کمترین وظیفهی ما خواندنِ شاهنامه است. به فرزندانِ خود نیز بیاموزیم با خواندنِ شاهنامه، به فرهنگ، آیین و زبانِ خود مباهات کنند. برای کودکانی که خواندنِ شاهنامه برای آنها دشوار است، شاهنامه بخوانیم، تا تشویق شوند از کودکی، بزرگی کنند. زبان خود را بشناسند و دوست داشته باشند و برای نگاهداشتِ سندِ افتخارِ هویت ملی خود کوشش کنند.
سیّد جواد
چه رازی در این داستانِ کمنظیرِ شاهنامه نهفته است؟
چرا رستم با آنکه فرزندِ خود را شناخت، در یکی از زیباترین داستانهای اندوهبار (تراژیک) جهان، با او مبارزه کرد و او را کشت؟
سیّد جواد
این چنین پایانی شکوهمند برای داستانِ هفت خان، در این زمان، تنها در سینمای پرآوازه و جهانگیر آمریکا دیده میشود. ماموری دلاور و رویینتن از اف بی آی یا دیگر سازمانهای کارگزارِ سیستم این کشور برای نجاتِ رییس جمهور آمریکا از دستِ دشمنانِ او بسیار فداکاری و جانفشانی میکند و در پایان، آن مقامِ عالی بر کارهای آن قهرمان، آفرینها میخواند و مدالها میدهد.
شاعرِ بزرگِ ایران زمین، چنین داستانی را بیش از هزار سال پیش، با حماسهسرایی بینظیرِ خود آفریده است. داستانی که میتوان گفت، گویی الگویی برای معروفترین و موفقترین سینمای جهان بوده و در ایران نمایی نداشته است!
سیّد جواد
راه نفوذِ دیوها در فکرِ آدمها، خودِ آدمها هستند.
Z.B
خدا گفت: اما به کسانی که صادقانه مرا دوست دارند نمیتوانید نزدیک شوید
Z.B
مقامِ دنیایی، مانندِ رخت و لباس ظاهری است. هر کس به تن کند، روزی بهناچار از تنِ او بیرون میآید.
Z.B
پدر چون به فرزند مانَد جهان
کند آشکارا بَرو بَر نَهان
گَر او بِفکند فَر و نامِ پدر
تو بیگانه خوانش مخوانش پسر
Reza Zakipoor