بریده‌هایی از کتاب ما اینجا نیستیم تا نظاره‌گر باشیم

بسیاری از زنان سفیدپوست گروهمان نمی‌دانستند که اگر می‌خواهند به‌اندازهٔ یک مرد حقوق بگیرند باید این موضوع را در نظر می‌گرفتند که زنان سیاه‌پوست هنوز به‌اندازهٔ زنان سفیدپوست حقوق نمی‌گیرند؛ و زنان سرخ‌پوست به‌اندازهٔ زنان سیاه‌پوست حقوق نمی‌گیرند. شما نمی‌توانید راجع به عدالت اقتصادی سخن بگویید و حرفی از عدالت نژادی به زبان نیاورید. نمی‌توانید از حقوق باروری، عدالت جنسی یا مسائل مهاجرتی صحبت کنید و حرفی از عدالت نژادی به زبان نیاورید؛ و اگر ادعا می‌کنید که یک فمینیست مدافع حقوق تمام زنان هستید، باید برای زنان فلسطین و غزه هم ایستادگی کنید.

بین فمینیست‌های غربی این تصور جاافتاده است که حجاب نماد فرمان‌برداری زنان مسلمان است. مخالفان قسم‌خوردهٔ حجاب بعضی‌وقت‌ها نیت خیری در سر دارند اما بازهم اصرار آنها برای اینکه بگویند پوشیدن چه‌چیزی قابل‌قبول است یا نیست من را از داشتن عزت‌نفس محروم می‌کند.

لحظه‌ای که اجازه بدهیم ترس اعمالمان را کنترل کند، بازی را باخته‌ایم

ما هرگز نباید بر سر اصول و ارزش‌های خود مذاکره و سازش کنیم.

«اگر برای مردن در راه آن آماده نیستید، کلمهٔ "آزادی" را از دامنهٔ لغات خود خارج کنید.»

ما هرگز نباید بر سر اصول و ارزش‌های خود مذاکره و سازش کنیم. در عوض ما باید تمام شخصیت‌های پیچیده‌مان را به نمایش بگذاریم و از هر بخشی از ما که مورد استقبال قرار نمی‌گیرد دفاع کنیم.

مردی که خودش را یک مجاهد یهودی می‌خواند نوشته بود: «# جهاد - من این است که امروزم را جوری زندگی کنم که انگار یک مخلوق جدیدم؛ تا سنگینی تمام روزهای گذشته را از خود برهانم، تا ترس از روزهای آینده را نادیده بگیرم، تا به‌سادگی در حال حاضر زندگی کنم چون دیروز به یک رؤیا تبدیل‌شده و فردا تماماً جهانی دیگر است.»

اریکا مینر، استاد معارف و مطالعات زنان و جنسیت در دانشگاه شمال شرقی ایلینویز، می‌گوید در نظریهٔ "پنجره‌های شکسته" پلیس به خاطر تصور اشتباهی که از فرهنگ کودکان سیاه و قهوه‌ای‌پوست دارد این جوامع رنگین‌پوست را به طرز نامناسبی نشانه می‌گیرد. او می‌گوید: «در فرهنگ ما بعضی از بچه‌ها فرصت بچگی کردن را دارند و بعضی دیگر نه.» او تحقیقی انجام داده است که نشان می‌دهد کودکان سیاه‌پوست کمتر دوست دارند که بی‌گناه شناخته شوند و بیشتر تمایل دارند که با عنوان‌هایی مثل "خلافکار" و "غارتگر" قضاوت شوند و چند سالی بیشتر از سن خودشان به نظر برسند تا بیشتر موردتوجه پلیس قرار بگیرند.

سال‌ها بعد متوجه شدم که هربار حضور پلیس در مدرسه احتمال تبدیل شدن دانش‌آموزان به‌ویژه رنگین‌پوستان را به یک مجرم افزایش می‌دهد؛ چون در مواجهه با یک رفتار مشابه، احتمال اخراج موقت و دائم دانش‌آموزان سیاه‌پوست سه برابر بیشتر از دانش‌آموزان سفیدپوست است.

«اشتیاق برای تغییر جهان مانند شعله‌ای درونت سوسو می‌زند و اگر اجازه دهی که این آتش خاموش شود، جهان را از بزرگ‌ترین توانایی‌ات محروم کرده‌ای. وظیفهٔ امروز تو این نیست که بدانی فردا چه‌چیزی در انتظارت است. وظیفهٔ تو این است که سوگند یاد کنی که از این شعله مراقبت می‌کنی.»