نویسنده: نادر ابراهیمی
انتشارات: انتشارات امیرکبیر
گسترش داستانهای کوتاه فرمی جدید وارد ادبیات داستانی کرد. این داستانها بیش از آنکه نسخهی خلاصهشده از رمانهای بلند باشند فرم مستقلی از روایت هستند. در این قالب فشرده نویسنده ناگزیر است دقیق انتخاب کند که چه بگوید، چه چیز ناگفته بماند و کدام لحظههای عاطفی و احساسی برجسته شوند. نتیجه داستانهایی است با حجم کم اما نه ساده و نه ناقص. داستان کوتاه عاشقانه آزمایشگاهی فشرده از احساسات است؛ زیرا معمولاً بر موقعیت احساسی خاص متمرکز میشود و شخصیتهای آن فرصت کافی برای توضیح احساسات و انگیزههای خود ندارند. با این حال، طبق تجربه بسیاری از این رمانها ظرافتهای ادبی را در خود حفظ کردهاند. رمانهای عاشقانهای که در این یادداشت معرفی میشوند نمونههایی موجز و در عین حال اثرگذار در موضوع عشق و بسیاری حالات مرتبط با آن هستند. ویژگی مشترک همهی این کتابهای داستان کوتاه، حجم کم، زبان ساده، صمیمانه و بدون پیچیدگی است.
در میان تمام نویسندگان ایرانی، نادر ابراهیمی، عشق را طور دیگری به تصویر میکشد. او با کمک نثر شاعرانه و عاشقانهاش عشق را به شکلی شورانگیز تعریف میکند. آرامش در کلماتش جاری است و البته خواندن هرکدام از داستانهایش میتواند مانند یک راهنما در جاده پرپیچ و خم عشق به ما کمک کند.
کتاب، داستان یک عشق ممنوعه است. داستان عشق پسر کشاورز و دختر خان و تلاشهایشان برای وصال یکدیگر است. داستان جنگ میان عقل و احساس و پیروزی یکی بر دیگری است. همچنین جدال نابرابری است که عشق و قدرت و طبقههای اجتماعی میان آدمها به وجود میآورد و هزاران درس جذاب دیگر که در دل یک داستان عاشقانه شیرین جای گرفته است.
کتاب دختر ذرت، اثری از جویس کارول اوتس، نویسنده معروف آمریکایی است که داستانی زیبا را در فضایی وهمآلود روایت میکند. دختری جوان و زیبا گم شده است. مادرش در تلاش است تا دخترش را پیدا کند اما کمکم از اخباری که میشنود، متوجه چیزی نگران کننده درباره دخترش میشود. دختری که به دست همکلاسیهایش ربوده شده تا در یک مراسم عجیب باستانی قربانی شود…
نسخه صوتی این کتاب و دیگر داستانهای کوتاه صوتی را میتوانید از طاقچه خریداری و دانلود کنید.
بخشی از کتاب صوتی دختر ذرت را بشنوید.
دختر ذرت
نویسنده: جویسکرول اُتس
گوینده: آزاده مؤیدیفرد
انتشارات: رادیو گوشه
یکی دیگر از نویسندگان ایرانی که همیشه عشق را در کتابهایش جاری میکند، مصطفی مستور است. داستانهای مستور معمولا کوتاهند و هرچند دنیاهایشان متفاوت است، اما شخصیتهایی آشنا در داستانهایش همیشه وجود دارد. شخصیتی که پیشتر هم در کتابی دیگر ظاهر شده بود و مخاطب را چند روزی مهمان خانهاش کرده بود.
در کتاب عشق روی پیادهرو دوازده داستان کوتاه را میخوانیم که عشق و اندوه خمیرمایه اصلی همه آنهاست. داستانهایی که تلاش میکنند تا عشق را به شکلی دیگر به ما نشان دهند. از زوایای مختلف عاشقی بگویند و احساساتی را که هنگام تجربهی عشق با آن درگیر میشویم با شدت و وضوح بیشتری به ما نشان دهند. اما حالِ ما بعد از خواندن هر داستان میتواند حالی رویایی و متفاوت باشد. درست زمانی که قصه نمنمک در وجودمان تهنشین میشود، چشمانمان را ببندیم، داستان را مرور کنیم و در لذت عمیق به پایان رساندن یک قصه غرق شویم.
بخشی از کتاب صوتی عشق روی پیادهرو را بشنوید.
عشق روی پیادهرو
نویسنده: مصطفی مستور
گوینده: مهدی پاکدل
انتشارات: نوین کتاب گویا
گاهی اوقات عشق و نفرت روبهروی یکدیگر قرار میگیرند و زندگی آدمها را تحت تاثیر خود قرار میدهند. باید دید که کدام یک پیروز این میدان است؟ عشق یا نفرت؟ کدام یک میتواند نقش بزرگتر و مهمتری در داستانهای عاشقانه و روایتها و سرگذشتها بازی کند؟ ریچارد دادریک بلکمور در کتاب لورنا دون تلاش کرده است تا پاسخی برای این سوال پیدا کند. عشق پیروز میشود یا نفرت؟
جان رید، پسر کشاورزی ثروتمند است. او در مدرسهای در لندن درس میخواند و همیشه در پایان ترم تحصیلی همراه با پدرش به خانه برمیگردد. یکبار، پیش از موعد همیشگی خدمتکارشان به دنبال جان میآید. وقتی جان سراغ پدرش را میگیرد، خدمتکار بهانههایی برایش میآورد… در نهایت جان متوجه میشود که راهزنها و سارقهایی که در همان نواحی زندگی میکردند، پدرش را به قتل رساندهاند.
جان حالا در آتش انتقام میسوزد. او باید بتواند قاتل پدرش را پیدا کند و با انتقام گرفتن، زخمهای خودش را مرهم بنهد. اما بازی روزگار، ماجرایی عجیب برای او تدارک دیده است. جان، در بزرگسالی به دختری دل میبندد که عضوی از همان قبیله راهزنان و قاتل پدرش است. حال باید دید که جان میان عشقی که در سینهاش شعلهور شده است و جای زخم دردناک از دست دادن پدرش، کدام را انتخاب میکند؟ عشق برنده میشود یا نفرت است که مدال پیروزی را به روی سینهاش میچسباند؟
کتاب دوستش داشتم نوشته آنا گاوالدا، نویسنده فرانسوی است که به نوشتن رمانهای کوتاه و عاشقانه مشهور است. این داستان اما داستان عشقی است که با بیوفایی و جدایی پیوند خورده است. عشقی که ظاهرا در یک زندگی آرام خانوادگی جریان دارد. اما در باطن، رنگ و بویی ندارد و گویی مدتهاست که از بین رفته است. یا حداقل برای یکی از طرفین همانطور که در گذشته بود، نیست.
آدرین و کلوئه زندگی خوبی داشتند. به همراه دو دخترشان زندگی میکردند و کلوئه از عشق به همسرش سرشار بود. اما چیزی نگذشت که آدرین به کلوئه گفت میخواهد زندگی جدیدی را با فردی جدید آغاز کند. زنی که به تازگی عاشقش شده است. او کلوئه و دو دخترش را رها میکند و به سوی زندگی جدیدش گام برمیدارد. کلوئه نیز به همراه بچههایش راهی خانه پدر آدرین میشود تا بتواند از فضای خانه و ماجراهایی که بر سرش آوار شده است، کمی فاصله بگیرد.
در روزهای بعد از جدایی، کلوئه تلاش میکند تا خودش را آرام نشان دهد. او سعی میکند تا طوری برخورد کند گویی اتفاق خاصی نیفتاده است. اما از درون ویران است. ویرانی که تاثیرش روز به روز بیشتر نمایان میشود. در همین احوال است که با پدرشوهرش همصحبت میشود. به قصههای او از زندگی گذشته، عشق، ناکامیها و اشتباهاتش گوش میکند و کمکم تلاش میکند تا به این باور برسد که هیچ زندگی در جهان نیست که با جدایی به پایان برسد.
بخشی از کتاب صوتی دوستش داشتم را بشنوید.
دوستش داشتم
نویسنده: آنا گاوالدا
گوینده: ندا کریمی
انتشارات: واوخوان
زمانی که بنژامن کنستان کتاب آدلف را نوشت، همه بیدرنگ آن را زندگینامه خود نویسنده دانستند. همین موضوع سبب شد تا این کتاب جنجال زیادی به پا کند. سالها از انتشار کتاب گذشت تا مخاطبان بالاخره توانستند میان یک داستان عاشقانه و زندگینامهای موفق تمایز قائل شوند. شاید قلم صریح و توانای نویسنده نیز در ایجاد چنین شکی بیتاثیر نبود. او آنچنان زیبا یک داستان عاشقانه را نوشت و پروبال داد که هرکسی را به اشتباه میانداخت که این داستان از دل یک تجربهی واقعی بیرون آمده است.
آدلف جوانی است که قرار است بعد از پدر، جایگاه، قدرت و ثروت او را به دست بگیرد. اما پیش از پذیرفتن چنین مسئولیتی باید برایش آماده شود. بنابراین پدرش سفری به سراسر اروپا برایش ترتیب میدهد. سفری که او را آمادهی پذیرش این مسئولیت میکند. اما روحیه حساس آدولف سبب میشود تا نتواند به راحتی با همه ارتباط برقرار کند و تجربه به دست بیاورد. شبی که به یک مهمانی در منزل کنت دعوت شده است با همسر کنت، النور آشنا میشود و به او دل میبازد.
النور از آدلف ده سالی بزرگتر است، ازدواج کرده و بچه دارد اما تجربه زندگی در یک محیط بسته سبب شده تا دلش ارتباطی جدید بخواهد. بنابراین به عشق آدلف پاسخ مثبت میدهد و حالا باید انتظار یک ماجرای عاشقانه پر از تلاطم را کشید…
بخشی از کتاب صوتی آدلف را بشنوید.
آدلف
نویسنده: بنژامن کنستان
گوینده: اطهر کلانتری
انتشارات: رادیو گوشه
بسیاری از پیوندهای عاطفی از دل ماجراهای دردناک زندگی و لحظات سخت و دشوار زندگی بیرون میآیند. بسیاری از عشقها از دل روزهای تاریک و لحظات سخت و سیاهی که مجبور به تحملش هستیم، جوانه میزنند و کمکم رشد میکنند. آرامآرام و با طمانینه به درختی بارور بدل میشوند که سایهاش را بر تمام زندگی میافکند. قصه کتاب دریاچه، نوشته بنانا یوشیموتو، نویسنده ژاپنی از همین داستانهاست. عاشقانهای که آرام شکل میگیرد و در داستان تهنشین میشود.
چیهیرو بعد از اینکه مادرش را از دست میدهد روزهای سختی را پشت سر میگذارد. توان او برای مقابله با درد فقدان و نبود مادرش آنقدر زیاد است که او را به کوچ کردن وامیدارد. به توکیو میرود تا به عنوان یک گرافیست مشغول به کار شود اما آنجا رابطهای عجیب و عاشقانه انتظارش را میکشد.
روزهای چیهیرو به نگاه کردن از پنجره به بیرون میگذرد. او کمکم درمییابد که نگاههایش متوجه مردی میشود که روبهروی پنجره اوست. این نگاه کردنها آغاز رابطهای میان این دو است. چیهیرو و مرد که حالا نامش را هم میداند، تصمیم میگیرند با هم وقت بگذرانند و همدیگر را بهتر بشناسند. چیهیرو درباره زندگی گذشته دوست جدیدش، ناکاجیما، دردها و ناکامیهای او و تجربیات تلخی که از سر گذرانده است، چیزهایی میفهمد و گویی این درک و فهم، رابطه میانشان را عمیقتر میکند. حالا میتوانند به دلباختن به یکدیگر فکر کنند و جوانه عشقشان را آبیاری کنند.
هرکسی که یکبار عشق را تجربه کرده باشد، حتما از زیبایی شهرها در شبها هم میداند. هرکسی که یکبار طعم عشق را چشیده باشد، میداند که اندوه معشوق با اندوه خودش برابری میکند و تنهایی و درد معشوق را به جان میخرد تا او آسوده باشد. هرکسی که یکبار عشق را شناخته باشد، میداند عجب لذت عمیقی در خیالبافیهای شبانه عاشقانه وجود دارد. هرکسی که یکبار عشق را تجربه کرده باشد، حتما میتواند کتاب شبهای روشن، نوشته فئودور داستایفسکی را با جان و دل درک کند.
داستان این کتاب، روایت خیالپردازیهای جوانی 26 ساله است که در سنپترزبورگ زندگی میکند. هشت سالی میشود که در این شهر اقامت دارد اما نه خیابانها را میشناسد و نه دوست و آشنایی دارد. روز را دوست ندارد زیرا محبوبان و آنهایی که دوستشان داشته، دیگر نیستند تا روشنایی روز را ببینند. به همین دلیل هم شبها، پرسه زنی در خیابانها را آغاز میکند و با در و دیوارها و ساختمانها درددل میکند.
شبی از کنار زنی جوان میگذرد اما زن متوجه حضور او نمیشود. ناگاه فریاد زن است که او را به خود میآورد. به کمکش میشتابد و سپس، باب صحبت و گفتگو را با او باز میکند. گویی حالا بعد از سالها صحبت کردن با ساختمانها، انسانی پیدا شده که به حرفها و سخنان او گوش فرا میدهد. آنها صحبت میکنند و این گفتگوها مانند نوری در شب تاریک زندگی مرد جوان را روشن میکند…
بخشی از کتاب صوتی شب های روشن را بشنوید.
شب های روشن
نویسنده: فئودور داستایوفسکی
گوینده: حامد فعال
انتشارات: استودیو نوار
جوجو مویز، نویسندهی مشهوری است که با نوشتن داستانهای عاشقانهای مانند «من پیش از تو» و «پس از تو»، به سرعت به یکی از نویسندگان محبوب و پرفروش در سطح جهان بدل شد. شاید چون خوب میداند چطور یک عشق امروزی بسازد و البته به هر داستان عاشقانه، چاشنی مخصوصی اضافه کند که آن را از داستانهای دیگر متمایز کند. داستانی که شیرین باشد و ارزش وقت گذاشتن و خواندن را داشته باشد. کتاب ماه عسل در پاریس هم یکی از همان عاشقانههای جذاب امروزی است.
لیو و دیوید به پاریس سفر کردند تا ماه عسلشان را در این شهر رویایی به شکلی عاشقانه بگذرانند. اما رفتارهای نامتعارف دیوید، لیو را برای ادامه زندگی با او به شک و تردید میاندازد. آنچه آنها از آن خبر ندارند این است که داستان عاشقانه این زوج به داستان عشقی دیگر در سالهای جنگجهانی اول گره خورده است. اما آنها چطور میخواهند از این راز عجیب و از همه مهمتر، این ماه عسل فاجعهبار جان بدر ببرند؟
عشق بسیار شیرین است اما گاهی در مقابل رویایی دیرینه میایستد و ادامه زندگی را سخت میکند. عشق با تمام شیرینیاش، میتواند دردناک باشد. بسوزاند و آه از نهاد عاشق بلند کند. عشق میتواند فریاد زده شود و میتواند خاموش بماند. اما چه کسی است که تعیین کند ارزش کدام بیشتر است؟ آن عشقی که در پرده میماند؟ یا عشقی که فریادش گوش فلک را کر میکند؟
کتاب هزار نامه عاشقانه داستان عشقی است که در مقابل یک رویا قد علم کرده است. داستان عشقی است که شیرین است اما در عین حال دردناک است و ناکام میماند. عشقی است که برای مدتها در پرده مانده و به غیر از وصف شدنش با کلمات، تابهحال به گوش معشوق نرسیده است.
آیان در جوانی عاشق دختری به نام سارا میشود اما باید میان رسیدن به سارا و دنبال کردن راهی که او را به رویایش نزدیک میکند، یکی را انتخاب کند. او مسیر دوری از معشوق را برمیگزیند اما عشق سارا در دلش کمرنگ نمیشود. همچنان عاشق میماند و میسوزاند. آیان هم دردِ دل دردمندش را در نامههایی عاشقانه فریاد میزند. نامههایی که گویی هرگز قرار نیست به مقصد برسند و خوانده شود. اما آیان نمیتوان تصور کند اگر سارا، نامهها را بخواند، چطور واکنش نشان میدهد.
طرز تهیه تنهایی در آشپزخانه عشق مجموعهای از نُه داستان کوتاه از نویسندهی معاصر ترک، یکتا کوپان است. لحن داستانها صمیمانه و سبک واقعگرایانهی آمیخته با تلخی دارند. شخصیتهای داستانها دربارهی زندگی روزمره و درگیریهای عاطفی خود میگویند. درگیریهایی چون خیانت، عشق به آدمهای اشتباه یا روبهرو شدن با حقایقی در زندگیشان. کوپان با زبانی ساده و روان تجربهی تنهایی، عشقهای نافرجام، وسواس ذهنی و میل به دیده شدن را در خلال موقعیتهای روزمره روایت کرده است.
شنل پاره نوشتهی نویسندهی روس، نینا بربروا است و موضوع آن بی شباهت به زندگی خود او نیست. راوی دختری به نام ساشا است که در کودکی مرگ مادر و سالهای سخت انقلاب روسیه را همراه خواهر و پدر میگذراند. خواهر در پی ازدواج از خانواده جدا میشود و ساشا و پدر، روسیه را به مقصد فرانسه ترک میکنند. ساشا بهعنوان مهاجر بدون تحصیلات تنها میتواند شغلهای طاقتفرسا در پاریس داشته باشد. به همین دلیل تمام زندگیاش بدون عشق و رؤیا سپری میشود تا اینکه در پی دیداری جدید خاطراتی مبهم از گذشته را مرور کند.
کاش کسی جایی منتظرم باشد مجموعهای از دوازده داستان کوتاه است. پشت هر لحظه از زندگی هر فرد، داستانهای طولانی وجود دارد. درواقع این مجموعه، داستان لحظهها است بدون زمینهچینی یا پایانبندی مفصل. درونمایهی تمامی داستانها عشق و انتظار است. هرکدام از داستانها روایت میکنند که چگونه زندگی میتواند تنها در لحظهای سرنوشتساز، برگشتناپذیر تغییر کند. مثلاً وقتی یک قرار ملاقات خوب با بیفکری خراب میشود. مهارت آنا گاوالدا در انتقال مفاهیمی چون عشق، اشتیاق و تنهایی در این لحظات خاص است.
ایزابل بروژ نوشتهی نویسندهی عارفمسلک فرانسوی، کریستین بوبن است که به سادهنویسی شهرت دارد. مشهورترین کتاب او «دیوانهبازی» است و رمان «فراتر از بودن» او نیز عاشقانهای دربارهی فقدان است. بوبن در ایزابل بروژ عاشقانهای متفاوت نوشته است. ایزابل و خواهر و برادرش همراه با پدر و مادرشان در میانهی سفر در رستورانی بینراهی توقف میکنند. در اتفاقی عجیب ایزابل متوجه میشود پدر و مادر آنها را ترک کردهاند. پیرزنی او و خواهر و برادرش را به خانهی خود میبرد و آنها پس از این شوک بزرگ، زندگی تازهای آغاز میکنند که بی شباهت به سیر و سلوک نیست.
در باب عشق و زیبایی دو داستان کوتاه و بههمپیوسته از اوسامو دازای، نویسندهی ژاپنی دربارهی روابط عاطفی و زیبایی است. هر دو داستان بر خانوادهای خاص متمرکز شدهاند که پنج خواهر و برادر هستند و با وجود ویژگیهای متفاوت شیفتهی داستانهای عشقی هستند. به نظر میرسد چالش اصلی در زندگی این خانوادهی نسبتاً مرفه مبارزه با کسالتی است که مدام در حال گسترش است. آنها برای مقابله با این مشکل، گرد هم میآیند تا تخیل خود را روی هم بگذارند و داستانی خلق کنند. از طریق این روایتها، ویژگیهای شخصیتی، آرزوها و ترسهای هر یک از شخصیتها آشکار میشود.
وعده ما ماه اوت آخرین اثر گابریل گارسیا مارکز است که در دوران زوال حافظه نوشت و گرچه توصیه به نابودی آن کرده بود به تصمیم فرزندانش در ۲۰۲۴ منتشر شد. داستان آن عاشقانهی پنهان زنی میانسال و متأهل به نام آنا ماگدالنا باخ است که هر سال در شانزدهم ماه اوت به جزیرهای در کارائیب میرود تا بر مزار مادرش گل بگذارد. این سفر در ظاهر آیینی به فرصتی برای تجربهی آزادی و رهایی و گریز از زندگی روزمره برای او تبدیل میشود و آغازی است بر دیدارهای عاشقانهی کوتاهمدت آنا در سفرهای سالانهاش.
ایتان فروم در روستایی خیالی به نام استارکفیلد در ماساچوست آمریکا میگذرد. راوی مردی بینام است که به دلیل بروز مشکلاتی مجبور میشود زمستان را در آن روستا بگذراند. کسی که هر روز او را به محل کار میبرد، مردی لنگ و آرام به نام ایتان فروم از ساکنان قدیمی این منطقه است. ایتان داستان زندگیاش را برای مرد بازگو میکند و از زندگی مشترک نامطلوبی میگوید که با ورود دخترعموی همسرش به خانهشان تغییر میکند. دلبستگی ایتان به متی و رابطهی عاشقانهی میانشان زندگی ایتان را به طرزی موحش دگرگون میشود.
نخستین عشق داستانی برگرفته از زندگی واقعی تورگنیف است و رد پای پدرش که مردی جذاب و تحصیلکرده بود در آن دیده میشود. خود تورگنیف آن را محبوبترین داستانش نامیده است. این داستان که در دنیای اشرافیت رو به زوال روسیه در قرن نوزدهم اتفاق میافتد، دربارهی عشق پسری شانزده ساله به دختری ۲۱ ساله است. زنی اغواگر و هوسباز که طرفداران زیادی دارد و این موضوع، شور جوانی پسر را تبدیل به عذاب و ناامیدی میکند. اما این تنها موضوع نیست. او خبر ندارد که رقیب واقعیاش در عشق چه کسی است و چقدر به او نزدیک است.
نازنین داستانی است که داستایفسکی با الهام از حادثهای واقعی یعنی خودکشی یک خیاط نوشته است. داستان روایتی از زبان اولشخص با جریان سیال ذهن است. یک گروگذار در سوگ ازدستدادن همسرش که دختری جوان، آرام و مهربان بود نشسته است. او با خود فکر میکند که چرا همسرش خودکشی کرد؟ آیا میتوانست جلوی این اتفاق را بگیرد؟ گروگذار این پرسشها را در حین کنار هم گذاشتن وقایع گذشته و تغییرات خلقی از خود میپرسد تا پاسخی برای تسکین عذابش بیابد.
بخشی از کتاب صوتی نازنین را بشنوید.
نازنین
نویسنده: فئودور داستایفسکی
گوینده: تایماز رضوانی
انتشارات: رادیو گوشه
بیبی پیک رمانی روسی نوشتهی لودمیلا اولیتسکایا و نام آن برگرفته از یکی از داستانهای پوشکین است. داستان که از زبان نوهی خانواده روایت میشود دربارهی زنی نود ساله، مغرور و مقتدر به نام مور است که سلطهی زیادی روی اطرافیان یعنی فرزند و نوههایش دارد. در این داستان که سه نسل از زنان روس در آن حضور دارند هم لایههای عاطفی و روانی این زن و هم تأثیرات مخرب کنترلگری او نمایان میشود.
بخشی از کتاب صوتی بی بی پیک را بشنوید.
بی بی پیک
نویسنده: لودمیلا اولیتسکایا
گوینده: فیروزه لطفی
انتشارات: رادیو گوشه
پرنده من داستان یک زن معاصر ایرانی است. مادری خانهدار و همسری جوان که در خود فرورفته است. زن که خود راوی داستان است در یکی از محلههای پایین تهران زندگی میکند. بعد از اینکه بالاخره صاحب خانهای میشوند همسرش به فکر مهاجرت به کانادا میافتد. فکری که با مهاجرت مرد میانشان جدایی میاندازد. زن میماند تا نقش والد را بهتنهایی بر عهده بگیرد. او در سکوت و انزوا خاطرات و رؤیاهایش را مرور میکند و تلاش میکند تا پرندهاش را که نمادی از آزادی و رهایی است در درون خود پیدا کند.
یک روز مانده به عید پاک با مضمون سنتشکنی شامل سه داستان از یک شخصیت است که در سه دورهی متفاوت از زندگی او روایت میشود. این فرد ارمنی ادموند نام دارد. وجه مشترک هر فصل این رمان روزهای پیش از عید پاک است. در فصل اول ادموند پسربچهای دوازده ساله است. در فصل دوم مرد میانسالی است که زن و دختری دانشجو دارد و در فصل سوم مردی تنها است که همسرش مرده و دخترش،آلنوش ازدواجی سنتشکنانه کرده، طرد شده و مهاجرت کرده است.
بخشی از کتاب صوتی یک روز مانده به عید پاک را بشنوید.
یک روز مانده به عید پاک
نویسنده: زویا پیرزاد
گوینده: بانیپال شومون
انتشارات: نوین کتاب گویا
داستانهای کوتاه این یادداشت اگرچه مانند رمانهای بلند امکان پردازش طولانی زمینه و متن ندارند؛ اما هرکدام تا حدی موفق شدهاند سویههایی از عشق، احساسات متناقض، مواجههی روانی و فقدان را نشان دهند و بنابراین میتوانند همراهی صمیمی برای برهههایی باشند که ذهن از خواندن رمانهای بلند خسته است تا یک عصر تنها را با آنها گذراند یا در مسیر سفر همراه خود کرد.
در هیاهوی دنیا امروز، دسترسی آسان به کتابها فرصتی گرانبهاست. طاقچه این امکان را برای شما فراهم کرده تا در هر لحظه و هر کجا که هستید، به دنیای بیپایان داستانها و دانش سر بزنید. کافی است سری به سایت خرید کتاب بزنید، کتاب موردنظرتان را پیدا کرده و بیدرنگ مطالعه را آغاز کنید. طاقچه، کتابخانهای همیشه همراه، درست در جیب شما!
پینوشت: بخشی از یادداشتی که مطالعه کردید، به قلم صدف کاظمی، نویسندهی بلاگ طاقچه بود.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه