بار دیگر شهری که دوست میداشتم
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که همیشه با تردید سراغ کتابها و رمانهای عاشقانه میروید. ممکن است از خودتان بپرسید خواندن رمانهای عاشقانه چه مزیتی دارد؟ در این یادداشت از وبلاگ طاقچه به این سوال جواب میدهیم و فهرستی از رمانهای کوتاه عاشقانه برایتان آماده کردهایم. کتابهایی که خواندنشان میتواند رنگ و بوی دیگری به شبهایتان بدهد.
اما اول از همه باید ببینیم خواندن رمانهای عاشقانه چه مزیتهایی دارد؟ خواندن داستانهای عاشقانه به ما کمک میکند تا دوباره احساسات پرشور و هیجان را تجربه کنیم. حتی اگر عشق را هم تجربه کرده باشید، خواندن دوبارهی یک داستان عاشقانه میتواند شما را سرحال کند و شور و هیجان روزهای ابتدایی شعلهور شدن عشق را نشانتان بدهد! داستانهای عاشقانه پایان خوش را به یادمان میآورند و کمکمان میکنند تا یک رویای عاشقانه را در ذهنمان تماشا کنیم، شخصیتها را به شکلی که میخواهیم و تصور میکنیم به ذهن بسپاریم.
حالا اگر با تمام این دلایل هنوز هم تردید دارید، یکی از کتابهای این لیست را انتخاب کنید و خودتان را به این تجربهی لذتبخش دعوت کنید. نتیجه، احتمالا تردیدهایتان را برطرف میکند.
بار دیگر شهری که دوست میداشتم
نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
در میان تمام نویسندگان ایرانی، نادر ابراهیمی، عشق را طور دیگری به تصویر میکشد. او با کمک نثر شاعرانه و عاشقانهاش عشق را به شکلی شورانگیز تعریف میکند. آرامش در کلماتش جاری است و البته خواندن هرکدام از داستانهایش میتواند مانند یک راهنما در جاده پرپیچ و خم عشق به ما کمک کند.
کتاب، داستان یک عشق ممنوعه است. داستان عشق پسر کشاورز و دختر خان و تلاشهایشان برای وصال یکدیگر است. داستان جنگ میان عقل و احساس و پیروزی یکی بر دیگری است. همچنین جدال نابرابری است که عشق و قدرت و طبقههای اجتماعی میان آدمها به وجود میآورد و هزاران درس جذاب دیگر که در دل یک داستان عاشقانه شیرین جای گرفته است.
دختر ذرت
نویسنده: جویس کارول اوتس
مترجم: ناهید طباطبایی
انتشارات: نشر چشمه
کتاب دختر ذرت، اثری از جویس کارول اوتس، نویسنده معروف آمریکایی است که داستانی زیبا را در فضایی وهمآلود روایت میکند. دختری جوان و زیبا گم شده است. مادرش در تلاش است تا دخترش را پیدا کند اما کمکم از اخباری که میشنود، متوجه چیزی نگران کننده درباره دخترش میشود. دختری که به دست همکلاسیهایش ربوده شده تا در یک مراسم عجیب باستانی قربانی شود…
بخشی از کتاب صوتی دختر ذرت را بشنوید.
دختر ذرت
نویسنده: جویسکرول اُتس
گوینده: آزاده مؤیدیفرد
انتشارات: رادیو گوشه
عشق روی پیاده رو
نویسنده: مصطفی مستور
انتشارات: نشر چشمه
یکی دیگر از نویسندگان ایرانی که همیشه عشق را در کتابهایش جاری میکند، مصطفی مستور است. داستانهای مستور معمولا کوتاهند و هرچند دنیاهایشان متفاوت است، اما شخصیتهایی آشنا در داستانهایش همیشه وجود دارد. شخصیتی که پیشتر هم در کتابی دیگر ظاهر شده بود و مخاطب را چند روزی مهمان خانهاش کرده بود.
در کتاب عشق روی پیادهرو دوازده داستان کوتاه را میخوانیم که عشق و اندوه خمیرمایه اصلی همه آنهاست. داستانهایی که تلاش میکنند تا عشق را به شکلی دیگر به ما نشان دهند. از زوایای مختلف عاشقی بگویند و احساساتی را که هنگام تجربهی عشق با آن درگیر میشویم با شدت و وضوح بیشتری به ما نشان دهند. اما حالِ ما بعد از خواندن هر داستان میتواند حالی رویایی و متفاوت باشد. درست زمانی که قصه نمنمک در وجودمان تهنشین میشود، چشمانمان را ببندیم، داستان را مرور کنیم و در لذت عمیق به پایان رساندن یک قصه غرق شویم.
بخشی از کتاب صوتی عشق روی پیادهرو را بشنوید.
عشق روی پیادهرو
نویسنده: مصطفی مستور
گوینده: مهدی پاکدل
انتشارات: نوین کتاب گویا
چکیده رمان لورنا دون
نویسنده: ریچارد دادریچ بلکمور
مترجم: مریم قنبری
انتشارات: انتشارات نوژین
گاهی اوقات عشق و نفرت روبهروی یکدیگر قرار میگیرند و زندگی آدمها را تحت تاثیر خود قرار میدهند. باید دید که کدام یک پیروز این میدان است؟ عشق یا نفرت؟ کدام یک میتواند نقش بزرگتر و مهمتری در داستانهای عاشقانه و روایتها و سرگذشتها بازی کند؟ ریچارد دادریک بلکمور در کتاب لورنا دون تلاش کرده است تا پاسخی برای این سوال پیدا کند. عشق پیروز میشود یا نفرت؟
جان رید، پسر کشاورزی ثروتمند است. او در مدرسهای در لندن درس میخواند و همیشه در پایان ترم تحصیلی همراه با پدرش به خانه برمیگردد. یکبار، پیش از موعد همیشگی خدمتکارشان به دنبال جان میآید. وقتی جان سراغ پدرش را میگیرد، خدمتکار بهانههایی برایش میآورد… در نهایت جان متوجه میشود که راهزنها و سارقهایی که در همان نواحی زندگی میکردند، پدرش را به قتل رساندهاند.
جان حالا در آتش انتقام میسوزد. او باید بتواند قاتل پدرش را پیدا کند و با انتقام گرفتن، زخمهای خودش را مرهم بنهد. اما بازی روزگار، ماجرایی عجیب برای او تدارک دیده است. جان، در بزرگسالی به دختری دل میبندد که عضوی از همان قبیله راهزنان و قاتل پدرش است. حال باید دید که جان میان عشقی که در سینهاش شعلهور شده است و جای زخم دردناک از دست دادن پدرش، کدام را انتخاب میکند؟ عشق برنده میشود یا نفرت است که مدال پیروزی را به روی سینهاش میچسباند؟
دوستش داشتم
نویسنده: آنا گاوالدا
مترجم: شهرزاد ضیائی
انتشارات: انتشارات شمشاد
کتاب دوستش داشتم نوشته آنا گاوالدا، نویسنده فرانسوی است که به نوشتن رمانهای کوتاه و عاشقانه مشهور است. این داستان اما داستان عشقی است که با بیوفایی و جدایی پیوند خورده است. عشقی که ظاهرا در یک زندگی آرام خانوادگی جریان دارد. اما در باطن، رنگ و بویی ندارد و گویی مدتهاست که از بین رفته است. یا حداقل برای یکی از طرفین همانطور که در گذشته بود، نیست.
آدرین و کلوئه زندگی خوبی داشتند. به همراه دو دخترشان زندگی میکردند و کلوئه از عشق به همسرش سرشار بود. اما چیزی نگذشت که آدرین به کلوئه گفت میخواهد زندگی جدیدی را با فردی جدید آغاز کند. زنی که به تازگی عاشقش شده است. او کلوئه و دو دخترش را رها میکند و به سوی زندگی جدیدش گام برمیدارد. کلوئه نیز به همراه بچههایش راهی خانه پدر آدرین میشود تا بتواند از فضای خانه و ماجراهایی که بر سرش آوار شده است، کمی فاصله بگیرد.
در روزهای بعد از جدایی، کلوئه تلاش میکند تا خودش را آرام نشان دهد. او سعی میکند تا طوری برخورد کند گویی اتفاق خاصی نیفتاده است. اما از درون ویران است. ویرانی که تاثیرش روز به روز بیشتر نمایان میشود. در همین احوال است که با پدرشوهرش همصحبت میشود. به قصههای او از زندگی گذشته، عشق، ناکامیها و اشتباهاتش گوش میکند و کمکم تلاش میکند تا به این باور برسد که هیچ زندگی در جهان نیست که با جدایی به پایان برسد.
بخشی از کتاب صوتی دوستش داشتم را بشنوید.
دوستش داشتم
نویسنده: آنا گاوالدا
گوینده: ندا کریمی
انتشارات: واوخوان
آدُلف
نویسنده: بنژامن کنستان
مترجم: مینو مشیری
انتشارات: نشر ثالث
زمانی که بنژامن کنستان کتاب آدلف را نوشت، همه بیدرنگ آن را زندگینامه خود نویسنده دانستند. همین موضوع سبب شد تا این کتاب جنجال زیادی به پا کند. سالها از انتشار کتاب گذشت تا مخاطبان بالاخره توانستند میان یک داستان عاشقانه و زندگینامهای موفق تمایز قائل شوند. شاید قلم صریح و توانای نویسنده نیز در ایجاد چنین شکی بیتاثیر نبود. او آنچنان زیبا یک داستان عاشقانه را نوشت و پروبال داد که هرکسی را به اشتباه میانداخت که این داستان از دل یک تجربهی واقعی بیرون آمده است.
آدلف جوانی است که قرار است بعد از پدر، جایگاه، قدرت و ثروت او را به دست بگیرد. اما پیش از پذیرفتن چنین مسئولیتی باید برایش آماده شود. بنابراین پدرش سفری به سراسر اروپا برایش ترتیب میدهد. سفری که او را آمادهی پذیرش این مسئولیت میکند. اما روحیه حساس آدولف سبب میشود تا نتواند به راحتی با همه ارتباط برقرار کند و تجربه به دست بیاورد. شبی که به یک مهمانی در منزل کنت دعوت شده است با همسر کنت، النور آشنا میشود و به او دل میبازد.
النور از آدلف ده سالی بزرگتر است، ازدواج کرده و بچه دارد اما تجربه زندگی در یک محیط بسته سبب شده تا دلش ارتباطی جدید بخواهد. بنابراین به عشق آدلف پاسخ مثبت میدهد و حالا باید انتظار یک ماجرای عاشقانه پر از تلاطم را کشید…
بخشی از کتاب صوتی آدلف را بشنوید.
آدلف
نویسنده: بنژامن کنستان
گوینده: اطهر کلانتری
انتشارات: رادیو گوشه
دریاچه
نویسنده: بنانا یوشیموتو
مترجم: مژگان رنجبر
انتشارات: کتاب کوله پشتی
بسیاری از پیوندهای عاطفی از دل ماجراهای دردناک زندگی و لحظات سخت و دشوار زندگی بیرون میآیند. بسیاری از عشقها از دل روزهای تاریک و لحظات سخت و سیاهی که مجبور به تحملش هستیم، جوانه میزنند و کمکم رشد میکنند. آرامآرام و با طمانینه به درختی بارور بدل میشوند که سایهاش را بر تمام زندگی میافکند. قصه کتاب دریاچه، نوشته بنانا یوشیموتو، نویسنده ژاپنی از همین داستانهاست. عاشقانهای که آرام شکل میگیرد و در داستان تهنشین میشود.
چیهیرو بعد از اینکه مادرش را از دست میدهد روزهای سختی را پشت سر میگذارد. توان او برای مقابله با درد فقدان و نبود مادرش آنقدر زیاد است که او را به کوچ کردن وامیدارد. به توکیو میرود تا به عنوان یک گرافیست مشغول به کار شود اما آنجا رابطهای عجیب و عاشقانه انتظارش را میکشد.
روزهای چیهیرو به نگاه کردن از پنجره به بیرون میگذرد. او کمکم درمییابد که نگاههایش متوجه مردی میشود که روبهروی پنجره اوست. این نگاه کردنها آغاز رابطهای میان این دو است. چیهیرو و مرد که حالا نامش را هم میداند، تصمیم میگیرند با هم وقت بگذرانند و همدیگر را بهتر بشناسند. چیهیرو درباره زندگی گذشته دوست جدیدش، ناکاجیما، دردها و ناکامیهای او و تجربیات تلخی که از سر گذرانده است، چیزهایی میفهمد و گویی این درک و فهم، رابطه میانشان را عمیقتر میکند. حالا میتوانند به دلباختن به یکدیگر فکر کنند و جوانه عشقشان را آبیاری کنند.
شب های روشن
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: سروش حبیبی
انتشارات: نشر ماهی
هرکسی که یکبار عشق را تجربه کرده باشد، حتما از زیبایی شهرها در شبها هم میداند. هرکسی که یکبار طعم عشق را چشیده باشد، میداند که اندوه معشوق با اندوه خودش برابری میکند و تنهایی و درد معشوق را به جان میخرد تا او آسوده باشد. هرکسی که یکبار عشق را شناخته باشد، میداند عجب لذت عمیقی در خیالبافیهای شبانه عاشقانه وجود دارد. هرکسی که یکبار عشق را تجربه کرده باشد، حتما میتواند کتاب شبهای روشن، نوشته فئودور داستایفسکی را با جان و دل درک کند.
داستان این کتاب، روایت خیالپردازیهای جوانی 26 ساله است که در سنپترزبورگ زندگی میکند. هشت سالی میشود که در این شهر اقامت دارد اما نه خیابانها را میشناسد و نه دوست و آشنایی دارد. روز را دوست ندارد زیرا محبوبان و آنهایی که دوستشان داشته، دیگر نیستند تا روشنایی روز را ببینند. به همین دلیل هم شبها، پرسه زنی در خیابانها را آغاز میکند و با در و دیوارها و ساختمانها درددل میکند.
شبی از کنار زنی جوان میگذرد اما زن متوجه حضور او نمیشود. ناگاه فریاد زن است که او را به خود میآورد. به کمکش میشتابد و سپس، باب صحبت و گفتگو را با او باز میکند. گویی حالا بعد از سالها صحبت کردن با ساختمانها، انسانی پیدا شده که به حرفها و سخنان او گوش فرا میدهد. آنها صحبت میکنند و این گفتگوها مانند نوری در شب تاریک زندگی مرد جوان را روشن میکند…
بخشی از کتاب صوتی شب های روشن را بشنوید.
شب های روشن
نویسنده: فئودور داستایوفسکی
گوینده: حامد فعال
انتشارات: استودیو نوار
ماه عسل در پاریس
نویسنده: جوجو مویز
مترجم: آناهیتا شجاعی
انتشارات: کتاب کوله پشتی
جوجو مویز، نویسندهی مشهوری است که با نوشتن داستانهای عاشقانهای مانند «من پیش از تو» و «پس از تو»، به سرعت به یکی از نویسندگان محبوب و پرفروش در سطح جهان بدل شد. شاید چون خوب میداند چطور یک عشق امروزی بسازد و البته به هر داستان عاشقانه، چاشنی مخصوصی اضافه کند که آن را از داستانهای دیگر متمایز کند. داستانی که شیرین باشد و ارزش وقت گذاشتن و خواندن را داشته باشد. کتاب ماه عسل در پاریس هم یکی از همان عاشقانههای جذاب امروزی است.
لیو و دیوید به پاریس سفر کردند تا ماه عسلشان را در این شهر رویایی به شکلی عاشقانه بگذرانند. اما رفتارهای نامتعارف دیوید، لیو را برای ادامه زندگی با او به شک و تردید میاندازد. آنچه آنها از آن خبر ندارند این است که داستان عاشقانه این زوج به داستان عشقی دیگر در سالهای جنگجهانی اول گره خورده است. اما آنها چطور میخواهند از این راز عجیب و از همه مهمتر، این ماه عسل فاجعهبار جان بدر ببرند؟
هزار نامه عاشقانه
نویسنده: شوتاب گنگور
مترجم: مطهره شادپور
انتشارات: انتشارات میلکان
عشق بسیار شیرین است اما گاهی در مقابل رویایی دیرینه میایستد و ادامه زندگی را سخت میکند. عشق با تمام شیرینیاش، میتواند دردناک باشد. بسوزاند و آه از نهاد عاشق بلند کند. عشق میتواند فریاد زده شود و میتواند خاموش بماند. اما چه کسی است که تعیین کند ارزش کدام بیشتر است؟ آن عشقی که در پرده میماند؟ یا عشقی که فریادش گوش فلک را کر میکند؟
کتاب هزار نامه عاشقانه داستان عشقی است که در مقابل یک رویا قد علم کرده است. داستان عشقی است که شیرین است اما در عین حال دردناک است و ناکام میماند. عشقی است که برای مدتها در پرده مانده و به غیر از وصف شدنش با کلمات، تابهحال به گوش معشوق نرسیده است.
آیان در جوانی عاشق دختری به نام سارا میشود اما باید میان رسیدن به سارا و دنبال کردن راهی که او را به رویایش نزدیک میکند، یکی را انتخاب کند. او مسیر دوری از معشوق را برمیگزیند اما عشق سارا در دلش کمرنگ نمیشود. همچنان عاشق میماند و میسوزاند. آیان هم دردِ دل دردمندش را در نامههایی عاشقانه فریاد میزند. نامههایی که گویی هرگز قرار نیست به مقصد برسند و خوانده شود. اما آیان نمیتوان تصور کند اگر سارا، نامهها را بخواند، چطور واکنش نشان میدهد.
کلام آخر
زیباترین رمان عاشقانهای که شما خواندید، چه نام داشته است؟ اگر بخواهید یک داستان کوتاه عاشقانه را به دیگران معرفی کنید، از چه کتابی نام میبرید؟
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه