آینه
نویسنده: آندری تارکوفسکی
مترجم: صفی یزدانیان
انتشارات: نشر نی
امروزه کمتر کسی را میبینید که فیلمهای ایرانی یا خارجی را دنبال نکند. بهخصوص حالا که با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به فیلمهای سراسر دنیا، دنبال کردن آنها بسیار آسانتر شده است. تماشای فیلمها علاوه بر سرگرمکننده بودن، گاهی حتی آموزنده نیز هستند. اما برای بعضی افراد تماشای فیلمها و سریالها شاید سخت باشد یا به اندازهی کتاب خواندن لذتبخش نباشد. چراکه کتابها معمولا جزئیات بیشتری را شرح میدهند و قوه تخیل خواننده را درگیر میکنند. از این رو، خواندن فیلمنامه های معروف میتواند گزینهی بسیار خوبی برای کسانی باشد که به دیدن فیلم علاقهای ندارند یا از خواندن کتاب نیز به اندازه تماشای فیلم لذت میبرند.
فیلمنامه، اثری نوشتهشده توسط فیلمنامهنویسان برای یک فیلم، نمایش تلویزیونی یا بازی ویدیویی است. فیلمنامهها میتوانند آثار اصلی یا اقتباسی از نوشتههای موجود باشند. فیلمنامه نوعی روایت است که در آن حرکات، کنشها، بیان و گفتوگوهای شخصیتها در قالبی خاص توصیف میشود. ممکن است نشانههای بصری یا سینمایی و همچنین توضیحات صحنه و تغییرات صحنه نیز در آنها داده شود. در این یادداشت میخواهیم به معرفی چند تا از فیلمنامههای معروف خارجی و ایرانی بپردازیم که خواندن آنها خالی از لطف نیست. اگر علاقهمند به خواندن فیلمنامهها هستید، با ما همراه باشید.
آینه
نویسنده: آندری تارکوفسکی
مترجم: صفی یزدانیان
انتشارات: نشر نی
این مجموعه از نشر نی به انتشار فیلمنامههای مهمترین و درخشانترین فیلمهای ۱۰۰ سال اخیر سینمای جهان پرداخته است. فیلمنامههایی که برخی از آنها با هدایت کارگردانانی کاربلد و صاحبسبک به فیلم تبدیل شدهاند و از ارزشهای محتوایی و فنی بسیاری برخوردارند. ازجملهی این فیلمنامهها میتوان به «آینه» نوشتهی آندره تارکوفسکی اشاره کرد. تارکوفسکی یکی از چهرههای شاخص و ممتاز هنری و فرهنگی اتحاد جماهیر شوروی بود که سالها در کسوت عکاس، کارگردان، نویسنده و نظریهپرداز ادبی به فعالیت پرداخت. او در سال ۱۹۷۵ فیلمی براساس این فیلمنامه در ژانر اتوبیوگرافی ساخت. داستان فیلم آینه روایت زندگی خود تارکوفسکی از کودکی تا بزرگسالی با تاکید بر سالهای نوجوانی او در زمان زمامداری استالین است. فیلمی که در کنار دیگر آثار سینمایی وی، نمایندهی مشخصههای بارز فیلمسازی این کارگردان و نوع نگاهش به زندگی است. این کتاب را صفی یزدانیان، کارگردان ایرانی، از روی نسخهی ویدئویی فیلم ترجمه و به آن شرح صحنه افزوده است. بهغیر از متن فیلمنامه، نقدهایی بهقلم استنلی کوبریک و رولان بارت هم در این کتاب آورده شده تا خواننده را بیشتر به دنیای ذهن و زبان نویسنده نزدیکتر کند.
آلفاویل عنوان دیگر فیلمنامهی این مجموعه بهقلم کارگردان شهیر فرانسوی، ژان لوک گدار در ژانر علمیتخیلی با رگههای معمایی و ماجراجویانه است که گدار آن را در سال ۱۹۶۵ به فیلم تبدیل و در همان سال برندهی خرس طلای جشنوارهی فیلم برلین شد. فیلمنامهی آماتور نیز از همین مجموعه نوشتهی هال هارتلی، کارگردان پستمدرن آمریکایی است که در سال ۱۹۹۴ فیلمی بر اساس آن ساخته شد و در همان سال برندهی جایزهی نقرهای جشنوارهی بینالمللی فیلم توکیو شد. این کتاب شامل فیلمنامهی دیگری از این کارگردان به نام اشتیاق ماندگار نیز هست که در سال ۱۹۹۲ به فیلم تبدیل شد و در فضای آمریکای معاصر و روابط انسانهای عصر جدید میگذرد. اورفه نیز در ادامهی همین مجموعه، فیلمنامهای نوشتهی ژان کوکتو، نویسنده، شاعر و فیلمساز فرانسوی است که منجر به ساخت فیلمی به همین نام در سال ۱۹۵۰ شد و نامزدی دریافت جایزهی بهترین فیلم جشنوارهی بفتا در سال ۱۹۵۱ و نامزدی بهترین کارگردانی جشنوارهی ونیز در سال ۱۹۵۰ را به دنبال داست.
ریو براوو
نویسنده: جولز فرتمن
مترجم: شهرام جعفری نژاد
انتشارات: انتشارات چترنگ
ریو براوو یکی از فیلمهای ماندگار و درخشان ژانر وسترن است که به کارگردانی هاوارد هاکس، از کارگردانان عصر کلاسیک سینمای هالیوود ساخته شده است. ماجرای این فیلم در شهری به نام ریو براوو میگذرد. کلانتر این شهر (با بازی جان وِین) تصمیم میگیرد بهتنهایی در مقابل گروهی از اوباش شهر بایستد اما در ادامه، دوستانش هم به کمکش میآیند و سلسلهای از ماجراها و حوادث را رقم میزنند. این فیلم ۴ نامزدی و ۵ جایزه از جشنوارههای مختلف ازجمله جایزهی بهترین بازیگر زن از جشنوارهی گلدن گلوب را به همراه داشت و مطالعهی فیلمنامهی آن نیز در کنار نقد و تحلیل ارائهشده در این کتاب برای علاقهمندان سینما خالی از لطف نخواهد بود.
تریستانا
نویسنده: لوئیس بونوئل
مترجم: کامران فانی
انتشارات: نشر قطره
لوئیس بونوئل، کارگردان پرآوازه و صاحبسبک اسپانیایی بود که عمدهی آثارش فضایی سوررئال و آوانگارد داشت. او در آخرین فیلم خود، تریستانا، که فیلمنامهی آن را بر اساس رمانی از بِنیتو پِرِز گالدوس نوشته است، زندگی زن جوانی به اسم تریستانا را روایت میکند که پس از مرگ مادرش، دچار چالشهای احساسی و اخلاقی فراوانی میشود و باید تصمیمهای سختی بگیرد. این فیلم محصول سال ۱۹۶۹ اسپانیاست که با درخشش کاترین دِنُوو، هنرپیشهی فرانسوی در نقش تریستانا، مورد تحسینهای بسیاری در داخل و خارج از اسپانیا قرار گرفت و چندین جایزه ازجمله اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را در سال ۱۹۷۰ از آن خود کرد.
روزی روزگاری در آمریکا
نویسنده: لئوناردو بنهونوتی
مترجم: حسین عیدی زاده
انتشارات: نشر افکار
فیلمنامهی روزی روزگاری در آمریکا، آخرین فیلم سرجیو لئونه (محصول سال ۱۹۸۴)، براساس رمان اوباش از هری گِری نوشته شد. سرجیو لئونه کارگردان سرشناس ایتالیایی، در این فیلم داستان گروهی از گنگسترهای ایتالیایی ساکن آمریکا را در سه بازهی زمانی (۱۹۲۲، ۱۹۳۳ و ۱۹۶۸) از کودکی تا بزرگسالی روایت میکند و با رفتوبرگشتهای زمانی به گذشته و آینده پرده از رازهایی مهم در روابط دوستی و کاری این گروه تبهکار برمیدارد. این فیلم در سالهای بعد برنده و نامزد دریافت جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف شد؛ ازجمله نامزدی بهترین کارگردانی از جشنوارهی فیلم بفتا و نیز برندهی بهترین موسیقی متن در همین جشنواره در سال ۱۹۸۵.
درخشش ابدی ذهن بی آلایش
نویسنده: چارلی کافمن
مترجم: آراز بارسقیان
انتشارات: انتشارات افراز
از این مجموعه فیلمنامه میتوان به فیلمنامهی درخشش ابدی یک ذهن بیآلایش اشاره کرد. این فیلمنامه را چارلی کافمن نوشت و میشل گُندری در سال ۲۰۰۴ براساس آن فیلمی عاشقانهروانشناسانه با بازی جیم کَری و کیت وینسْلِت ساخت که تحسین منتقدان را برانگیخت و کافمن را برگزیدهی بهترین فیلمنامهی اسکار سال ۲۰۰۵ کرد.
جان مالکوویچ بودن عنوان فیلمنامهی دیگری از همین مجموعه بهقلم جان کافمن در ژانر کمدیتخیلی است که در سال ۱۹۹۹ به کارگردانی اسپایک جونز روی پرده رفت و نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را برای این فیلم به ارمغان آورد.
پیش از طلوع و پیش از غروب
نویسنده: کیم کریزان
مترجم: آراز بارسقیان
انتشارات: انتشارات افراز
پیش از طلوع و پیش از غروب عنوان دو فیلمنامهی دیگر نوشتهی ریچارد لینکلِیتِر از همین مجموعه هستند که در یک جلد منتشر شدهاند. پیش از طلوع محصول سال ۱۹۹۵ داستان دختر و پسر جوانی به نامهای سلین و جیمز (جسی) است که در قطار پاریس به مجارستان باهم آشنا میشوند و تصمیم میگیرند برای همصحبتی و آشنایی با یکدیگر در وین پیاده شوند. آنها شب تا صبحی را باهم در خیابانهای وین میگردند و این سرآغاز علاقهای میشود که در فیلم دیگر این کارگردان و با فاصلهی ۹ سال بعد از قسمت اول پی گرفته میشود. این بار باز هم سلین و جسی به صورت اتفاقی در پاریس یکدیگر را ملاقات میکنند و بعدازظهری را در خیابانهای پاریس باهم میگذرانند و به مرور خاطرات و گفتوگوهایی از گذشته میپردازند و فرصتی برای بازنگری احساساتشان مییابند. لینکلِیتِر در سال ۱۹۹۵ برندهی خرس نقرهای بهترین کارگردانی جشنوارهی فیلم برلین برای پیش از طلوع و در سال ۲۰۰۵ نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه برای فیلم پیش از غروب شد.
از دیگر عناوین این مجموعه میتوان به فیلمنامهی پرتقال کوکی نوشتهی استنلی کوبریک اشاره کرد. کوبریک، سینماگر و کارگردان مطرح آمریکایی، این فیلمنامه را براساس رمانی پادآرمانشهری به همین نام از آنتونی برجس نوشت و در سال ۱۹۷۱ فیلمی برپایهی آن ساخت که نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه در سال ۱۹۷۲ شد. دیوید هِر دیگر فیلمنامهنویسی است که فیلمنامهی مهمش، ساعتها در این مجموعه منتشر شده است، او این فیلمنامه را با برداشتی آزاد از رمان خانم دَلُوِی اثر ویرجینیا وولف نوشته است. استیفن دالدری در سال ۲۰۰۲ فیلمی براساس این فیلمنامه ساخت که برندهی چندین جایزه در جشنوارههای معتبر بینالمللی ازجمله جایزهی بفتا برای بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد.
سکوت بره ها
نویسنده: تد تالی
مترجم: علی جناب زاده
انتشارات: ساقی
تعدادی از فیلمنامههای برترین فیلمهای تاریخ معاصر سینمای جهان در این مجموعه قرار دارند که از میان آنها میتوان به سکوت برهها بهقلم تد تالی اشاره کرد. تالی این فیلمنامهی جناییروانشناسانهی پرتعلیق را از رمانی با همین نام نوشتهی توماس هریس اقتباس کرد و فیلمی که در سال ۱۹۹۱به کارگردانی جاناتان دِمی براساس آن ساخته شد، موفق به نامزدی و دریافت چندین جایزه در بخشهای مختلف ازجمله جایزهی اسکار و بفتا برای بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد.
دیگر فیلمنامهی جنایی این مجموعه، زودیاک نوشتهی جیمز وندربیلت است که اقتباسی است از رمانی بهقلم رابرت گریاسمیت. این فیلمنامه در سال ۲۰۰۷ به کارگردانی دیوید فینچر به فیلم تبدیل شد و توانست جوایزی در بخشهای مختلف ازجمله بهترین فیلمنامهی انجمن منتقدان ادبی شیکاگو را از آن خود کند.
او
نویسنده: اسپایک جونز
مترجم: علی جناب زاده
انتشارات: ساقی
او، عنوان فیلمنامهی دیگری از نشر ساقی نوشتهی اسپایک جونز است. این فیلمنامه که در سال ۲۰۱۳ به کارگردانی خود جونز به فیلم تبدیل شد، داستان زندگی مردی به نام تئودور(با بازی واکین فُنیکس) را روایت میکند که در آستانهی جدایی از همسرش و چالشهای روحی ناشی این تجربه قرار دارد. او نرمافزاز هوشمندی را روی رایانهاش نصب میکند که توانایی صحبتکردن و تجزیهوتحلیل احساسات را دارد و بهمرور ارتباطی عاطفی و عاشقانه بین تئودور و این نرمافزار که با صدایی زنانه با او صحبت میکند ایجاد میشود. جونز توانسته بهخوبی چالشهای عاطفی و ارتباطی انسان در عصر هوش مصنوعی و پیشرفتهای فناورانه را نشان دهد و افشاگر بخشی از پیچیدگیهای آیندهی ارتباطات انسانی باشد. جونز در سال ۲۰۱۴ موفق به دریافت اسکار بهترین فیلمنامهی غیراقتباسی برای این فیلم شد.
اثر بعدی فیلمنامهی بابِل نوشتهی گیلرمو آریاگا، نویسندهی مکزیکی است که در سال ۲۰۰۶ تبدیل به فیلمی به همین نام به کارگردانی آلخاندور گونزالس اینیاریتو شد و توانست افتخار نامزدی اسکار و بفتای سال ۲۰۰۷ را در بخش بهترین فیلمنامهی اقتباسی از آن خود کند.
قصبه
نویسنده: نوری بیلگه جیلان
مترجم: پدرام رمضانی
انتشارات: نشر مرکز
نوری بیگله جیلان از سینماگران سالهای اخیر کشور ترکیه است که توانسته با نوع نگاه خاص و ویژهاش به انسان معاصر و اقتضائات زندگی او در عصر جدید خونی تازه به رگهای هنر و بهخصوص سینمای این کشور بدمد و با حضور در جشنوارههای معتبر بینالمللی توجه منتقدان و دیگر هنرمندان جریانساز تاریخ سینما را به خود جلب کند. قصبه فیلمنامهای نوشتهی جیلان است که در سال ۱۹۹۷به کارگردانی خود او به فیلم تبدیل شد. این فیلم از نگاه کودکان خانوادهای ترک در شهری تقریباً متروک روایت میشود و نمایانگر پیچیدگیهای روان بشر و سیر تغییراتی است که در روند بزرگسالی رخ میدهند. این فیلمْ منتخب انجمن منتقدان فیلم ترکیه بوده است.
سه میمون عنوان فیلمنامهی دیگری از جیلان است که در سال ۲۰۰۸ به کارگردانی خودش روی پرده رفت و در همان سال جایزهی بهترین کارگردانی جشنوارهی فیلم کن را به دست آورد. جیلان در فیلمنامهی دیگرش، اقلیمها، باز به سراغ پیچیدگیهای روان و رفتار آدمی رفته و موفق شد برای فیلمی که در سال ۲۰۰۶ براساس این فیلمنامه ساخته شد، جایزهی فیپرشی (انجمن بینالمللی منتقدان فیلم) جشنوارهی فیلم کن را از آن خود کند.
ترز
نویسنده: آلن کاوالیه
مترجم: شیرین شیبان
انتشارات: نشر مرکز
این فیلمنامه براساس کتاب خاطرات قدیسهی ناکامی به نام ترز لیزیو نوشته شده. دختر نوجوانی که در ۱۵سالگی به کلیسا پیوست و در ۲۴سالگی بر اثر سل از دنیا رفت. آلن کاوالیه برای فیلمی که براساس این فیلمنامه ساخت برندهی جایزهی ویژهی هیئت داوران جشنوارهی کن ۱۹۸۶ و چندین جایزهی دیگر از جشنوارهی سزار پاریس شد.
موشت
نویسنده: روبر برسون
مترجم: شیرین شیبان
انتشارات: نشر مرکز
فیلمنامهی موشت را روبر برسون، کارگردان فرانسوی براساس رمانی از ژرژ برنانوس نوشته است. این فیلمنامه که منشأ ساخت فیلم موشت در سال ۱۹۶۷ شد، زندگی سخت و مرارتبار دختر نوجوان فقیری به نام موشت را روایت میکند و توانست برسون را در سال ۱۹۶۷ برندهی جایزهی جشنوارهی فیلم کن کند.
جادوگر (چهره) و دو فیلمنامه دیگر
نویسنده: اینگمار برگمان
مترجم: غلامرضا صراف
انتشارات: انتشارات مروارید
این کتاب دربرگیرندهی فیلمنامهی سه فیلم شاخص از برگمان، کارگردان صاحبنام سوئدی و چند نقد و متن مصاحبهای با اوست. فیلم چهره (جادوگر)، فیلمی است با فضایی گوتیک و رازآلود که سفر جادوگر دورهگردی به نام فوگلر و دستیارانش به شهری کوچک را روایت میکند. این فیلم که محصول سال ۱۹۵۸ است، برندهی جایزهی ویژهی هیئت داوران جشنوارهی فیلم ونیز ۱۹۵۹ و نامزد دریافت جایزهی بهترین فیلم بفتا سال ۱۹۶۰ بود.
توتفرنگیهای وحشی دیگر فیلم برگمان، محصول سال ۱۹۵۷، درامی عاشقانه است که شخصیت اصلی آن، پروفسور بورگ به مرور خاطرات دوران جوانی خود میپردازد. این فیلم افتخارات زیادی ازجمله نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه در سال ۱۹۶۰، خرس طلای جشنوارهی فیلم برلین ۱۹۵۸ و عنوان بهترین فیلم خارجیزبان گلدنگلوب سال ۱۹۶۰ را نصیب خود کرد.
فیلم مُهر هفتم محصول سال ۱۹۵۷ نیز داستان شوالیهای قرونوسطایی را روایت میکند که درگیر چالشها و سؤالاتی هستیشناسانه است و به جدال و کشمکش با مرگ برمیخیزد. این فیلم موفق به دریافت جایزهی ویژهی هیئت داوران جشنوارهی فیلم کن ۱۹۵۷ شد.
ورا باکستر
نویسنده: مارگریت دوراس
مترجم: قاسم روبین
انتشارات: انتشارات نیلوفر
مارگریت دوراس، برندهی جایزهی ادبی پولیتزر که برخی منتقدان او را بانوی داستاننویسی مدرن میدانند، نویسندهای فرانسوی بود که در فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی هم دستی بر آتش داشت. ورا باکستر فیلمنامهای است که او در سال ۱۹۷۷نسخهی سینمایی آن را ساخت. داستان فیلم روایت زن تنها و ثروتمندی به نام ورا است که در ویلای خود نشسته و دربارهی شوهرش با زنی غریبه حرف میزند و از تجربهی عشق و دلباختگی خود میگوید.
داستان توکیو
نویسنده: کوگو نودا
مترجم: منیژه اذکایی
انتشارات: انتشارات نیلوفر
یاسوجیرو اُزو از کارگردانان آوانگارد ژاپنی بود که تلاش میکرد مضامین و محتوایی متفاوت از انتظارات رایج زمان خود را در آثارش بگنجاند او در این فیلمنامه که در سال ۱۹۵۳ فیلمی هم براساس آن ساخت؛ داستان زوج سالخوردهای را روایت میکند که از شهری کوچک برای دیدار با فرزندانشان راهی توکیو میشوند اما اقتضائات دوران جدید و چالشهای ژاپن بعد از جنگ، مشغلههایی برای فرزندانشان ایجاد کرده و بههمیندلیل نمیتوانند میزبانی کاملی از والدینشان کنند و انگار عصر تازهی پس از جنگ جایی برای روابط سنتی خانوادگی باقی نگذاشته است. این فیلم یکی از مهمترین و تحسینبرانگیزترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن و جهان است.
جوکر
نویسنده: اسکات سیلور
مترجم: فرزین کمالینیا
انتشارات: انتشارات تالس
جوکر، شخصیت منفی و ضدقهرمان مجموعه فیلمهای بتمن بود که تاد فیلیپس و اسکات سیلور در این فیلمنامه او را بهگونهای دیگر ساخته و پرداختهاند. جوکر آنها دلقک سادهدل و کمدین شکستخوردهای است که با مادر سالخوردهاش زندگی میکند و در پی حقیقتی که از گذشتهاش بر او آشکار میشود دچار تغییراتی جنونآمیز و مبدل به شخصیتی مخرب و انتقامجو و ضداجتماع میشود. فیلیپس براساس این فیلمنامه، فیلم جوکر را در سال ۲۰۱۹ ساخت که جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف ازجمله نامزدی اسکار و بفتای بهترین فیلمنامهی اقتباسی را به دست آورد.
سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری
نویسنده: مارتین مک دونا
مترجم: سینا شاه بابا
انتشارات: انتشارات چترنگ
مارتین مکدونا نویسندهی انگلیسی است که بیشتر به نوشتن آثاری در ژانر جنایی و کمدی سیاه مشهور است. او در فیلمنامهی سه بیلبورد خارج از ابینگ که در سال ۲۰۱۷ آن را جلوی دوربین برد، داستان زنی را روایت میکند که دختر جوانش به قتل رسیده و پس از ۷ ماه هنوز هویت قاتلش مشخص نشده است. زن بیلبوردهایی را خارج از شهر نصب میکند و با نوشتن پیامهایی پلیس را برای یافتن قاتل به چالش میکشد و این کار ماجراهای داستان را میسازد. این فیلم نامزد و برندهی چندین جایزه از جشنوارههای مختلف ازجمله جایزهی بفتای ۲۰۱۸ برای بهترین فیلمنامه شد.
تنت
نویسنده: کریستوفر نولان
مترجم: حسین غریبی
انتشارات: نشر آرشا
کریستوفر نولان، نویسنده و کارگردان فوقالعاده سینما در ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۰ در لندن انگلستان به دنیا آمد. در طول ۱۵ سال فیلمسازی، نولان از فیلمهای مستقل کمهزینه به ساخت برخی از بزرگترین فیلمهای پرفروش تبدیل شده است. فیلمهای فوقالعادهی نولان تا به حال بیش از ۵ میلیارد دلار در سراسر دنیا فروش داشته و برنده ۱۱ جایزه اسکار از ۳۶ نامزدی بودهاند. نولان که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، از دوران جوانی به فیلمسازی علاقهمند شد. پس از تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی در دانشگاه کالج لندن، اولین کار خود را با فیلم Following (۱۹۹۸) شروع کرد. نولان با دومین فیلمش به نام Memento (۲۰۰۰) شهرت بینالمللی به دست آورد و برای آن نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد و پس از آن نیز موفق به ساخت فیلمهای شاهکار دیگری شد.
کتاب «تنت» یکی دیگر از فیلمنامه های معروف و فیلمنامهی هیجانانگیزی از کریستوفر نولان است که مثل تمام آثار او پیچیدگیهای خاصی دارد. در فیلم سرعت روند حوادث و انتقال اطلاعات به قدری بالاست که برای مخاطب حتی با چندین بار تماشای فیلم هم برخی مسائل گنگ و مبهم هستند. خواندن این فیلمنامه نه تنها میتواند به درک بهتر اتفاقات و حوادث فیلم کمک کند، بلکه به بسیاری از سؤالات بیننده و خواننده نیز پاسخ میدهد. این فیلمنامه تنها چند تفاوت جزئی با فیلم دارد که بیشتر شامل چند دیالوگ و سکانس هستند که از نسخۀ نهایی فیلم حذف شدهاند. تنت فیلمنامه دلهرهآوری دارد که با زمان بازی میکند و قهرمان آن با دشمنی بیرحم روبهروست که دلال اسلحه است. این داستان دنیایی سراسر غافلگیری و خیانت را به نمایش میگذارد؛ دنیایی که به سختی درک میشود.
مرد سوم
نویسنده: گراهام گرین
مترجم: محسن آزرم
انتشارات: نشر چشمه
طبق گفته گراهام گرین، نویسنده کتاب «مرد سوم»، این رمان در ابتدا به قصد یک فیلمنامه شروع شد اما از آنجایی که او عادت به نوشتن یک فیلمنامه بدون داستان نداشت، نوشتن این داستان را آغاز کرد. فیلم این داستان هم با همان عنوان «مرد سوم» در سال ۱۹۴۹ به کارگردانی کارول رید ساخته شد. این فیلم برنده چندین جایزه از جمله نخل طلای کن، بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید و نامزد بهترین کارگردانی و بهترین تدوین شد و عنوان بهترین فیلم زبان انگلیسی قرن بیستم را نیز در سال ۱۹۹۹ به خود اختصاص داد.
محتوای اصلی مورعلاقه گراهام گرین «جدال خوب و بد» است و در اکثر داستانهای او، شر، جذابیت بیشتری دارد و کار برای کسی که به دنبال خیر است و آن را به شر ترجیح میدهد، دشوار و پیچیده است. «مرد سوم» هم همانند بسیاری از آثار او، داستانی پر از اتفاقات مختلف است و در آن مقابله خیر و شر مشاهده میشود.
در این داستان هالی مارتینز نویسنده رمانهای وسترن آمریکایی است که برای دیدار با دوست خود هری لایم به وین میرود. داستان از آنجایی شروع میشود که کمی قبل از رسیدن او به وین، لایم در یک تصادف کشته میشود و نامزد او و دوستانش معتقدند که این حادثه مشکوک بوده است. سرایدار خانه لایم اندکی پس از اینکه اطلاعاتی درباره تصادف او به مارتینز میدهد به قتل میرسد. البته که این اطلاعات با آنچه دوستان لایم درباره حادثه تعریف کرده بودند متفاوت بود و دوست او هم در بازار سیاه دارو دست داشت. داستان در ادامه عجیبتر و پیچیدهتر میشود… این داستان اثری جنایی و رازآلود است و خواننده را در هنگام خواندن آن به هیجان، وحشت و لذت دعوت میکند.
هشت فرد منفور (فیلمنامه)
نویسنده: کوئنتین تارانتینو
مترجم: جلال رضاییراد
انتشارات: انتشارات نشانه
کوئنتین تارانتینو متولد ۲۷ مارس ۱۹۶۳، فیلمساز، منتقد فیلم و فیلمنامهنویس آمریکایی است. ویژگیهای فیلمهای او داستانهای غیرخطی، طنز سیاه، خشونت سبک و دیالوگهای گسترده است. تارانتینو کار خود را به عنوان یک فیلمساز مستقل با اکران «سگهای انباری» در سال ۱۹۹۲ آغاز کرد و او با دومین فیلم خود، پالپ فیکشن (۱۹۹۴) که یک کمدی جنایی بود، موفقیتها و جوایز متعددی را به دست آورد. فیلمهای تارانتینو طرفداران زیادی دارد و جوایز بسیاری همچون اسکار، بفتا، گلدن گلوب، نخل طلا و گرمی را از آن خود کرده است.
«هشت فرد منفور» یکی از فیلمنامههای معروف کوئنتین تارانتینو است. در پایان جنگ داخلی، یک کالسکه از چشمانداز زمستانی وایومینگ عبور میکند. جان روث، شکارچی فصل و اسیر فراریاش، دیزی دومرگ، به سمت شهر رد راک، جایی که روث، دومرگ را به سزای اعمالش میرساند، مسابقه میدهند. در طول جاده، آنها با سرگرد مارکیز وارن، سرباز سابق اتحادیه که به شکارچی بدنامی تبدیل شده و کریس مانیکس، یک مرتد که ادعا میکند کلانتر جدید شهر است، برخورد میکنند. روث، دومرگ، وارن و مانیکس که در یک کولاک گم شدهاند، به مغازهای پناه میبرند. جایی که چهار چهره ناآشنا از آنها استقبال میکنند. همانطور که طوفان دامنه کوه را فرا میگیرد، این هشت مسافر پی میبرند که ممکن است بالاخره به رد راک نرسند…
هشت فرد منفور در فضایی پر تنش با شخصیتهای منحصربهفرد و دیالوگهای تیز روایت میشود.
۲۰۰۱: یک اودیسهی فضایی
نویسنده: آرتور کلارک
مترجم: محمدمهدی فیاضیکیا
انتشارات: انتشارات افراز
۲۰۰۱: ادیسه فضایی یک فیلم علمی تخیلی حماسی محصول سال ۱۹۶۸ به تهیهکنندگی و کارگردانی استنلی کوبریک است. فیلمنامه توسط کوبریک و آرتور کلارک، نویسنده داستانهای علمی تخیلی نوشته شده است و از داستان کوتاه کلارک در سال ۱۹۵۱ “The Sentinel” و دیگر داستانهای کوتاه او الهام گرفته شده است. کلارک همچنین رمانی از فیلم ساخت که پس از اکران فیلم منتشر شد و بخشی از آن همزمان با فیلمنامه نوشته شد.
این فیلم به دلیل نمایش دقیق علمی از پرواز فضایی، جلوههای ویژه و تصاویر مبهم مورد توجه قرار گرفته است. کوبریک در ساخت این فیلم از تکنیکهای متعارف سینمایی و روایی اجتناب کرد، بهطوری که از دیالوگها کم استفاده میشود و سکانس های طولانی فقط با موسیقی همراه است. این اثر که از فیلمنامه های معروف کوبریک است، پاسخهای انتقادی مختلفی دریافت کرد، از کسانی که آن را تاریک میدانستند تا کسانی که آن را خوشبینانه نسبت به امیدهای بشریت معرفی میکردند. منتقدان همچنین روی کاوش این فیلم در موضوعاتی مانند اگزیستانسیالیسم، تکامل انسان، فناوری، هوش مصنوعی و امکان حیات فرازمینی دست گذاشتند. این فیلم نامزد چهار جایزه اسکار شد و در حال حاضر به عنوان یکی از بهترین و تاثیرگذارترین فیلمهای ساختهشده در تاریخ شناخته میشود.
بهرام بیضائی کارگردان و نویسندهی فیلم و نمایش است که در زمینههای دیگری از جمله تهیهکنندگی، تدوین فیلم، ترجمه نمایشنامه و غیره نیز فعالیت داشته است. او از نویسندگان معروف نمایش و ادبیات نوین فارسی به حساب میآید و بعضی از نمایشنامههای او به زبانهای دیگری نیز ترجمه و در مناطقی از جمله اروپا، آسیا و آمریکای شمالی به چاپ و اجرا رسیده است. در این یادداشت به سراغ یکی از فیلمنامه های معروف او رفتهایم: وقتی همه خوابیم.
بیضائی در «وقتی همه خوابیم» وضعیت سینمای ایران را، بدون هیچ قضاوتی از سوی خودش، به نمایش گذاشته شده است. این فیلمنامه درباره آشنایی چکامه چمانی، کسی که همسر و فرزندش را در یک تصادف از دست داده است، با فردی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. در این میان چکامه با فشار وکیل خانواده راننده برای رضایت دادن روبهرو میشود. در این داستان زندانی تازهآزادشده برای چکامه دلیل زندانی و آزاد شدنش را تعریف میکند و …
هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی
نویسنده: اصغر فرهادی
انتشارات: نشر چشمه
کمتر کسی است که اصغر فرهادی را با افتخاراتی که برای شهرت سینمای ایران داشته است و آثار فوقالعادهی او نشناسد. اصغر فرهادی یکی از پرافتخارترین فیلمنامهنویسها، کارگردانها و تهیهکنندگان فیلم ایران است. از افتخارات او کسب دو اسکار و یک کن است. وی این حرفه را با فیلمنامهنویسی برای شبکه تهران آغاز کرد و به تدریح با آثار شگفتانگیز خود توانست در جهان در حرفه کارگردانی به شهرت برسد. اصغر فرهادی فیلمنامهنویسی و فعالیت حرفهای سینمایی خود را با فیلم سینمایی ارتفاع پست ساختهی ابراهیم حاتمیکیا شروع کرد و کارگردانی را نیز در حدود یک سال پس از اکران همین فیلم آغاز کرد.
کتاب «هفت فیلمنامه»، کتابی است که شامل ۷ تا از فیلمنامه های معروف اصغر فرهادی می باشد. این فیلمنامهها عبارتاند از: جدایی نادر از سیمین، درباره الی، دایره زنگی، چهارشنبهسوری، رقص در غبار، گذشته و شهر زیبا است. این کتاب به تمام علاقهمندان به سینما و آثار فرهادی پیشنهاد میشود.
در دنیای تو ساعت چند است؟
نویسنده: صفی یزدانیان
انتشارات: نشر گیلگمش
صفی یزدانیان، نویسنده، مترجم، منتقد سینما و فیلمساز در اولین فیلم بلند داستانیاش، راوی رابطهی عاشقانهی یکطرفهای است که بعد از سالها مجال و امید برای زندهشدن مییابد. این فیلم که در سال ۱۳۹۴ براساس فیلمنامهای به همین نام ساخته شد، داستان زن جوانی به اسم گلی (با بازی لیلا حاتمی) است که پس از سالها زندگی در فرانسه، به رشت، شهر زادگاهش برگشته و آنجا با فرهاد (با بازی علی مصفا) روبهرو میشود. فرهاد که سابقاً در اظهار عشق به گلی ناکام بوده، سعی میکند بیشتر به او نزدیک شود و فیلم داستان همین تلاش عاشقانه و راوی گفتوگوها و معاشرتهای شخصیتهاست.
آواز گنجشک ها
نویسنده: مجید مجیدی
انتشارات: انتشارات نیستان هنر
آواز گنجشکها، فیلمی به نویسندگی و کارگردانی مجید مجیدی است که زندگی مرد میانسال و عیالواری به نام کریم (با بازی رضا ناجی) را روایت میکند. کریم کارگر مزرعهی پرورش شترمرغ است اما بهخاطر فرار یکی از شترمرغها و ناتوانی در یافتنش اخراج و مجبور میشود تا کار دیگری پیدا کند؛ کاری که پای او را به تهران شلوغ و پرماجرا باز میکند و چالشهایی جدیدی پیش پای او و خانوادهاش میگذارد. رضا ناجی برای این فیلم موفق به دریافت خرس نقرهای جشنوارهی فیلم برلین ۲۰۰۸ و مجید مجیدی نامزد دریافت خرس طلایی برلین در همین جشنواره شد. این فیلم جایزهی بهترین کارگردانی جشنوارهی فیلم فجر را هم برای مجیدی به ارمغان آورد.
پینوشت: بخشی از یادداشتی که مطالعه کردید، به قلم مهتاب عبادتی، نویسندهی بلاگ طاقچه بود.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه