روزی که شروع کردم به خوندن این کتاب تنها هدفم این بود که تلخی کتاب قبلی که خونده بودم رو بشوره ببره. یک اثر رمانتیک و تینیجری که منو شاد کنه. اما نویسنده خوابهای دیگری برای من دیده بود.... عاشقانه ای تلخ اما آموزنده. ما والدینمون رو برای برخی رفتارهاشون سرزنش میکنیم غافل از اینکه خودمون هم همون رفتارها رو در آینده و بصورت ناخودآگاه خواهیم داشت. بسیار تلخ و ناراحت کننده هست این حقیقت اما وجود داره و عین واقعیته. چیزی که شخصیت اول داستان جسارت جنگیدن باهاش رو پیدا کرد و راهی جز اونچه که در درونش نهادینه شده بود رو برگزید. این کتاب سکان آرامش بخشی بنام اتلس داشت و باید بگم شخصیتش بصورت بارز در ذهن من مانده و خواهد ماند‌...

ما در جستجوی نمو نگاه کردیم و به آن قسمت رسید که مارلین داشت دنبال نمو می گشت و واقعا ناامید شده بود.آن وقت،دوری به او گفت:((می خوای بدونی وقتی زندگی کلافه ت میکنه،چیکار باید بکنی؟... فقط به شنا کردن ادامه بده.به شنا کردن ادامه بده. فقط شنا کن، شنا کن، شنا کن.)) 🌻

یکی از فوق‌العاده‌ترین کتاب‌هایی که خوندم همین کتابه. داستانی ساده و متنی روان داره ولی در عین همین سادگی عمیقا شما رو با متن داستان درگیر می‌کنه. این کتاب اینقدر منو جذب خودش کرد که متعجب شدم آیا کالین هوور به تاثیری که کتابش روی مخاطب می‌ذاره آگاه بوده؟ توی این داستان یکی از مهم‌ترین چالش‌های زندگی بیان شده و اینقدر خوب وارسی شده که شما رو در جایگاه تک تک شخصیت‌هاش قرار می‌ده. چه وقتی که به عنوان ناظر بیرونی به داستان نگاه می‌کنی و حرص می‌خوری از اتفاقاتی که اجازه وقوعش داده می‌شه. چه وقتی که به جای لیلی قرار می‌گیری و این تلاطم و بر سر دو راهی قرار گرفتن رو ملموس حس می‌کنی. چه وقتی موقعیت رایل رو از نزدیک نظاره می‌کنی و در عین عصبانیت براش ناراحتی و چه حتی در جایگاه مادر لیلی و علت پذیرشش. گاهی از اینکه بعضی رمان‌ها تا این حد مباحت روانشناختی رو خوب بیان می‌کنن شگفت زده می‌شم. طوری که این کتابا اجازه می‌دن در دنیاشون زندگی کنید و شرایط جاری بر اون زندگی رو لمس کنید تا قضاوت‌ها و تصمیم‌گیری‌هاتون چیزی فراتر از یه تصمیم صرفا عقلانی روی کاغذ باشه. اینه که ارزشمندشون می‌کنه و در جایگاه تجربه یک زندگی نازیسته برای آدم مفید واقع می‌شه. رمان دیگه‌ای که می‌شه گفت تا حدی با موضوع این کتاب قرابت معنایی داره «دروغ های کوچک بزرگ» هست که قبل از این خونده‌م. منتهی آسیب شناسی‌ای که «ما تمامش می‌کنیم» داره و تاثیری که این کتاب روی من گذاشت به مراتب عمیق‌تر و اصولی‌تر بود. خلاصه کلام اینکه از این که این کتابو پیدا کردم و خوندمش خیلی راضیم. بدون شک کتابیه که می‌تونم با خیال آسوده به دوستانم پیشنهاد بدم.

داستان سر راست و پر غصه ای بود. اما پر از واقعیت ها و تلخی های زندگی بود. امیدوارم جسارت رو به زنان ایرانی که واقعا خیلی کم بلدنش یاد بده و هیچ زنی به خاطر بچه اش نخواد با مردی ک اذیتش میکنه زندگی کنه...این جور زن ها اطراف من زیادن، امیدوارم روزی به صفر برسن

تمام آدم هایی را که در زندگی ات دیده ای مجسم کن. تعدادشان خیلی زیاد است آن ها مثل موج می آیند و جلو و عقب می روند بعضی از موج ها خیلی بزرگ ترند چیزهایی را از عمق دریا با خودشان می آورند و همانجا در ساحل رها می کنند. میان ذرات ریز ماسه، آثاری به جای میگذارند که حتی مدت ها بعد از آن که موج عقب نشینی می کند نشان میدهد امواج آنجا بوده اند. چقدر این کتاب پربود از جملات زیبا و تاثیرگذار یکی از بینظیرترین کتابهایی که خوندم پر از درسهای فوق العاده و ملموس گویندگی هم عالی

منم چاپیشوخوندم.کتاب خیلی خوبی بود.بیشترازهمه رابطه ی دوستانه ومحترمانه ی بعدازطلاقشون برام جالب بودکه فکر میکنم ازجمله مواردیه که بایدبیشترتوفرهنگمون جابیفته وبیشتربه همدیگه به چشم انسان هایی نگاه کنیم که قدرت تشخیص وانتخاب دارندومیتونندعواقب تصمیماتشون روبپذیرند

بعد مدتها ی مدید اولین رمانی خارجی بود که کشش داستان اجازه نداد کتابو زمین بذارم

من این کتابو خوندم در مورد داستانش میگم که من دوست داشتم می شد خیلی ازش در س بگیری عاشقانه ای جدید بود برای من

کتاب خوبی بود. تصمیم آخر قهرمان داستان فکر آدمو درگیر میکنه.

من کتابش رو خوندم دوست داشتنی ترین کتاب بود و خوشحالم که خوندمش و به چند نفر هم همین کتاب رو خریدم و کادو دادم، حتی وقتی تمومش کردم باز چند بار برگشتم و دوباره خوندمش بعضی از فصلهارو ، شنا کن فقط شنا کن