تمایز اساسی در معرفتشناسی میان معرفت و باور است. باور میتواند کاذب باشد، اما معرفت نه. کسی ممکن است باور داشته باشد که زمین صاف است، اما نمیتواند به آن معرفت داشته باشد؛ او تنها باور (کاذب) دارد که میداند زمین صاف است. مسیر سنتی در معرفتشناسی این است که از باور آغاز میکنند و معرفت را برحسب آن تحلیل میکنند: معرفت باور است به همراه صدق به همراه عوامل دیگر.
sky
ویلیامسن: باید اعتراف کنم که وقتی نظریه را پیریزی میکردم، چندان به کاربردهای عملیِ آن فکر نمیکردم. من فقط به پرسشهای نظری علاقهمند بودم؛ اما این مسئلهای طبیعی در علم است که نظریههایی که بدون هیچ هدف عملیای پایهگذاری شدهاند کاربردهایی عملی پیدا میکنند.
sky
اگر رباتها قرار است مفاهیمی را که به کار میبرند، در درجهٔ اول، از طریق ادراک به دست بیاورند، آنگاه آن مفاهیم مبهم خواهند بود و مسئله این خواهد بود که آنها چگونه باید با آن مفاهیم استدلال کنند.
sky
اگرچه مفاهیم عادی مرزهای مشخصی دارند، اما ما نمیتوانیم بدانیم آن مرزها کجا قرار گرفتهاند.
sky
فیلسوفان تحلیلی غریزهای روششناسانه دارند که با موارد سادهتر و روزمرهتر آغاز کنند و به موارد پیچیدهتر برسند؛ چنین چیزی نقطهضعفی برای مقاصد تبلیغاتی است.
sky
برتراند راسل مثالی از سنت تحلیلی است که در بین مخاطبانِ عام هم شناختهشده بود، آن هم نه بهخاطر کارهای فنیِ درخشانش در منطق که شهرت فلسفیاش مدیون آن است، بلکه بهخاطر نوشتههای تحریککنندهاش دربارهٔ ازدواج و اخلاقیات، الحاد، سلاحهای اتمی و نظایر آن.
sky