بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سکه | طاقچه
تصویر جلد کتاب سکه

بریده‌هایی از کتاب سکه

۳٫۶
(۳۸)
کارهای سخت را با همین "نون" اول کلمه می‌شود آسان کرد. می‌شود گفت، نمی‌دانم، نتوانستم، نمی‌شود، ندارم، نشد... و در نهایت نفهمیدم!
یك رهگذر
هر چیزی که اولش "نون" است، "راحت جون" است.
یك رهگذر
_ If you should ever, ever go away. ــ اگه قرار باشه تو برای همیشه از پیشم بری. _ There would be lonely tears to cry. ــ برای من چیزی به‌جز اشک‌های تنهایی‌ام نمی‌مونه. _ The sun above would never shine againe. ــ خورشید دیگر در آسمان نمی‌درخشد. _ There would be teardrops in the skys ــ و قطره‌های اشک در آسمان است. (تشبیه باران) _ so hold me close and never let me go. ــ پس منو نزدیک خودت در بر گیر و رهایم نکن. _ And say our love will always be. ــ و بگو که عشق ما جاویدان است! _ Oh, my darling. ــ اوه، عزیزم. _ I love you so. ــ خیلی زیاد عاشقتم. _ You mean everything to me... ــ تو همه‌چیز منی...
یك رهگذر
_ I don't know how I ever lived before. ــ نمی‌دانم پیش از تو چطور زندگی می‌کردم. _ You are my life. ــ تو زندگی منی. _ my destiny. ــ سرنوشت منی. _ Oh, my darling i love you so you mean every thing to me. ــ آه معبودم، تو را دوست دارم، تو همه چیز منی.
یك رهگذر
_ You are the answer to my lonely prayer. ــ تو جواب دعاهایی هستی که در تنهایی می‌کردم. _ You are an angel from above. ــ تو فرشته‌ای از عالم بالایی (آسمانی). _ I was so lonely till you came to me with the wonder of your love. ــ خیلی تنها بودم تا وقتی تو با یک عشق با شکوه آمدی.
یك رهگذر
زرین خم شده بود و زیر این عقلِ قد کشیدهٔ رامین نشسته بود تا عقل او را بلند کند، به اندازهٔ اوج عشق و دوست داشتن و محبتی که خودش به او داشت.
کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
مونس خانم همیشه در گوشش خوانده بود که، "این آستره که روئه رو نگه می‌داره!" منظورش این بود که همیشه زن خانه است که می‌تواند از پشت سر و زیر زیرکی زمام امور زندگی را دست بگیرد و یار و یاور مرد خانه‌اش باشد. از نظر اشرف السادات، در زندگی فرخ خان اعتماد، آستر و روئه خود فرخ خان بود. او طوری با همسر و دخترش رفتار می‌کرد که هر دم و لحظه فکر می‌کردی ملکه و شاه‌دختی در منزل دارد.
دالیخانی
یکی دو صفحهٔ اول را ورق زد و به آن‌چه می‌خواست رسید. آن روز چه‌قدر سعی کرده بود با زیباترین رسم الخطی که می‌توانست، این بیت را روی صفحهٔ سفید آن بنویسد تا به چشم بیاید. مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالیست و زیرش با خط خوشی اضافه شده بود: کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست این خط دوم دست خط خودش نبود، بعدها با خودنویس مشکی زیر بیت بالا اضافه شده بود! خط او را می‌توانست حتی از چند فرسخی بشناسد.
کاربر ۳۸۹۳۶۲۵

حجم

۲۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۰ صفحه

حجم

۲۴۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۳۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۲۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد