نظرات کاربران درباره کتاب صوتی الواح صلح

سعید میرزایی‌ و نوآوری های فرمی ‌ این مورد در شعر های سعید میرزایی به حدی گسترده است که می توان کتابی در مورد آن نوشت و دانه دانه در مورد شعر های خاص در این زمینه حرف زد اما در این حد بگویم که سعید میرزایی‌ انگار تافته ی‌ جدابافته‌ ای حتی از هم دوره ای های خود و نوآوری های آن ها بوده است،به عنوان مثال درست زمانی که نهایت تاثیر بسیاری از سینما آوردن اسم فیلم ها و بازیگران و اصطلاحات خاص سینمایی بوده است،سعید میرزایی‌ از تکنیک های نمایشی‌ سینمایی‌ استفاده می کرده است به عنوان مثال همین شروع غزل خون و استفراغ که شروع غزل با دو سایه ی لرزان است و... نکته ی دیگر این است که سعید میرزایی در مبحث فرم غزل را به صورت کامل از معماری بیتی و یکسان رها می کند و گاهی با زیرکی های نحوی حتی چند بیت را به صورت کاملا متصل به هم می نویسد یا حتی نیم مصرعی به هر بیت می افزاید و جالب این است که هر بار دلیلی زیبایی شناسانه‌ برای کار دارد رجوع کن به غزل های که با ردیف بی یا ای گفته شده است. حتما توجه کردی که در این دوره نوعی از اجرای‌ فرمی باب شده است که در خود شعر به همان شعر اشاره می شود مثلا می گویند شاعر خود را از این بیت آویزان کرد یا این شعر بیت هشتم خود را شهید کرد و...مواردی از این دست جالب است که بدانی در الواح صلح کلی از این موارد را هم می بینی ‌ اما چند مورد خیلی زیبا در بین‌ این‌ کار های فرمی وجود دارند که حتما توصیه می کنم بخوانی اولی شب است پنجره ای می کشم نبند‌ آن را‌ شاعر در این شعر شروع می کند به نقاشی کردن‌ روی بومی جادویی‌ و نقاشی هایی که می کشد به شکل عجیبی جان می گیرند و هر بار و در هر بیت با فکر و شاعرانه‌ نقاشی دیگری اضافه می کند به بوم که‌ ما را شگفت زده می کند و علاوه بر آن هدایتمان‌ می کند به پایان غزل ‌ یا توپی سفید و صورتی این جا در این غزل‌ در این شعر هم روایت با یک توپ شروع می شود و همزمان با رفتن توپ تصاویر روایت می شود و انگار واقعا توپ در بیت‌ ها می چرخد البته برای این که اسپویل‌ نشود چیز دیگری نمی گویم‌ و خودت برو بخوان که سرنوشت آن توپ چطور با این‌ غزل گره می خورد یا همان شعر صدای جیغ زن از چرخ گوشت می آید را با دقت به ظرائف فرمی بخوان و ببین آن جا که چرخ گوشت زن را می بلعد چطور با به هم ریختگی شدید نحوی پاشیده شدن‌ تیکه‌ های گوشت جنازه را به اجرا در می آورد ببخشید سید جان دوست داشتم در مورد این موارد هم با تو حرف بزنم سعید میرزایی‌ و ایجاد فضای سور رئال‌ شاعرانه‌ سعید میرزایی‌ و نگاه های محتوایی نو سعید میرزایی‌ و تشبیه ها و استعاره های بکر ‌ سعید میرزایی‌ و مولفه های شخصی عشق ‌ سعید میرزایی‌ و گستردگی‌ دامنه واژگان‌ اما واقعا دیگر توان نوشتن ندارم و انشالله در فرصتی دیگر بتوانم‌ برایت بنویسم و اصلا الواح صلح را دقیق بخوانی و در موردش گپ بزنین ببخشید سرت را درد آوردم و طولانی نوشتم ارادتمندت‌ حسین پورقلی