نویسنده: بیژن نجدی
انتشارات: نشر مرکز
ادبیات پست مدرن شبیه به دنیایی پر از رمز و بازی است؛ جایی که هیچچیز قطعی و ثابت نیست. در این قلمرو، داستانها به یک مسیر مستقیم و خطی تن نمیدهند؛ هر رویداد میتواند هزار تعبیر داشته باشد و هر روایت میتواند در دل خود روایتهای دیگری را پنهان کند. ادبیات پست مدرن گاهی با طنز و شوخی به سراغ واقعیت میرود، گاهی مرز میان خیال و حقیقت را محو میکند و گاهی حتی خودِ ادبیات را به بازی میگیرد. نویسندگان این سبک دوست دارند با قواعد رایج ادبیات بازی کنند، آنها را به چالش بکشند و حتی قوانین را بشکنند. به همین دلیل خواندن آثارشان بیشتر شبیه ماجراجویی است تا مطالعهی صرف یک داستان. اگر ادبیات مدرن به دنبال کشف معنا بود، پست مدرن به ما میگوید: «معنا یکی نیست، هرکسی میتواند برای خودش معنایی بیافریند.» در این جهان، خواننده فقط تماشاگر نیست، بلکه بخشی از بازی و خالق تجربهای تازه است. حالا در این یادداشت، قرار است به سراغ نویسندگانی برویم که با قلم خود این دنیای رنگارنگ و چندلایه را ساختهاند؛ هم نویسندگان بزرگ خارجی و هم نویسندگان ایرانی که هرکدام بهنوعی صدای پست مدرن را در ادبیات ما زنده کردهاند.
هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶–۱۳۷۹) را میتوان یکی از مهمترین چهرههای ادبیاتمعاصر ایران و پدر داستان پست مدرن ایرانی دانست. او با آثارش نهتنها بنیانهای داستاننویسی کلاسیک فارسی را به چالش کشید، بلکه با تأثیرپذیری از نویسندگان بزرگی همچون خورخه لوئیس بورخس، به گشودن افقهای تازهای در روایت و زبان دست زد. گلشیری با رویکردی آگاهانه، ساختار خطی روایت را شکست، مرز میان خیال و واقعیت را از میان برداشت و با بهرهگیری از تکنیکهایی مانند فراداستان، بینامتنیت و بازیهای زبانی، نوعی از ادبیات را خلق کرد که ویژگیهای بارز پستمدرنیسم را در خود دارد.
از میان آثار شاخص پست مدرن گلشیری، رمان «شازده احتجاب» جایگاهی ویژه دارد. اثری که با شکستن خط روایی کلاسیک، روایت تکهتکه، استفاده از خاطره، کابوس، هذیان و جابهجایی زمان، تصویری چندلایه از زوال یک خاندان قاجاری را ترسیم میکند. این رمان را میتوان نقطهی عطفی در داستاننویسی پست مدرن و همچنین الگویی درخشان دانست. افزون بر آن، «کریستین و کید»، «آینههای دردار» و داستان کوتاه «شب شک» نیز از دیگر نمونههای برجستهی بهکارگیری تکنیکهای پست مدرن هستند.
بیژن نجدی (۱۳۲۰–۱۳۷۶) یکی از مهمترین نویسندگان پست مدرن ایران است. او در آثارش، بر خلاف نویسندگان کلاسیک که بیشتر بر روایتگری مستقیم و شفافیت داستانی تکیه میکردند، از ابهام، گسست زمانی و روایی و همچنین چندصدایی بهره میبرد. نجدی روایت را از شکل سنتیِ آغاز، میانه و پایان خارج کرد و با نگاهی شاعرانه به زندگی روزمره، توانست معنای تازهای به جزئیات بدهد. در جهان داستانی او، اشیا، مکانها و لحظهها واجد روح و معنا میشوند و درعینحال، مرز میان حقیقت و توهم فرومیریزد.
کتاب «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» برجستهترین اثر پست مدرن او به شمار میرود. این مجموعه داستان، مرز میان واقعیت و خیال را در هم میشکند و با زبانی شاعرانه، روایتهایی میسازد که بیش از آنکه قصهای خطی باشند، تجربهای ذهنی و احساسی را به خواننده منتقل میکنند. داستانهای مجموعهی «دوباره از همان خیابانها» نیز در تلفیق نثر شاعرانه با روایت داستانی و درهمریختن زبان، چهرهای متمایز از او در ادبیات پست مدرن ایران ترسیم کردهاند.
غلامحسین ساعدی (۱۳۱۴–۱۳۶۴) را میتوان یکی از نویسندگان شاخصی دانست که پیش از گسترش ترجمهی آثار پست مدرن در ایران، به طور خلاقانه و مستقل به شیوههایی نزدیک به آثار پست مدرن دست یافته بود. او با آمیزش واقعیت و خیال، روایتهای وهمآلود، استفاده از طنز تلخ و خلق موقعیتهای متناقض و عبث، در شمار نویسندگانی قرار میگیرد که در داستاننویسی و نمایشنامهنویسی ایران راهی نو باز کردند.
«ترسولرز» یکی از ویژهترین آثار پست مدرن اوست. این کتاب شامل شش داستان بههمپیوسته است که با فضایی معماگونه، رمزآلود و آمیخته به ترس و رئالیسم جادویی نوشته شدهاند. در این مجموعه، واقعیت در هالهای از ابهام و وهم قرار میگیرد و شخصیتهای مرموزش به روایت، رنگی فراواقعی و چندلایه میدهند. از میان دیگر آثار پست مدرن غلامحسین ساعدی میتوان به مجموعه داستان «عزاداران بیل» و نمایشنامهی «چوب به دستهای ورزیل» اشاره کرد. ساعدی از شگردهایش صرفاً برای بازی فرمی استفاده نمیکند. نگاه او ریشه در نقد سیاسی و اجتماعی پس از کودتای ۲۸ مرداد دارد؛ اما این نقد را در قالبی تمثیلی و پست مدرن بیان میکند.
بسیاری از افراد صادق هدایت (۱۲۸۱–۱۳۳۰) را تنها یک نویسندهی مدرن نمیدانند، بلکه او را پیشقراول اندیشهها، سبک و روشهایی میدانند که بعدها در ادبیات پست مدرن فارسی بروز پیدا کرد. هدایت با بهرهگیری از طنز سیاه، عدم قطعیت، درهمآمیزی تاریخ و اسطوره، روایت مدور و چندپارگی شخصیتها، اثری فراتر از زمانهی خود آفرید؛ آثاری که نهتنها به نقد جامعه و سنت پرداختند، بلکه بنیاد معنا و قطعیت را هم به سخره گرفتند.
بیتردید «بوف کور» مهمترین اثر پست مدرن هدایت است. در این رمان، مرز میان رؤیا و واقعیت از هم فرومیریزد، زمان و مکان قطعیت خود را از دست میدهند و شخصیت اصلی در دنیایی کابوسوار و تکهتکه، به جستوجوی حقیقتی دستنیافتنی میرود. روایت اولشخص، تکرار موتیفها، حضور متناقض شخصیتها و فضای وهمآلود، «بوف کور» را به یکی از نخستین نمونههای شاخص رمان پست مدرن فارسی بدل کرده است.
از میان دیگر آثار پست مدرن هدایت میتوان به «توپ مرواری» اشاره کرد؛ طنزی سیاه، پر از کنایه، هجو سیاسی، تاریخنگاری جعلی و نقد خرافه و استبداد. ویژگیهای روایی آن از جمله دخیل کردن مستقیم خواننده، درهمآمیزی زمانها و شخصیتهای تاریخی این اثر را در زمرهی مهمترین متون پست مدرن فارسی قرار میدهد.
رضا براهنی (۱۳۱۴–۱۴۰۱) یکی دیگر از چهرههای پیشرو در ادبیات پست مدرن ایران است. او با نگاهی نوآورانه به زبان و فرم، نهتنها در عرصهی شعر بلکه در داستاننویسی نیز جریانساز شد. براهنی، بنیانگذار جریان شعر زبان در ایران بود؛ جریانی که منتقدان آن را معادل شعر پست مدرن فارسی دانستهاند. او از نیمهی دههی هفتاد با انتشار آثار نظری و شعری خود راه تازهای در شعر فارسی گشود و شاگردان و شاعران بسیاری تحتتأثیر کارگاههای او به این جریان پیوستند.
در کتاب «خطاب به پروانهها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم»، هم اشعار براهنی و هم نظریهپردازی او دربارهی ضرورت گسست از شعر نیمایی و حرکت بهسوی شعری پست مدرن گرد آمده است. در بخش شعر، او با بهرهگیری از چندصدایی، تکرار، هنجارگریزی زبانی و برجستهکردن خودِ زبان، شعری آفرید که خواننده را وادار به مواجههای تازه با متن میکند. در بخش نظری نیز او دلایل خود را برای عبور از شعر نیما و شاملو بیان کرده و نظریهی «شعر زبان» را بهعنوان بنیانی تازه در شعر معاصر ایران مطرح کرده است. رمان «آزاده خانم و نویسندهاش» نیز روایتی پست مدرن است که داستان نوشتن را روایت میکند و با شکستن وحدت زمان و مکان، نوعی روایت متکثر و خودآگاهانه میآفریند.
بهرام صادقی (۱۳۱۵–۱۳۶۳) از نویسندگانی است که بسیاری او را از پیشگامان ادبیات پست مدرن در ایران میدانند. در آثار او طنز سیاه، تناقض، عدم قطعیت، آیرونی و بازیهای زبانی بهوضوح دیده میشود. صادقی هم به نقد اجتماعی و سیاسی زمانهی خود و هم دستکاری ساختار روایت و زبان پرداخت. رمان کوتاه صوتی ملکوت برجستهترین اثر پست مدرن اوست. در این اثر مرز میان واقعیت و خیال در هم میشکند؛ شخصیتها هویتهای چندپاره و مبهم دارند و دغدغهی مرگ و خشونت درونمایهی اصلی آن است. صادقی در «ملکوت» با بهرهگیری از فضای وهمانگیز، طنز تلخ و آیرونی، اثری چندلایه و معماگونه پدید آورد. از نمونههای دیگر آثار پست مدرن او میتوان به مجموعه داستان «سنگر و قمقمههای خالی» و داستان کوتاه «صراحت و قاطعیت» اشاره کرد که در آن متنبودگی و تصنعیبودن داستان آشکارا برجسته میشود؛ راوی خود را به خواننده نشان میدهد و واقعیت صرفاً بهعنوان بازنمایی زبانی روایت میشود.
رضا قاسمی (۱۳۲۸– ) از مهمترین نویسندگان ایرانی است که با آثارش جایگاه خود را بهعنوان یکی از مهمترین نویسندگان پست مدرن ایران تثبیت کرد. نویسندهای که جهان داستانیاش بر پایهی تردید، ابهام و عدم قطعیت بنا شده است. او با شکستن قطعیتهای رایج در روایت و با بهکارگیری شگردهایی چون راوی غیرقابلاعتماد، چندلایگی روایت، درهمآمیزی زمانها و مکانها و طنز تلخ، مخاطب را وارد جهانی میکند که در آن هیچ حقیقت ثابتی وجود ندارد. شخصیتهای داستانی او مانند آدمهای واقعی، دروغ میگویند، فریب میدهند، خود را تبرئه میکنند و گاه در هالهای از ابهام محو میشوند. مهمترین اثر پست مدرن رضا قاسمی رمان صوتی همنوایی شبانه ارکستر چوبها است؛ روایتی کابوسوار از زندگی مهاجران در پاریس که از خلال ذهن راویای آشفته و بیمار بازگو میشود. این رمان با شکستن مرز میان واقعیت و خیال، فروپاشی مداوم زمان و مکان و روایتهای متناقض راوی، جهانی نامطمئن خلق میکند. در این جهان، هیچچیز قطعی نیست: نه شغل راوی، نه گذشته و حالش، نه حتی زنده یا مرده بودن شخصیتها. از دیگر آثار پست مدرن قاسمی میتوان به «چاه بابل» و «وردی که برهها میخوانند» اشاره کرد.
در ادامه به بهترین بهترین نویسندگان پست مدرن خارجی پرداختیم:
دیوید فاستر والاس (۱۹۶۲–۲۰۰۸) از مهمترین نویسندگان پست مدرن آمریکا است؛ نویسندهای که هم به سنت ادبی پیش از خود آگاه بود و هم میکوشید آن را دگرگون کند. او در داستانهایش با استفاده از ساختارهای قطعهقطعه و غیرخطی، و راویان غیرقابل اعتماد، جهانی میسازد که هم واقعی است و هم آشکارا غیرواقعی. والاس نشان میدهد که در دل بازیهای پستمدرنیستی و از خلال طنز و کنایه هنوز میتوان به اصالت، صداقت و تجربهی انسانی رسید.
یکی از شاخصترین آثار پست مدرن والاس کتاب «مزاح بیپایان» است. رمانی عظیم، پیچیده و چندلایه که با روایتهای تودرتو، پاورقیهای طولانی ، تجربهی خواندن را به چالشی بزرگ بدل میکند. این رمان بهروشنی نشان میدهد چگونه افراد در جهان رسانهزده، هویتشان در مرز توهم و حقیقت فرومیریزد. از دیگر آثار مهم پست مدرن والاس میتوان به مجموعه داستان «یاد نئون به خیر» اشاره کرد.
کورت ونهگات (۱۹۲۲–۲۰۰۷) یکی از چهرههای شاخص ادبیات پست مدرن است. او در آثارش با ترکیب طنز سیاه و روایتهای چندپاره و غیرخطی، به نقد جنگ، تمدن مدرن و تناقضهای فرهنگی و اجتماعی آمریکا پرداخت. پستمدرنیسم در نوشتههای او به شکل شکستن ساختارهای سنتی روایت، بازی با زمان و مکان، درآمیختن واقعیت و خیال و هجو روایتهای کلان به چشم میآید.
مهمترین اثر پست مدرن او «سلاخخانه شماره پنج» است. این رمان با محوریت شخصیت «بیلی پیلگریم» نوشته شده که در زمان سفر میکند و تجربههایش در جنگ جهانی دوم، بهویژه بمباران درسدن، با طنزی تلخ و ساختاری غیرخطی روایت میشود. ترکیب موضوعی چون سفر در زمان و ملاقات با موجودات فضایی با واقعیت تلخ جنگ، این رمان را به یکی از نمونههای مهم ادبیات پست مدرن تبدیل کرده است. از میان دیگر آثار پست مدرن ونهگات میتوان به «گهوارهی گربه»، «پیانوی خودنواز» و «صبحانه قهرمانان» اشاره کرد.
ایتالو کالوینو (۱۹۲۳–۱۹۸۵) یکی از نویسندگان برجستهی پست مدرن قرن بیستم است که توانست با نگاهی تازه به روایت و زبان، ادبیات مدرن اروپا را دگرگون کند. او در آثارش همواره در پی شکستن سنتها بود؛ چه در قالبهای داستانی و چه در مضمونها. کالوینو با بهرهگیری از افسانهها، فولکلور و روایتهای عامیانه، آنها را درهم میآمیخت و به شیوهای نو بازآفرینی میکرد تا پرسشهای تازهای درباره ماهیت نوشتن، خواندن و حقیقت مطرح کند.
یکی از شناختهشدهترین آثار پست مدرن او رمان «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» است؛ اثری که از آن بهعنوان راهنمای عملی پستمدرنیسم نیز یاد میکنند. کالوینو در این رمان، خواننده را مستقیماً وارد متن میکند و با داستانهای ناتمام و گسسته، تجربهای منحصربهفرد از خواندن میآفریند. این کتاب نهتنها دربارهی داستانهاست، بلکه درباره خودِ خواندن و نوشتن است؛ رمانی که بارها قواعد روایت را میشکند و با بازیهای زبانی و ساختاری، مخاطب را به مشارکت فعال دعوت میکند. این کتاب مجموعهای از ده داستان است که هر یک روایت مستقل خود را دارند، اما همزمان در پیوندی ظریف با خط اصلی اثر قرار میگیرند. درونمایهی آن به مسائلی چون هویت، نوشتن و تجربهی خواندن میپردازد.
اثر شاخص دیگر کالوینو، «شهرهای نامرئی» ست؛ گفتوگویی شاعرانه و خیالانگیز میان مارکوپولو و کوبیلایخان که در آن از شهرهایی سخن میرود که بیش از آنکه بازتابی از واقعیت باشند، ساختهی ذهن و تخیلاند. «ویکنت دونیمشده»، «بارون درختنشین» و «شوالیه ناموجود» که هرکدام بهشیوهای نمادین، بحرانهای انسان مدرن را تصویر میکنند. آثار دیگر او هستند.
اومبرتو اکو (۱۹۳۲–۲۰۱۶)، نشانهشناس، فیلسوف و رماننویس ایتالیایی، از چهرههای برجستهی پستمدرنیسم در ادبیات جهان است. او با ترکیب دانش عمیق فلسفی، نظریهپردازی در باب نشانهشناسی و تخیل روایی، توانست آثاری بیافریند که در آنها تاریخ، فلسفه، اسطوره، متنهای ادبی و فرهنگ عامه بهصورت درهمتنیده حضور دارند. اکو خود پستمدرنیسم را نوعی روایت میدانست که بر این فرض استوار است که همه چیز پیشتر گفته شده است و نویسنده تنها میتواند با ارجاع، نقلقول و بازیهای بینامتنی، معنا را بازسازی کند.
«آنک نام گل» یکی از برجستهترین آثار پستمدرن اوست. در این رمان تاریخی و معمایی، فلسفه، تاریخ، نشانهشناسی و الهیات با هم پیوند میخورند. اکو در این اثر با بهرهگیری از ارجاعات بینامتنی، روایت تاریخی را درهم میشکند. آونگ فوکو، جزیره روز پیشین، بائودولینو و گورستان پراگ، دیگر دستاوردهای پستمدرن او به شمار میروند.
ریچارد براتیگان (۱۹۳۵–۱۹۸۴) یکی از برجستهترین نویسندگان پستمدرن آمریکاست که با نگاهی طنزآمیز، هجوآلود و چندلایه به نقد جامعه و ادبیات سنتی پرداخت. او در آثارش رمان کلاسیک و رئالیستی را به سخره گرفت، روایت خطی و منسجم را شکست و بهجای آن ساختارهای تکهتکه، روایتهای چندگانه، طنز سیاه و سوررئالیسم را به کار برد. آثار براتیگان بازتابی از سرگشتگی، پوچی و نقد سرمایهداری در جامعهی مدرن هستند.
مشهورترین اثر پستمدرن او «صید قزلآلا در آمریکا» است. این رمان ترکیبی از قطعات پراکنده، روایتهای کوتاه، شعر، خاطره و هجو است که بهصورت غیرخطی در کنار هم قرار گرفتهاند. در این اثر، عبارت «صید قزلآلا در آمریکا» مدام تغییر معنا میدهد و گاهی به یک شخصیت، یک مکان یا یک استعاره بدل میشود. براتیگان در این رمان با استفاده از طنز سیاه، تصویرسازی سورئال، ایهام و بازیهای زبانی همزمان به نقد جامعهی مصرفی آمریکا، سنت رماننویسی رئالیستی، و ارزشهای تثبیتشدهی فرهنگی میپردازد. همین ویژگیها، این رمان را به یکی از نمونههای برجستهی ادبیات پستمدرن تبدیل کرده است.
از میان دیگر آثار پستمدرن براتیگان میتوان به «هیولای هاوکلاین»، «در رؤیای بابل»، «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» و «در قند هندوانه» اشاره کرد. براتیگان با این آثار و شیوه خاص روایتگریاش بهعنوان یکی از نویسندگان پیشگام پستمدرنیسم شناخته میشود و حتی بعضی او را پدر ادبیات پستمدرن آمریکا لقب دادهاند.
ساموئل بکت (۱۹۰۶–۱۹۸۹) نویسنده، نمایشنامهنویس و شاعر ایرلندی است که بسیاری او را پل میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در ادبیات میدانند. آثار او با تأکید بر پوچی، بیمعنایی، شکست روایتهای کلان، فروپاشی قطعیتهای معرفتشناختی و پرسش از هستی و معنا شناخته میشوند. بکت از نخستین نویسندگانی است که با عبور از مدرنیسم به سمت ساختارهای گسسته و فراداستانی، راه را برای ادبیات پسامدرن گشود.
نمایشنامهی «در انتظار گودو» برجستهترین اثر پستمدرن اوست. این نمایشنامه که از شاهکارهای «تئاتر ابزورد» به شمار میرود، نمایانگر شرایط پوچ و بیمعنای زندگی انسان معاصر است. شخصیتهای اصلی، ولادیمیر و استراگون، در انتظار کسی به نام گودو هستند که هرگز نمیآید. این انتظار بیپایان، نمادی از سرگشتگی و بیهدفی انسان پس از جنگهای جهانی و فقدان ارزشهاست. ویژگیهایی چون انکار حقیقت مطلق، روایت گسسته، تکرار، بیپایانی و چندمعنایی در تفسیر، در انتظار گودو را اثری پستمدرن میسازد. «مالوی»، «مالون میمیرد»، «نامناپذیر»، «مرفی»، «وات» و «آخر بازی» دیگر آثار پستمدرن بکت به شمار میروند.
خورخه لوئیس بورخس (۱۸۹۹–۱۹۸۶) نهتنها بهعنوان نویسندهای برجسته، بلکه بهعنوان پدرخوانده ادبیات پست مدرن شناخته میشود؛ کسی که با آثار کوتاه اما عمیق خود بنیانهای داستاننویسی را دگرگون کرد و الهامبخش نویسندگانی چون اومبرتو اکو، توماس پینچن، جان بارت و بسیاری دیگر شد. او با بهرهگیری از بینامتنیت، فراداستان، روایتهای تودرتو، بازی با زمان و مکان و درهمریختن مرز میان واقعیت و خیال، سنت رمان و داستاننویسی کلاسیک را شکست و راه را برای نویسندگان پست مدرن بعدی گشود. منتقدان حتی اصطلاح بورخسی را برای توصیف جهانهای شگفت، پر از هزارتو و فلسفهآلود او به کار بردهاند.
«مجموعه داستان الف» از مهمترین آثار پست مدرن اوست. در داستان «الف» که نام مجموعه هم از آن گرفته شده، نویسنده نقطهای را روایت میکند که در آن میتوان همه چیز را همزمان دید: گذشته، حال، آینده، همهی مکانها و همهی لحظهها. این داستان نمونهای برجسته از چندجهانی، و درهمریختن مرز واقعیت و خیال است؛ ویژگیهایی که بعدها در مرکز نظریه و داستاننویسی پست مدرن قرار گرفتند. کتابخانه بابل، ویرانههای مدور و موجودات خیالی دیگر آثار پست مدرن بورخس است.
نویسندگان پست مدرن، چه در ایران و چه در جهان، با قلمشان مرز میان خیال و واقعیت را درهم میریزند و خواننده را از تماشاگر منفعل به همسفر و همداستان بدل میکنند. یادداشت معرفی بهترین نویسندگان پستمدرن ازآنرو مفید است که با نگاهی جامع، چهرههای برجستهی پستمدرنیسم در ایران و جهان را کنار هم قرار داده و نشان میدهد که چگونه نویسندگان، هر یک با سبک و شیوهی خاص خود، قواعد ادبیات را شکسته و راهی تازه برای اندیشیدن و نوشتن گشودهاند. بدینترتیب، شما نهتنها با نامها و آثار مهم این جریان آشنا میشوید، بلکه میآموزید پستمدرنیسم صرفاً یک سبک ادبی نیست، بلکه شیوهای برای دیدن و فهمیدن جهان است؛ شیوهای که ما را به پرسشگری، کشف و آفرینش معنای تازه دعوت میکند.
در هیاهوی دنیا امروز، دسترسی آسان به کتابها فرصتی گرانبهاست. طاقچه این امکان را برای شما فراهم کرده تا در هر لحظه و هر کجا که هستید، به دنیای بیپایان داستانها و دانش سر بزنید. کافی است سری به سایت خرید کتاب بزنید، کتاب موردنظرتان را پیدا کرده و بیدرنگ مطالعه را آغاز کنید. طاقچه، کتابخانهای همیشه همراه، درست در جیب شما!
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه