بریده‌هایی از کتاب در ستایش زنان سرسخت

«مهم نیست که این دنیا چقدر بیمار باشد، اگر شما کاری برای آن انجام ندهید، یک مرده محسوب می‌شوید.»

"سرسختی" تعاریف مختلفی دارد. گاهی سرسختی یک زن این است که می‌خواهد خودِ پیچیده‌اش باشد.

من متوجه نمی‌شوم چرا مردان در هنگام عصبانیت اجازه دارند تا خشم خود را به راحتی تخلیه کنند ولی از زنان انتظار می‌رود تا عصبانیت خود را دور بریزند گویی که خشم آن‌ها یک پوشک کثیف است.

«یک زن آن‌قدر به یک مرد نیاز دارد که یک ماهی به دوچرخه»

«یک زن آن‌قدر به یک مرد نیاز دارد که یک ماهی به دوچرخه

باید سرسخت، خطرناک و قدرتمند بود.

گویی هر چقدر یک زن بیشتر از موفقیت لذت ببرد، اتفاقات عجیب و پیچیدهٔ بیشتری را تجربه می‌کند و گاهی این اتفاقات چنان آزار عمیقی به زنان وارد می‌کند و آن‌ها را چنان عاجز می‌سازد که از مسیر و اهدافشان دور می‌شوند و به دلیل وجود همین مسائل آزاردهنده و عاصی‌کننده، گاهی زنان هیچ موفقیتی به دست نمی‌آورند.

چرا که زیبایی همیشه برای زنان (چه این موضوع را بپسندد و چه نپسندند، چه اکنون، چه گذشته و حتی تا همیشه) برگ برنده‌ای است که در اختیار دارند.

بیایید همراه با هم یک تمرین فکری انجام دهیم؛ چه چیزی در مورد خودتان را دوست ندارید؟ آن را همین الان بپذیرید. هیچ بهانه‌ای برای آن نیاورید. از جو رولینگ الهام بگیرید و پیچیدگی‌ها و نواقصتان را در آغوش بگیرید و درست مثل جو با آن‌ها در سازش باشید.

زنان خودباوری مانند من که میل دارند شجاع‌تر، قوی‌تر، جسورتر و صریح‌تر باشند و وضع موجود را بر هم زنند. من این زنان را دوست دارم چرا که من را به پذیرفتن طبیعت واقعی خودم ترغیب می‌کنند. آن‌ها به من می‌آموزند که برای پذیرفته شدن نزد دیگران نیازی به موافقت و همرنگی با جماعت ندارم و با ارائهٔ مثال به من یاد می‌دهند که از بیان کردن عقایدم شرمگین نباشم.

در تعریف من از یک زن سرسخت، او انسانی است که نیازها و علایق خود را می‌شناسد و هرچند گاهی نیازهای دیگران را در اولویت قرار می‌دهد اما برای نیازهای خودش اهمیتی معادل نیازهای دیگران قائل است.

انرژی و انگیزهٔ درونی این زنان آن‌ها را وامی‌دارد تا به‌جای انتظار کشیدن، دیگران را در انتظار خود باقی بگذارند و از نظر آن‌ها انتظار، بی‌قراری و نگرانی دیگران اهمیتی ندارد. این زنان از ایجاد آشوب لذت نمی‌برند (هرچند به نظر می‌رسد اغلب آن‌ها مایل به این کار هستند) چرا که در آشوب و جنجال، احساسات آن‌ها جریحه‌دار می‌شود اما چالش‌ها و دست‌اندازهای پیش رو، آن‌ها را از انجام مأموریتشان بازنمی‌دارد.

انرژی و انگیزهٔ درونی این زنان آن‌ها را وامی‌دارد تا به‌جای انتظار کشیدن، دیگران را در انتظار خود باقی بگذارند و از نظر آن‌ها انتظار، بی‌قراری و نگرانی دیگران اهمیتی ندارد.

زنان سرسخت تمایل ندارند تا "یک زن همیشه در انتظار" باشند

کوکو خودش را مجبور به انجام دادن کاری نمی‌دانست بلکه کارها را بر اساس میل و انتخاب خودش انجام می‌داد.

«اگر چهرهٔ هر انسانی شبیه یک حیوان باشد، کوکو مثل یک گاو نر سیاه بود و طره‌ای از موی تابدارش روی پیشانی تا نزدیک پلک‌هایش ریخته بود که با هر تکان سرش در هوا می‌رقصید.»

قانون زمانی قدرتمند است که ما از آن پیروی کنیم

به گمان من بنا به دلایل پیچیدهٔ زیست‌شناختی و روان‌شناختی زنان ترجیح می‌دهند بدون درگیری و جنجال با مسائل کنار بیایند. یکی از سلاح‌هایی که برای رام کردن زنان وجود دارد و به نظر می‌رسد که هیچ‌گاه کارآیی خود را از دست نمی‌دهد استفاده از لغات توهین‌آمیز به زنان است. زنان در زمان شنیدن این لغات بسیار خجالت‌زده می‌شوند و به‌خاطر نشنیدن این کلمات اغلب ترجیح می‌دهند تا سکوت کنند. حتی در آن حالت هم من نمی‌توانم این کلمه را تحمل کنم.

دلیل وجود این همه دعوا در غرب و آن همه جنگ در خاورمیانه همین کوتاه نیامدن مردان است.