
معرفی بهترین شاعران معاصر ایران
همانگونه که شفیعی کدکنی در کتاب «با چراغ و آینه: در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران» مینویسد که «شعر مثل هر هنر دیگری، خیابانی است دو طرفه. از یک سوی هنرمند در حرکت است و از سوی دیگر جامعه و تاریخ. اگر از طرفِ مقابل، نشانهای از پذیرفتن دیده نشود، هنر راستین به سامان نرسیده است. در شکل یکطرفهی ماجرا، همه کس میتواند نظریهپردازی کند… . راه از آن طرف تا بینهایت باز است. همیشه باز است. … ولی شعر، شعر حقیقی، در تاریخ ادبیات هر ملتی همان است که بر لبانِ همگان یا بخشهایی از جامعه جاری باشد، مثل شعرهای ایرج و پروین و فروغ و مثل شعرهای اخوان و سپهری و شهریار و شاملو و بهار.» میتوان با این دیدگاه به شاعران معاصر نگریست و در این یادداشت مختصر به بعضی از آنها اشاره کرد و بهاصطلاح فهرستی از بهترین شاعران دوران معاصر تهیه کرد.
اگر به مطالعه شعر معاصر علاقهمندید، پیشنهاد میکنیم پس از مطالعه این یادداشت از قفسه «کتابهای شعر معاصر» در سایت طاقچه دیدن کنید.
بهترین شاعران معاصر ایران
اگر فقط بخواهیم به اسامی شاعران معاصر ایران اشاره کنیم، فهرست طویل و درازی باید تهیه کنیم. فهرستی که باید در آن از شاعران نوقُدماییِ دوران مشروطیت نام برد تا شاعران بنام و مطرح دوران کنونی. انتخاب بهترین شاعر ایران چه از میان شاعران دوران کهن، و چه در بین شاعران معاصر کار دشواری است. اما برای ورود به بحث میتوان شاعران دوران معاصر را به دو دسته تقسیم کرد: دستهای شاعران معاصر هستند که به سبک قدما اشعاری در قالبهای شعری قدیم سرودهاند و دستهای دیگر شاعران معاصر شعر نو هستند که قالب شعری نو و به عبارتی نیمایی را برای اشعار خود برگزیدهاند.
شاید برای آنکه بشود به شناخت و درک بهتری از شعر دوران معاصر با این گسترهی زمانی پیدا کنیم، بهتر باشد به پیروی از کتاب جریانهای شعری معاصر حسینپور چافی براساس جریانهای غالب شعری هر دوره، شاعران را دورهبندی کنیم تا در همین ابتدای کار بشود نظم و انسجامی به شاعران برگزیده در این یادداشتمان بدهیم.
بهطور کلی، میتوان شش جریان شعری برای شعر معاصر در نظر گرفت: ۱- شعر سنتگرای معاصر (شاعرانی چون شهریار، رهی معیری، سیمین بهبهانی، امیری فیروزکوهی، مهدی حمیدی شیرازی)، ۲- شعر رمانتیک عاشقانه و فردگرا (شاعرانی همچون فریدون توللی، نادر نادرپور، فریدون مشیری، مهدی سهیلی، حسن هنرمندی، فریدون کار)، ۳- شعر رمانتیک جامعهگرا و انقلابی (هوشنگ ابتهاج، کارو، نصرت رحمانی، سیروس پرهام، محمد کلانتری)، ۴- شعر سمبولیسم اجتماعی (نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد، منوچهر آتشی، محمدرضا شفیعیکدکنی، سهراب سپهری)، ۵- شعر موج نو و حجمگرا (احمدرضا احمدی، یدالله رؤیایی)، ۶- شعر مقاومت (طاهره صفارزاده، علی موسوی گرمارودی، نعمت میرزازاده).
در این بخش از یادداشت، سراغ بهترین شعرای معاصر ایران میرویم و ابیاتی از چشمهی جوشان شعر آنها را با هم میخوانیم.
ایرج میرزا (۱۲۵۲-۱۳۰۴)

ایرج میرزا معروف و مشهور به این است که به طبیعت زبان عصر خود که همان زبان معیار است، رسیده است. درواقع اگر منظومهی عارفنامه را که مشهورترین اثر او در حوزهی شعر است، بخوانیم، میبینیم که زبان شعر او همان زبان روزمرهی مردمان تحصیلکردهی عصر خود است. شاید پس از سعدی، او بیشترین نزدیکی زبان شعری را به زبان معیار عصر خود دارد. در عین حال، در بیان شعریاش بسیار گوناگون و متفاوت عمل کرده است و همین بر شیرینی بیانش افزوده است. از سویی دیگر، ایرج میرزا در سرودن چندین شعر مشهور خود با عنوانهای زهره و منوچهر، قلب مادر، شاه و جام، هدیهی عاشق از ترجمههای شعر اروپایی بهره برده است. این اشعار گرانسنگ همه در دیوان اشعار ایرج میرزا گردآوری شدهاند.
برای آشنایی با زندگینامه ایرج میرزا، صفحهی این شاعر را در طاقچه ببینید و درمورد او بیشتر بخوانید.
گویند مرا چو زاد مادر / پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بر گاهوارهی من / بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پابهپا برد / تا شیوهی راهرفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست / تا هستم و هست دارمش دوست
ملک الشعرای بهار (۱۲۶۵-۱۳۳۰)

بنا به گفتهی شفیعیکدکنی، شعر بهار در مرکز شعر مشروطیت قرار دارد، البته با این تفاوت که در مقایسه با هماقران خود (ادیب پیشاوری، دهخدا، سید اشرف گیلانی، ایرج، عارف و عشقی) پس از مشروطیت تا سی سال پس از آن هم ادامه مییابد. از جمله ویژگیهای بارز شعر بهار این است که هیچگاه شعرش به ابتذال کشیده نشد، حتی زمانی که در کهولت و پیری میسرود؛ بلکه برعکس، شعرش در حد و نوع خود تا پایان در اوج باقی ماند. بهار در قصیدهسرایی در موضوعات خاص امروزی مشهور است. به تعبیری دیگر، بهار واپسین تجلی یکی از ارجمندترین صورتهای شعر فارسی است که از رودکی آغاز و به بهار ختم میشود. البته نباید فراموش کنیم که بهار شاعری تجددطلب بود، با اینکه کهنترین قالبهای شعری را برای سخن منظوم خود انتخاب کرد. از بین آثار متعددی که در حوزهی ادبیات دارد، دیوان اشعارش در اینجا به مبحث ما مربوط است. در این دیوان شعری هم قصاید او جزو بهترین قصاید دوران معاصر است. قصیدهی مشهور دماوندیه مثال بارز توانایی وی در قصیدهسرایی است.
برای آشنایی با زندگینامه ملکالشعرای بهار، به صفحهی این شاعر در طاقچه سر بزنید و بیشتر دربارهاش بخوانید.
ای دیو سپید پای در بند / ای گنبد گیتی ای دماوند
از سیم به سر، یکی کلهخود / ز آهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت روی / بنهفته به ابر چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران / وین مردم نحس دیو مانند
شهریار (۱۲۸۳-۱۳۶۷)

محمدحسین بهجت تبریزی، معروف به شهریار را میتوان یکی از رمانتیکترین شاعران زبان فارسی دانست. بهعلاوه، وی از ارادتمندان حافظ شیرازی است که توانسته با شعرش این شیفتگی را ابراز کند. اگر نگاهی به زندگی ادبی شهریار بیندازیم، میبینیم که وی به دو شاعر ارادت خاص داشت؛ یکی حافظ بود و دیگری ایرج میرزا. این ارادت را میتوان در زبان غزلیاتش آشکارا مشاهده کرد. اما شاید اهمیت شهریار را بتوان در خلاقیت فردی وی دانست؛ آنجا که علیرغم نظیرههایی که دارد، باز هم خلاقیت و ابتکار خود را در شعرش به کار میگیرد. ضمن آنکه شهریار در مقایسه با شاعران همعصر خود تقریباً همهی عمر خود را در خدمت شعر زیست. دیوان شعری شهریار و منظومهی ترکی حیدربابا یه سلام از جمله اشعار مشهور وی است.
زندگینامه شهریار را در صفحهی اختصاصیاش در طاقچه بخوانید و او را بیشتر بشناسید.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست / من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم / دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
رهی معیری (۱۲۸۸-۱۳۴۷)

رهی معیری از جمله شاعران معاصر فارسی است که همچون شاعران دورهی بازگشت، به سبک شاعران قدمای چند قرن پیش از خود، بخصوص سعدی شیرازی، غزلهایی سروده است. البته رهی معیری در بهدستآوردن سبک شخصی هم تاحدودی توانسته موفق عمل کند. اگر دیوان شعری او را که عمدهی آن غزل است، بخوانیم، میبینیم که شعر او به لحاظ مضمون و تصویر و فرم و حتی استفاده از عناصر و آرایههای ادبی بینابین سبک عراقی (دوران شعری امثال سعدی) و سبک هندی (دوران شعری امثال صائب تبریزی) جای میگیرد.
نگاهی به صفحهی زندگینامه رهی معیری در طاقچه بیندازید؛ جزئیات بیشتری از زندگینامهاش را آنجا مییابید.
همه شب نالم چون نی / که غمی دارم، که غمی دارم
دل و جان بردی از ما / نشدی یارم، نشدی یارم
با ما بودی، بی ما رفتی
چو بوی گل به کجا رفتی؟ / تنها ماندم، تنها رفتی
سیمین بهبهانی (۱۳۰۶-۱۳۹۳)

اگر از مخاطبان پروپاقرص موسیقی همایون شجریان باشید، حتماً آهنگ چرا رفتی؟ را شنیدهاید. شعر این آهنگ از سیمین بهبهانی است. شاعر غزلسرای معاصر که برخی عنوان بانوی غزل ایران را به وی دادهاند، همیشه اشعاری عاشقانه سروده و از عشق با دیدگاه خاص خود سخن میگوید. بارزترین ویژگی غزلهای عاشقانهی سیمین بهبهانی را میتوان برهمزدن نظام مردسالارانهی محتوای غزل کلاسیک و کهن فارسی دانست. وی در غزلهایش اجازهی ابراز وجود و بیان احساسات عاشقانه بی هیچ پروایی به زنان داد و از عشق زن به مرد سرود. وی زندگی بدون عشق را مرگی بیش نمیداند، مرگی که پیش از فرارسیدن مرگ واقعی رخ میدهد: «مرگِ پیش از مرگ، یعنی زندگی بی شور و عشق/ اینچنین مرگی شکارم کرد و در دامم کشید». مجموعه آثار سیمین بهبهانی را میتوانید در طاقچه تهیه کنید و بخوانید.
برای آشنایی بیشتر با او نیز به صفحهی زندگینامه سیمین بهبهانی، در طاقچه سر بزنید.
چرا رفتی، چرا؟ من بیقرارم / به سر، سودای آغوش تو دارم
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟ / ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟
نه هنگام گل و فصل بهارست؟ / نه عاشق در بهاران بی قرارست؟
نگفتم با لبان بستهی خویش / به تو راز درون خستهی خویش؟
نادر نادرپور (۱۳۰۸-۱۳۷۸)

نخستین تجارب شعری نادرپور سرودن شعر در قالب چهارپاره است، قالبی که در شعر دورهی مشروطه رواج پیدا کرد و بهنوعی حد فاصل قالب کهن و نو نیمایی بود. جالب است بدانید که وی را شاعر چشمها و دستها نامیدهاند. ماجرا به نظر به بیانیهای مربوط است که وی در ابتدای اولین دفتر شعرش یعنی چشمها و دستها نوشته است و بهنوعی تعهد شعری او محسوب میشود. نادرپور از جمله شاعرانی است که آشنایی خوبی با زبان و ادبیات فرانسه داشت و همین زباندانیاش باعث شد که از شعرهای اروپایی بهویژه فرانسوی تأثیر بپذیرد. بهعلاوه وی از فریدون توللی نیز تأثیر زیادی گرفته است. برای خواندن مجموعه شعرهای نادرپور میتوان به کتاب نادر نادرپور از مجموعهی شعر زمان ما در انتشارات نگاه مراجعه کرد. همچنین کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو گفتوگوی صدرالدین الهی با نادر نادرپور دربارهی شعر نوی فارسی است.
کهن دیارا، دیار یارا! دل از تو کندم، ولی ندانم
که گر گریزم، کجا گریزم؟ وگر بمانم، کجا بمانم؟
نه پای رفتن، نه تاب ماندن، چگونه گویم؟ درخت خشکم
عجب نباشد، اگر تبرزن، طمع ببندد در استخوانم
درین جهنم، گل بهشتی، چگونه روید؟ چگونه بوید؟
من ای بهاران! از ابر نیسان چه بهره گیرم که خود خزانم؟
فریدون مشیری (۱۳۰۵-۱۳۷۹)

نام فریدون مشیری را با شعر بلند و بسیار مشهور کوچه (بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم…) خوب به خاطر میآوریم. مشیری جزو شاعران نوپرداز و بسیار رمانتیک معاصر فارسی است که ارتباط مستقیم با عواطف و احساسات آدمی دارد. از جمله امتیازهای وی این است که اگر شعرهایش برای خوانندگانش همیشه جذاب نیست، اما هر کسی در هر دورهای از زندگیاش با شعرهای او زیسته است و تجربههای عاطفی خاصی با خواندن شعرهای مشیری داشته است. زبان شعری مشیری همیشه ساده و هموار و خالی از پیچیدگیهای زبانی است. آنقدر شعرهایش ساده است که با همان بار اول خواندن زیبایی شعرش رخ مینماید، و البته از یک نظر ضعف شعری وی هم محسوب میشود، چراکه گویی شعرش یک چهره بیشتر برای رخنمودن ندارد. به عبارتی، شعرهایش یک لایه بیشتر ندارد. شاید همین مسئله باعث شده باشد که در نگاه بعضی مخاطبان شعر معاصر شعر مشیری کماهمیت جلوه کند. کتاب ابر و کوچه یکی از بهترین دفترهای شعر مشیری است. گزیده اشعار فریدون مشیری، چاپ انتشارات نگاه، مجموعهای منتخب از سرودههای شاعر نوگرای معاصر ایرانی است.
اگر به شعر و مطالعه زندگینامه فریدون مشیری علاقهمندید، صفحهی او در طاقچه را از دست ندهید.
دل من دیر زمانیست که میپندارد:
«دوستی» نیز گلیست
مثل نیلوفر و ناز،
ساقهی ترد ظریفی دارد
بیگمان سنگدل است آن که روا میدارد
جان این ساقهی نازک را
-دانسته-
بیازارد!
امیر هوشنگ ابتهاج (۱۳۰۶-۱۴۰۱)

هوشنگ ابتهاج که در شعرْ سایه تخلص میکرد از نوجوانی شعر میسرود. وی همیشه در هر دورهای با سیاستهای حاکم مخالف بوده است. با وقوع انقلاب هم به همراه شجریان، لطفی و علیزاده از رادیو استعفا میدهند. حرف در باب ابتهاج بسیار است، از این رو شما میتوانید کتاب پیر پرنیاناندیش را که مصاحبه با اوست بخوانید. اما اگر دفترهای شعر ابتهاج را بهترتیب سرودن و انتشار بخوانیم، میتوان سیر و تکامل تدریجی ابتهاج را در رسیدن به شعر نو ملاحظه کرد. برای مثال، دو سه دفتر اولیهاش که بیشتر طبعآزماییهای یک شاعر جوان است، در قالبهای کلاسیک و نیز چهارپاره سروده شده است و هرچه میگذرد فرم و ساختار شعر نیمایی خود را مییابد. انتخاب یک دفتر شعر از سایه سخت است، شاید بتوان به دفترهای شعر سیاه مشق و تاسیان برای نمونه اشاره کرد. اغلب شعرهای تاسیان به سبک و وزن شعر نو نیمایی است. دکتر شفیعی کدکنی نیز در کتاب آینه در آینه، گزیدهای از اشعار ابتهاج، دوست دیرینهی خود، گردآوری کرده است.
برای مرور زندگی ابتهاج، کافی است صفحهی زندگینامه هوشنگ ابتهاج را در طاقچه باز کنید و ادامه دهید.
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان
من بی برگ خزان دیده دگر رفتنیام
تو همه بار و بری تازه بهارا تو بمان
داغ و درد است همه نقش و نگار دل من
بنگر این نقش به خون شسته نگارا تو بمان
زین بیابان گذری نیست سواران را لیک
دل ما خوش به فریبی است، غبارا تو بمان
نیما یوشیج (۱۲۷۳-۱۳۳۸)

علی اسفندیاری، مشهور به نیما یوشیج، بهدلیل تلاشهای بسیار و نوشتن نظریهی شعری خود در باب گذار از شعر کهن و سنتی و گفتن شعر در فرم و محتوایی نو پدر شعر نو شناخته میشود. نیما که تجربههای شعری اولیهاش در قالبهای مثنوی و سنتی است، کمکم از فرم غالب فاصله میگیرد و سعی میکند بیت و مصرعهای قالبی را بشکند. از سوی دیگر، محتوای شعرهایش هم که ابتدا رمانتیک و عاشقانه بود، به مفاهیم اجتماعی و سیاسی و البته به شکل سمبولیک تغییر میکند. نتیجهاش میشود شعری مثل «آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!/ یک نفر در آب دارد میسپارد جان». سیروس طاهباز مجموعه اشعار نیما را گردآوری کرده و از بین چندین چاپ آثار نیما، این مجموعه بهترین و قابل اعتمادترین مجموعه شعرهای نیماست. اولین ویرایش آن در سال ۱۳۷۱ از سوی انتشارات نگاه منتشر شد.
صفحهی نیما یوشیج را در طاقچه ببینید تا با زندگینامه و روایت زندگیاش بیشتر آشنا شوید.
ریرا، صدا میآید امشب
از پشت کاچ که بندآب
برق سیاه تابش تصویری از خراب
در چشم میکشاند.
گویا کسی ست که میخواند…
اما صدای آدمی این نیست.
با نظم هوشربایی من
آوازهای آدمیان را شنیدهام
در گردش شبانی سنگین؛
ز اندوههای من
سنگین تر.
مهدی اخوان ثالث (۱۳۰۷-۱۳۶۹)

م. امید تخلص شعری اخوان ثالث است. شاعری که درست برعکس مفهوم نام شعریاش (امید)، ناامیدانهترین شعرها را پس از کودتای ۱۳۳۲ گفت و نگاه بدبینانه و توأم با شکستش بر همهی شعرهایش سایه افکند و در شعری چنین سرود: بیزارم و بیزار و بیزار/ نومیدم و نومید و نومید/ هرچند میخوانند «امّید»م. اخوان هم همچون نیما اولین تجربههای شعریاش را که در مجموعهای با عنوان ارغنون منتشر کرد، در قالبهای سنتی و البته با زبان امروزی سرود. اما بعدتر او هم شعرهایی در قالب نو گفت و یکی از بهترین شاعران پیرو نیما شد؛ بهطوری که او را بزرگترین مفسر و مروج شعر نیمایی میدانند. اخوان برای گریز از تیغ سانسور بخصوص پس از کودتا، از زبانی نمادین و سمبولیک برای بیان افکار و احساساتش در شعر استفاده کرد. ضمن آنکه اخوان از جمله شاعرانی بود که از زبان کهن فارسی بهخوبی در شعرهایش بهره گرفت. دفترهای شعر زمستان، آخر شاهنامه و از این اوستا از مشهورترین آثار اوست.
برای آشنایی با زندگینامه اخوان ثالث، صفحهی این شاعر را در طاقچه ببینید و درمورد او بیشتر بخوانید.
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی …
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخوردهی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمهی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
احمد شاملو (۱۳۰۴-۱۳۷۹)

مجموعهی شعری آهنگهای فراموششده (۱۳۲۶) اولین دفتر شعری شاملو بود که شامل قطعات منظوم و منثور و با حال و هوایی رمانتیک بود. اما وقتی شعرهای مجموعهی قطعنامه را سرود آن «خود» و «من» دفتر شعر قبلیاش را به قربانگاه برد و محکومش کرد. البته به تعبیر حسینپور چافی، قطعنامه بهنوعی خودکشی فکری شاملو علیه شعر غیرمتعهدانه و بیدرد و فردگرایانهی شعر آن زمان بود. شاملو را به دلیل تغییراتی که در شعر نو نیمایی ایجاد کرد و گفتن شعری نثرگونه که به شعر سپید معروف است، شاعر شعر سپید میشناسیم. شعری که برخلاف تصور رایج، مثل شعرهای دیگر وزن دارد. آیدا، درخت و خنجر و خاطره و باغ آینه از جمله دفترهای شعر شاملوست.
برای مطالعهی زندگینامه و آثار شاملو، صفحهی شاملو در طاقچه بهترین شروع است.
مرا
تو
بی سببی
نیستی
به راستی
صلت کدام قصیدهای
ای غزل؟
ستارهباران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دریچهی تاریک؟
فروغ فرخزاد (۱۳۱۳-۱۳۴۵)

فروغ فرخزاد تا پیش از آشناییاش با نیما یوشیج سه دفتر شعر چاپ کرده بود با عنوانهای اسیر و دیوار و عصیان. شعرهای این سه دفتر اغلب رمانتیک و بعضاً اروتیک هستند. اما همانطور که خود فروغ در مصاحبهای با م. آزاد میگوید، آشنایی با نیما باعث شد تغییر و دگرگونیای در فضای فکریاش صورت بگیرد و به تعبیر خودش «یاد گرفتم که چطور نگاه کنم». فروغ پس از آن در دههی چهل دو دفتر شعر خود با عنوانهای تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را سرود و توانست راه و سبک و شیوهی شاعری خود را که پیشتر پیدا کرده بود، تثبیت کند. زبان شعری فروغ سادگی و صمیمیت خاصی دارد. او با شکستن تابوهای معمول، مفاهیم اجتماعی و انسانی را در شعر خود آورد که به لحاظ جامعهشناسی نیز مهم و با اهمیت است. اشعار این شاعر بزرگ و مدرن ایران را در دیوان اشعار فروغ فرخزاد بخوانید.
برای آشنایی با زندگینامه فروغ فرخزاد، به صفحهی این شاعر در طاقچه سر بزنید و بیشتر دربارهاش بخوانید. همچنین در این صفحه میتوانید کتابهایی که دربارهی فروغ نوشته شده، چه در قالب داستان و چه در قالب پژوهش، ببینید.
آنگاه
خورشید سرد شد
و برکت از زمینها رفت
و سبزهها به صحراها خشکیدند
و ماهیان به دریاها خشکیدند
و خاک مردگانش را
زان پس به خود نپذیرفت
شب در تمام پنجرههای پریده رنگ
مانند یک تصور مشکوک
پیوسته در تراکم و طغیان بود
و راهها ادامهی خود را
در تیرگی رها کردند
سهراب سپهری (۱۳۰۷-۱۳۵۹)

«سپهری شاعر و نقاش»؛ این عنوانی برای شاعر جوانی است که چندین دفتر شعر دارد و علیرغم اینکه شعرهایش بهظاهر فردگرایانه و محتوای عرفان بودایی دارد، باز در جریانشناسی شعر معاصر، نام او را در کنار شاعران سمبولیسم اجتماعی همچون نیما یوشیج و اخوان و شاملو و فروغ میآورند. دلیل آن هم پایبندی سهراب به اصول اخلاقی، انسانی و همدلی و همنواییاش با آدمها در غم و شادی و انگیزه و آرزوهایشان است. بهترین و قابل اعتمادترین مجموعه شعرهای سهراب سپهری که با عنوان هشت کتاب چاپ و منتشر میشود، متعلق به انتشارات طهوری است. متأسفانه، در دیگر چاپها تغییراتی جزئی در بعضی شعرها صورت گرفته است. با وجود این، هشت کتاب را در طاقچه میتوانید بخوانید و لذت ببرید.
اگر به شعر و زندگی سهراب سپهری علاقهمندید، صفحهی او در طاقچه را از دست ندهید.
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینهی آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن میروید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیشبینی نمیکرد
و خاصیت عشق این است
منوچهر آتشی (۱۳۱۰-۱۳۸۴)

آتشی اولین شعرهایش ترانهها و تغزلهایی به سبک دوبیتیهای فایز دشتستانی، همشهریاش، بود که بنا به گفتهی خود آتشی، فایز نخستین مراد و معلم وی در شاعریاش بوده است. بعدتر تحت تأثیر توللی نگرشی نو-سنتی و رمانتیک پیدا کرد. اما پس از این دوران بود که با نیما و شاملو و اخوان آشنا شد و فرصتی بهدست آورد تا عمیقتر به شعر بنگرد. مجموعه شعر آهنگ دیگر محصول این دگرگونی وی در شعر بود که باعث شد نامش بهعنوان شاعری مطرح بر سر زبانها بیفتد.
زندگینامه منوچهر آتشی را در صفحهی اختصاصیاش در طاقچه بخوانید و بیشتر بشناسید.
با هر چه روزگار به من داد
با هر چه روزگار گرفت از من
مثل شبی دراز
در شط پاک زمزمه خویش میروم
با من ستارهها
نجواگران زمزمهای
عاشقانهاند
و مثل ماهیان طلایی شهابها
در برکههای ساکت چشمم
سرگرم پرفشانی تا هر کرانهاند
محمدرضا شفیعی کدکنی (۱۳۱۸)

محمدرضا شفیعی کدکنی در این فهرست، از شاعران معاصر زنده است. وی از دوستان نزدیک مهدی اخوان ثالث بوده است. در سالهای اخیر دفتر شعرهای شفیعیکدکنی که نام شعریاش م. سرشک است در مجموعههایی چاپ شده، از جمله آیینهای برای صداها که نشر سخن آن را منتشر کرده است. اغلب شعرهای شفیعیکدکنی تصویری است و از عناصر طبیعت بهره برده است. برخی شعرهای وی نیز که در جریان سمبولیسم اجتماعی قرار میگیرد، هم در نوع خود خواندنی است. مجموعه شعر طفلی به نام شادی از تازهترین مجموعه اشعار اوست. شفیعیکدکنی که بیش از پنجاه سال در دانشگاه تهران، در رشتهی زبان و ادبیات فارسی تدریس کرده و نسلی از شاعران معاصر ایران را دیده، کتابی تحقیقی پیرامون شعر معاصر فارسی نوشته با عنوان با چراغ و آینه: در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران، که منبع خوبی برای شناخت شعر معاصر و جریانشناسی سبکهای شعری این دوران به شمار میآید.
برای آشنایی با زندگینامه دکتر شفیعی کدکنی، به صفحهی این شاعر در طاقچه سر بزنید و بیشتر دربارهاش بخوانید.
تا کجا میبَرَد این نقشِ به دیوار مرا؟
– تا بدانجا که فرو میماند
چشم از دیدن و
لب نیز ز گفتار مرا.
لاجوردِ افق صبحِ نشابور و هَری ست
که درین کاشی کوچک متراکم شده است
میبَرَد جانب فَرغانه و فَرخار مرا.
گَردِ خاکسترِ حلاج و دعای مانی،
شعلهی آتشِ کَرْکوی و سرودِ زرتشت
پوریای ولی، آن شاعر رزم و خوارزم
مینمایند درین آینه رخسار مرا.
یدالله رویایی (۱۳۱۱-۱۴۰۱)

یدالله رؤیایی و احمدرضا احمدی از جمله شاعران برجسته در جریان شعر موج نو و حجمگرا هستند. رؤیایی در دههی چهل شمسی توانست موجی نو در شعر نیمایی به راه بیندازد و بهنوعی تغییری اساسی در این مسیر ایجاد کرد. نخستین مجموعهی شعری وی بر جادههای تهی است. رؤیایی هم مثل هر شاعر دیگری در اولین دفتر شعرش نتوانست بدرخشد. اما دفتر شعر دریاییها (۱۳۴۴) شهرت بسیاری برایش به ارمغان آورد. اشعار این دفتر، علیرغم انتقاداتی که بر آن وارد شد، از لحاظ فرم و شعرِ شکلگرا در اوج هستند و همین باعث شده است که او را بنیانگذار شعرِ شکلگرا در شعر معاصر بدانند.
وقتی که باز میآیی
نام تو را
تمام جهتها
رسم میکنند
و در گذار دامن تو دانههای شن
بر ریشههای پیدا
پیراهن عبور شعاع
میپوشد
احمدرضا احمدی (۱۳۱۹-۱۴۰۲)

در ابتدای دههی چهل، شاعری با چاپ مجموعه شعری به اسم «طرح»، طرح و جریان نویی را در شعر معاصر فارسی پی ریخت که بعدتر به «موج نو» مشهور شد. شعر موج نو از همان ابتدا تا حتی امروز، با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. آنها که طرفدار هنر برای هنر بودند و از شعرهای تعهدآمیز با محتوای سیاسی به تنگ آمده بودند، دوستدار این نوع شعر شدند؛ در مقابل، طرفداران شعر متعهدانه، موج نو را بهدلیل فارغبودنش از مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه مسخره میکردند. شعر موج نو شعرهایی نثرگونه و دارای تصاویر انتزاعی و وهمگونهای است که ارتباطی بین هر تصویر با تصویر دیگر نمیتوان برقرار کرد؛ و همین بزرگترین عیب این نوع شعر از نظر منتقدان آن بود. اگرچه برخی هم از تصاویر بسیار بدیع و عجیبغریب آن دفاع کردند. اما هر چه گذشت، شعر احمدی رو به سادگی گذاشت و به محاوره نزدیکتر شد. شعر «من همیشه» در دفتر وقت خوب مصائب چنین آغاز میشود: «من همیشه با سه واژه زندگی کردهام/ راهها رفتهایم/ بازیها کردهایم: درخت/ پرنده/ آسمان». وقت خوب مصائب و ما روی زمین هستیم از جمله دفترهای شعر وی در دهههای چهل و پنجاه و شب یلدا و مجموعهی چند جلدی نمایشنامههای شاعر از جمله کتابهای داستان و نمایشنامهی احمدی در دو دههی اخیر است. همچنین نشر چشمه مجموعهای از اشعار احمدی را در «مجموعه دفترهای سالخوردگی» و دورهٔ سهجلدی آثار احمدرضا احمدی را با نام «همه شعرهای من» گرد آورده است.
برای آشنایی با زندگینامه احمدرضا احمدی، به صفحهی این شاعر در طاقچه سر بزنید و بیشتر دربارهاش بخوانید.
تا همهی ما در پاییز
در گلهای داوودی غرق نشدیم
تند پارو بزن
درد میآید و میرود
اما
پاییز پشت پنجره
استوار ایستاده است
تند پارو بزن
تا عمر به پایان نرسیده است
سیاوش کسرایی (۱۳۰۵-۱۳۷۴)

شاید اغلب خوانندگان شعر نو، کسرایی را با منظومهی آرش کمانگیر بشناسند. منظومهای حماسی و البته در فرم نیمایی. کسرایی از جمله شاعران چپگرای عضو حزب توده بود. وی یکی از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود که محفلی شد برای آشنایی کسرایی با شاعران مطرح آن زمان. ناگفته نماند که کسرایی از شاگردان نیما در شعر نو بود و تا پایان هم به این سبک وفادار ماند. خون سیاوش، سنگ و شبنم و به سرخی آتش، به طعم دود از جمله دفترهای شعر کسرایی است. وی پس از مهاجرت اجباریاش، بارها از حزب توده و ساختار کمونیسم و افکارشان اعلام برائت کرد.
اگر به شعر و زندگی سیاوش کسرایی علاقهمندید، صفحهی او در طاقچه را از دست ندهید.
وطن! وطن!
نظر فکن به من که من
به هر کجا غریبوار
که زیر آسمان دیگری غنودهام
همیشه با تو بودهام، همیشه با تو بودهام
اگر که حال پرسیام
تو نیک میشناسیام
من از درون قصّهها و غصّهها برآمدم:
حکایت هزار شاه با گدا
حدیث عشق ناتمام آن شبان
به دختر سیاهچشم کدخدا
ز پشت دود کشتهای سوخته
درون کومهی سیاه
حمید مصدق (۱۳۱۸-۱۳۷۷)

مصدق علاوه بر شاعری حقوقدان و وکیل و مدتی هم استاد دانشگاه بوده است. وی از همان نوجوانی فعالیتهای ادبی خود را آغاز کرد. درفش کاویان اولین دفتر شعرش بود که پس از مدتی توقیف شد، چراکه حاوی مطالبی در باب جامعهی مردم فرودست و دردمند ایران بود. آبی خاکستری سیاه، در رهگذار باد و از جداییها از جمله دفترهای شعر مصدق است که با زبانی روان و اندکی سمبولیک به بیان دغدغههای درونی خود که بیارتباط با فضای جامعه نیست، میپردازد.
برای آشنایی با زندگینامه حمید مصدق، صفحهی این شاعر در طاقچه را ببینید و درمورد او بیشتر بخوانید.
وای باران
باران
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربی رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ
میپرد مرغ نگاهم تا دور
وای باران
باران
محمد مختاری (۱۳۲۱-۱۳۷۷)

محمد مختاری از جمله کسانی بود که با ترجمه توانست کتابهای خوبی را به جامعهی ادبی ایران معرفی کند. وی پس از تحصیل در رشتهی ادبیات فارسی به بنیاد شاهنامه پیوست و با استاد مجتبی مینوی همکاری میکرد. همچنین مدتی هم در دانشگاه به تدریس مشغول شد ولی در دوران انقلاب فرهنگی از دانشگاه اخراج شد. وی در سال ۱۳۷۷ از قربانیان قتلهای زنجیرهای بود، قاتلهایی که چندین سال به جان روشنفکران افتادند و عدهی زیادی را قربانی کردند. از اتاق ۷۲، منظومهی ایرانی و خیابان بزرگ از جمله سرودههای مختاری است.
مجموعه شعرهای عاشقانه و اجتماعی محمد مختاری را میتوانید در کتاب فریاد در سکوت بخوانید. مختاری همچنین در کتاب هفتاد سال عاشقانه (شعر فارسی) به پژوهش شعر عاشقانه در دوران معاصر پرداخته؛ مقدمهی مختاری بر این کتاب دربارهی شعر و آزادی بسیار خواندنی است.
به صفحهی زندگینامه محمد مختاری در طاقچه سر بزنید و دربارهی زندگی او بیشتر بخوانید.
چه فرق میکرد زندانی در چشمانداز باشد یا دانشگاهی؟
اگر که رویا تنها احتلامی بود بازی گوشانه
تشنج پوستم را که میشنوم سوزن سوزن که میشود کف پا،
علامت این است که چیزی خراب میشود
دمی که یک کلمه هم زیادیست
درخت و سنگ و سار و سنگسار و دار،
سایه دستیست که میپندارد دنیا را باید از چیزهایی پاک کرد
چقدر باید در این دو متر جا ماند تا تحلیل جسم حد زبان را رعایت کند؟
حسین منزوی (۱۳۲۵-۱۳۸۳)

منزوی سرودن شعر را از دوران نوجوانی آغاز کرد. وی از همان ابتدا به سبک نیما شعر میگفت. همچنین ترانههای مشهوری سروده و خوانندگان بسیاری سرودههای او را اجرا کرده و خواندهاند. اما منزوی به غزلسرایی هم شهره است. او توانست بار دیگر قالب غزل را برای شعر خود به کار بگیرد و جان تازهای به این قالب سنتی بدمد. کتاب حسین منزوی از مجموعهی شعر زمان ما انتشارات نگاه، بهکوشش فیض شریفی صورت گرفته است که میتوان همهی شعرهای منزوی را در آن خواند.
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوارِ پریشانیست، رو سوی چه بگریزیم؟
هنگامهی حیرانیست، خود را به که بسپاریم؟
تشویشِ هزار «آیا»، وسواسِ هزار «اما»
کوریم و نمیبینیم، وَرنه همه بیماریم
من راهِ تو را بسته، تو راهِ مرا بسته
امیدِ رهایی نیست، وقتی همه دیواریم
قیصر امینپور (۱۳۳۸-۱۳۸۶)

چرا تا شکفتم/ چرا تا تو را داغ بودم، نگفتم/ چرا بیهوا سرد شد باد/ چرا از دهن/ حرفهای من/ افتاد؛ این یکی از دهها شعر زیبای قیصر امینپور است. شعرهایی که همه با زبانی محاورهای و گفتوگویی و ساده و صمیمی سروده شدهاند. همچنین پرداختن به مسائل و دغدغههای انسانی با شگردهای زبانی از ویژگیهای شعری قیصر به شمار میآید. قیصر اگرچه اغلب شعرهایش در قالب نو است، غزلهایی هم در دفتر شعرهایش دیده میشود. گلها همه آفتابگردانند، دستور زبان عشق و آینههای ناگهان از بهترین دفترهای شعر قیصر امینپور است.
برای آشنایی با زندگینامه قیصر امینپور، به صفحهی این شاعر در طاقچه سر بزنید و بیشتر دربارهاش بخوانید.
جامه نیستند
تا ز تن درآورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشتهی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان برآورم
دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است
جمعبندی
در این یادداشت کوتاه در باب بهترین شاعران معاصر ایران سخن گفتیم. اگرچه اطلاق بهترین شاعران را باید با قدری مسامحه به کار برد، چراکه بعضی از آنها از دیدگاه منتقدان دیگر، چندان برجسته نمینمایند، یا شاعرانی از نظر آنها برجسته و مهماند که در این فهرست نامشان آورده نشده است. به هر روی تلاش کردیم این فهرست از تنوع لازم برخوردار باشد. بنابراین به شاعرانی از عصر مشروطه تا شاعران مطرح و برجستهی هر جریان شعری غالب در صد سال اخیر اشاره کردیم. شعر معاصر ایران، بسیار متأثر از شعر فرنگی است؛ هم به لحاظ محتوا (انسانگرایانه و بهکارگیری مفاهیم مدرن) و هم به لحاظ فرم (قالب نو، سپید، موج نو و سهگانی). اما همانطور که در این یادداشت اشاره کردیم، بعضی از شاعران از مرحلهی تأثیرپذیری و تقلید گذر کردند و سبک و شیوهی مخصوص به خود را پیدا کردند. فهرستی که در بالا بدان پرداختیم از جمله شاعران حال حاضر ایران به شمار میآیند.
شما میتوانید در طاقچه به مجموعهای گسترده از کتاب شعر دسترسی پیدا کنید؛ از شعر معاصر و نو گرفته تا شعر کهن، کلاسیک و شعر جهان. این کتابها در دو نسخهی الکترونیکی و صوتی در دسترساند و میتوانید آنها را بهسادگی خریداری و دانلود کنید.
منابع
– با چراغ و آینه: در جستوجوی ریشههای تحول شعر معاصر ایران، محمدرضا شفیعیکدکنی، چاپ اول، ۱۳۹۰، تهران: انتشارات سخن.
– سیر رمانتیسم در ایران، مسعود جعفری، چاپ اول، ۱۳۸۶، تهران: نشر مرکز.
– جریانهای شعری معاصر از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، علی حسینپور چافی، چاپ سوم، ۱۳۹۰، تهران: امیرکبیر.
– گوشه چشمی به اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی، فاطمه ارغوان، مجلهی طاقچه.


