک نفر میآید
که تو را میفهمد
و چنان غرق در آسایش او خواهی شد
که تمام غم و اندوهت را
به فراموشی آن عاشقیات خواهی داد
اسماء
از منِ بیخبر از حالِ خودم میپرسی؟
من به جز حالِ تو از کلِّ جهان، بیخبرم
Atena
اشکِ پشتِ چشمِ تو چون آب در پشتِ سدَست
پلک خود را وا کنی این شهر دریا میشود
《 نرگس 》
یک نفر میآید
که تو را میفهمد
و چنان غرق در آسایش او خواهی شد
که تمام غم و اندوهت را
به فراموشی آن عاشقیات خواهی داد
reza
یک نفر میآید
که تو را میفهمد
و چنان غرق در آسایش او خواهی شد
که تمام غم و اندوهت را
به فراموشی آن عاشقیات خواهی داد
《 نرگس 》
الهی آسمون بی ماه نباشه
خوشیهای کسی کوتاه نباشه
الهی قلبه هر کس که اسیره
جز عاشق با کسی همراه نباشه
《 نرگس 》
یک نفر میآید
که تو را میفهمد
و چنان غرق در آسایش او خواهی شد
که تمام غم و اندوهت را
به فراموشی آن عاشقیات خواهی داد
Baran Hhh