جنس دوم (جلد اول)
نویسنده: سیمون دوبوار
مترجم: قاسم صنعوی
انتشارات: انتشارات توس
این سالها بحث بر سر مسائل و مشکلات مربوط به زنان بیشتر شده است؛ باوجوداین، هنوز بسیاری از این مشکلات سربسته ماندهاند یا اگر ازشان حرفی به میان میآید، تازه ابتدای راه است و باید بیشتر دربارهشان تحقیق کرد، نوشت و خواند.
زنان برای اینکه سختیها، رنجها و مشقتهای زندگیشان را طی کنند، کمتر آسیب ببینند و در هنگام مواجهه با موقعیتی نابرابر و ظالمانه از خود دفاع کنند، راه دیگری ندارند جز آنکه آگاهیشان را بیشتر کنند، و افزایش آگاهی میسر نمیشود مگر آنکه از یک سو، زنان راوی دردها و مسائلشان باشند و از سوی دیگر، روایت یکدیگر را بخوانند و مسائلشان را از دید کسانی که سالها در این باره پژوهش کردهاند، بنگرند.
برای کسانی که دوست دارند کتابهایی دربارهٔ زنان بخوانند (چه زنان که میخواهند این مسیر را آغاز کنند و چه مردانی که میخواهند شناخت خویش را بیشتر کنند) یافتن فهرستی از کتابهایی با موضوع زنان ممکن است سخت باشد.
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه سعی کردیم تعدادی از این کتابها را به شما معرفی کنیم.
جنس دوم (جلد اول)
نویسنده: سیمون دوبوار
مترجم: قاسم صنعوی
انتشارات: انتشارات توس
حدود ۷۰ سال از نوشتن کتاب جنس دوم سیمون دوبووار میگذرد؛ کتابی که در نوع خود بینظیر بود و چاپش با مخالفتهای شدید همراه شد. عجیب نیست. دوبووار در این کتاب همانطور که از نامش پیداست، به این پرداخت که چطور زن در طول تاریخ در جامعه، جایگاه دوم را کسب کرده است. او از منظر زیستشناسی، روانشناسی، ماتریالیسم تاریخی، تاریخ زنان، اسطورهشناسی و ادبیات، جامعهشناسی، اقتصاد و فلسفه به چگونگی کِهترشدن مقام زن از مرد پرداخته است. همچنین در جلد دوم او سعی میکند نحوهی شکلگیری زن را شرح دهد: کودکی، دختر جوان، آشنایی جنسی، زن همجنسباز؛ موقعیتی: زن شوهردار، مادر، زندگی اجتماعی، فاحشهها و روسپیان، از بلوغ تا پیری، زن عاشق، زن عارف، نارسیستها، و درنهایت، به سوی رهایی: زن مستقل.
او از نظرگاه زیستشناسی میگوید: «زن؟ هواداران فرمولهای ساده میگویند که زن چیزی بسیار ساده است: رحم، تخمدان؛ موجودی ماده: همین کلمه برای تعریفش کافی است. صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنامگونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر دربارهاش گفته شود که «او نر است!» احساس غرور میکند. کلمه «ماده» معنایی نا مساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشهوار در دل طبیعت مینشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود میکند.» او پایش را یک قدم فراتر میگذارد و اینگونه میگوید: «[زنان] زن زاده نمیشوند: به صورت زن درمیآیند. هیچ سرنوشت زیستی، روانی و اقتصادی، سیمایی را که ماده انسانی در دل جامعه به خود میگیرد تعریف نمیکند؛ مجموعه تمدن است که این محصول حدفاصل نر و اخته را که مؤنث خوانده میشود تولید میکند.» و اینگونه بر این نظریه صحه میگذارد که جامعه زن را به این صورت درمیآورد و او از ابتدا اینگونه متولد نمیشود.
از نظر نویسنده، سرنوشت عادی زنان ازدواجی است که باز عملاً آنان را تابع مرد قرار میدهد؛ اعتبار مردانه به این زودیها زایل نخواهد شد. این اعتبار هنوز هم برپایههای محکم اقتصادی و اجتماعی استوار است. زن چگونه وضع خود را فرامیگیرد؟ چگونه آن را میآزماید؟ خود را در چه دنیایی در بند مییابد؟ چه گریزهایی بر او مجاز شناخته میشود؟ این همان چیزهایی است که دوبووار میکوشد توصیف کند.
زنانی که با گرگ ها می دوند
نویسنده: کلاریسا پینکولا استس
مترجم: سمیه شهرابی فراهانی
انتشارات: انتشارات باران خرد
شاید برایتان جالب باشد که بدانید طبق بعضی اسطورهها زنها شباهت عجیبی با گرگها دارند. قضیه از این قرار است که دکتر کلاریسا پینکولا استس، روانشناس، مشغول تحقیق درزمینهی حیاتوحش بهویژه گرگها بود؛ گرگهای نژاد کانیس لوپوس و کانیس روفوز. او متوجه میشود زندگی این گرگهای وحشی چقدر به زندگی زنان شبیه است.
حیاتوحش و زن وحشی هر دو گونههای در معرض خطر هستند. با گذشت زمان طبیعت غریزی زنانه غارت شده است، پسزده شده و دوباره ساخته شده است. زنان وحشی و گرگها به یک اندازه شهرت دارند. همه آنها کهنالگوهای غریزی مشابهی دارند و همینطور همه آنها بهاشتباه به داشتن غریزهای خطرناک وحشی متهم هستند.
گرگهای سالم و زنان سالم ویژگیهای روانی خاص و مشترکی دارند: احساسات مشتاق، روحیه بازیگوش و ظرفیت فزونی در فداکاری. گرگها و زنان طبیعتاً اجتماعی هستند، استقامت زیادی دارند و دارای حس کنجکاوی و قدرت و نیروی فراوان هستند. آنها نیروی شم قوی دارند و نسبت به فرزندان و خانواده و همکیشان خود حس نگرانی و مراقبت دارند. آنها قدرت تطبیق با محیط دائماً در حال تغییر را دارند؛ آنها بهشدت وفادار و بسیار شجاع هستند.
اما هم گرگها و هم زنان مورد تعرض و اذیت و آزار قرار گرفتهاند و بهدروغ به آنها نسبت درندگی و خونخواری و خوی وحشیگری داده شده است؛ و از تهمت اینکه آنها نسبت به دیگر موجودات از ارزش کمتری برخوردارند. آنها در تیررس کسانی قرار گرفتهاند که هم حیاتوحش و هم روان وحشی و غریزی را موردحمله قرار میدهند و درصدد نابود کردن هر چیز غریزی هستند و هیچ ردی از آن بهجا نمیگذارند.
بنابراین این اولین جایی بود که کهنالگوی زن وحشی در مطالعهی زندگی گرگها در دکتر کلاریسا متبلور شد. کتاب زنانی که با گرگها میدوند را بخوانید تا قدم به قدم با نویسنده، دنیاهای ناشناختهی وجودتان را کشف کنید. باید ببینید از اینکه به طبیعت و اصل خودتان برمیگردید، چه احساسی به شما دست میدهد.
بخشی از کتاب صوتی زنانی که با گرگ ها می دوند را بشنوید.
زنانی که با گرگ ها می دوند
نویسنده: کلاریسا پینکولا استس
گوینده: عاطفه رضوی
انتشارات: انتشارات ماه آوا
جستارهایی درباره زن
نویسنده: سوزان سانتاگ
مترجم: آذر جوادزاده
انتشارات: نشر نیماژ
حتما این مقایسه برایتان پیش آمده که چرا وقتی مردها پیر میشوند باز هم دارای غریزهی زندگیاند (و حتی تواناتر میشوند) اما برای زنان گویی بعد از یائسگی همه چیز تمام میشود و هرچه دارند در فرزندانشان خلاصه میشود؟ یا چرا زنان باید «حتما» زیبا باشند درحالیکه مردان قوی و محکم باشند کافی است؟
سوزان سانتاگ را اغلب صاحبنظر در زمینهی فلسفه، هنر، تاریخ و جامعه میشناسیم. اما او در زمینهی زن و فمینیسم نیز نظرات درخشانی دارد. جستارهایی درباره زن شامل چهار جستار درخشان از اوست که هرکدام بابی از مسائل زنان را باز میکند.
جستار اول با نام استاندارد دوگانهی پیرشدن، به این میپردازد که چگونه استانداردها دربارهی پیرشدن زنان و مردان دوگانه است و البته یکسان نیست. از ابزار ستم بر زنان، قاعدهی استاندارد دوگانهی پیرشدن است که میگوید مردان با مسنشدن توانمندتر میشوند و در مقابل، زنان با روند سالمندی رو به افول میروند. سانتاگ در این جستار با واکاوی واقعیتهای جامعهی امروز یادآور میشود که زنان باید خود را از قیدوبند این باورها رها کنند و به خود بیایند.
جستار دوم، جهان سوم زنان، پرسشوپاسخی است که مجلهی پارتیزان برای سوزان سانتاگ و دیگر زنان فمینیست معاصر، همچون سیمون دوبوار ترتیب داده است. در این مصاحبه سانتاگ بهصراحت از وضعیت زنان در جامعه و جایگاه آنها در روند مبارزه برای بهدستآوردن آزادی و پیشرفت صحبت میکند.
جستار سوم با نام زیبایی زن، منشأ ذلت یا منبع قدرت؟ مختصر و مفید دربارهی زیبایی زن از منظر دیدگاههای یونانی و مسیحی به تحلیل پرداخته و از زیبایی زن بهعنوان ابزاری برای ارجنهادن یا فروکاست زنان صحبت میکند. و جستار چهارم، زیبایی چگونه در آینده متحول خواهد شد؟، نیز از تحولات در امر زیبادیدن، پرداختن به زیبایی و تلاش برای زیباتر دیدهشدن میگوید.
بخشی از کتاب صوتی جستارهایی درباره زن را بشنوید.
جستارهایی درباره زن
نویسنده: سوزان سانتاگ
گوینده: راضیه هاشمی
انتشارات: انتشارات ماه آوا
سرگذشت ندیمه
نویسنده: مارگارت اتوود
مترجم: سهیل سمی
انتشارات: گروه انتشاراتی ققنوس
درست است که سرگذشت ندیمه یک رمان ضدآرمانشهری و تخیلی است اما مارگارت اتوود برای نوشتن رمانش از زندگی زنان در برخی از کشورها در همین قرن بیستم و بیستویکم، و نه در گذشتههای دور، الهام گرفته است. حکومتهایی که بر تمام جنبههای زندگی زنان کنترل دارند؛ دربارهی پوشش آنها، ازدواج، مادرشدن، سقط جنین و… نظارت میکنند و هرگونه تخطی زنان با مجازات سنگین همراه است. در داستان اتوود آمریکا در جریان یک انقلاب به دست حکومتی تمامیتخواه و متعصب دینی به نام گیلاد میافتد. شخصیت نخست داستان دختری به نام آفرد است که ندیمه است و داستان از زبان او روایت میشود. از طریق تقابلی که او با دیگر شخصیتها و طبقههای جامعه دارد با فضای کلی جامعه گیلاد آشنا میشویم. آفرد وجدان بیدار زنان است و میخواهد هرطور شده از این وضعیت نجات پیدا کند. البته او میداند برای نجات نمیتواند تنهایی قدم از قدم بردارد. او نیاز به همراهی دیگران دارد… .
داستان سرگذشت ندیمه را هر زنی باید بخواند چراکه اتوود در کتابش به وضوح نشان میدهد آنچه زنان در طول سالها به عنوان حقوقشان کسب کردهاند ممکن است هرلحظه و با شورش عدهای از دست برود و زنان نهتنها باید برای کسب آزادی و حقوق بیشتر مبارزه کنند بلکه مراقب باشند تا حقوق قبلی خود را نیز از دست ندهند.
بخشی از کتاب صوتی سرگذشت ندیمه را بشنوید.
سرگذشت ندیمه
نویسنده: مارگارت اتوود
گوینده: مینو طوسی
انتشارات: آوانامه
زنان کوچک
نویسنده: لوییزا می الکات
مترجم: فرزین مروارید
انتشارات: انتشارات قدیانی
زنان کوچک نوشتهی لوییزا می الکات یکی از رمانهای کلاسیک و درواقع از نخستین رمانهایی است که در آن از حقوق و احساسات زنان سخن به میان آمد. تا پیش از این رمان، شاید در کمتر کتابی زندگی زن، آن هم چهار زن، روایت شده باشد. زنان در ادبیات یا در جایگاههای فرعی بودند یا اگر نقش مهمی داشتند، از دید یک مرد و با نگاه مردانه توصیف شده بودند. لوییزا در این کتاب دست بر روی مسئله مهمی میگذارد: وقتی مردان حضور ندارند زنان چگونه زندگی میکنند؟ چهار خواهر در زمان جنگ و در غیاب پدرشان که به جنگ رفته میخواهند از پس زندگی سختشان برآیند. یکی از دخترها عاشق نویسندگی و بلندپرواز است و میخواهد با نویسندگی در دنیای ادبیاتی که کاملا مردانه است سری میان سرها پیدا کند. بقیهی دخترها هم آرزوها و اهداف خودشان را دارند. البته اگر مرگ یا ازدواج بهشان امان بدهد.
این رمان جدا از اینکه داستانی جالب و آرامشبخش دارد برای بسیاری از زنان نوستالژیک است و آنها را به یاد خاطراتشان با خواهرانشان میاندازد. خاطراتی شیرین که هیچگاه دوست ندارند فراموش کنند.
بخشی از کتاب صوتی زنان کوچک را بشنوید.
زنان کوچک
نویسنده: لوییزا می الکات
گوینده: مرآت بهنام
انتشارات: راوی گنبد کبود
پاچینکو
نویسنده: مین جین لی
مترجم: گیتا گرکانی
انتشارات: نشر هیرمند
اگر قرار باشد تاریخ زنان هر سرزمینی را جداگانه بنویسیم، شاید وجه اشتراک تمامی آنها دو کلمه باشد: رنج و مبارزه. کتاب پاچینکو داستان زنی از کره جنوبی در آغاز قرن بیستم است که با مردی فرصتطلب آشنا شده و از او صاحب فرزند میشود. اما مرد حاضر به ازدواج با او نمیشود. درنتیجه زن مجبور میشود به پسری پاکطینت اعتماد کند و با او از کره خارج شده و به ژاپن برود. پاچینکو داستان رنج این زن و تلاش و مبارزهی او برای سرپانگهداشتن زندگی و خانودهاش است. البته پاچینکو فقط به زندگی این زن محدود نمیشود بلکه داستان سه نسل دیگر از این خانواده را نیز روایت میکند که به دوران کنونی میرسد. با خواندن پاچینکو میتوانید رنج زنان را در مهاجرت، دوری از خانواده، مسائل سیاسی، به زندان افتادن شوهر و… ببینید. پشت نقاب کشورهایی مثل ژاپن و کره که نمایی پیشرفته و زیبا دارند، رنج و اندوه بینهایت زن وجود دارد که ابدا دیده نمیشود.
جنگ چهره زنانه ندارد
نویسنده: سوتلانا آلکسیویچ
مترجم: عبدالمجید احمدی
انتشارات: نشر چشمه
اغلب کتابهایی که دربارهی جنگ خواندهاید یا فیلمهایی که دیدهاید، روایتهای مردانهای از جنگ هستند که فقط دربارهی آمار و ارقام و تجهیزات جنگی و قهرمانهای مرد سخن میگویند. آیا میخواهید روایتی زنانه از جنگ را بخوانید؟ روایت زنان از جنگ با آنچه تابهحال خواندهاید فرق دارد. در واقع روایت زنان از جنگ مساوی است با حقیقت سیاه و تلخ جنگ که همیشه حکومتها با آن مخالف بوده و از ابراز آن خودداری کردهاند.
سوتلانا الکسیویچ در کتاب جنگ چهره زنانه ندارد به صورت مستندگونه با زنان شرکتکننده در جنگجهانی دوم گفتوگو کرده و از زبان آنها جنگ را روایت میکند؛ جنگی که چهره زنانه ندارد. این زنان در جایگاه پزشک، پرستار، تکتیرانداز، مسلسلچی، پارتیزان، فرمانده، سرباز، مکانیک، راننده، خلبان، نیروی دریایی، مینروب، خبرچین، رانندهی قطار، پلساز، آشپز، لباسشور و … در جنگ حضور داشتهاند. زنانی که از خانوادههایشان گذشتند و بچههایشان را قربانی کردند تا به هزار سختی وارد ارتش شوروی شوند و در جنگجهانی حضور به عمل برسانند. در این راه آنها سختیهای جنگ را به چشم دیدند، اسیر و شکنجه شدند و وقتی هم جنگ تمام شد و به شهرشان و نزد خانوادهشان برگشند از طرف آنها طرد شدند. آنها زنانی بودند که از سویی هم خودشان و هم دیگران، احساسات زنانهشان را سرکوب کرده بودند و از سویی دیگر، به گونهای که با مردانِ از جنگبرگشته رفتار میکردند با آنها رفتار نمیکردند. آنها هنوز زن بودند و میخواستند به عنوان زن زندگی کنند.
کتاب با روایتهای تکاندهندهاش به صورت غیرمستقیم علیه جنگ سخن میراند و نشان میدهد که پشت اخباری که دربارهی پیشرویها، کشورگشاییها و فتحها میخوانیم، زنانی وجود دارند که زندگیشان نابود شده است و هیچگاه دیده نشدهاند. شاید به همین دلیل باشد که زنان تمام طول تاریخ طرفدار جنگ و خونریزی نبودهاند و مردان بیرحمانه زنان را موجوداتی حساس و شکننده و ظریف قلمداد کردهاند که در جنگها جایی ندارند. این ظاهر قضیه است. زنان همیشه در جنگها حضور داشته و آسیب دیده بودند اما هیچگاه دیده نشدند.
بخشی از کتاب صوتی جنگ چهرهی زنانه ندارد را بشنوید.
جنگ چهرهی زنانه ندارد
نویسنده: سوتلانا آلکسیویچ
گوینده: مهسا ملکمرزبان
انتشارات: رادیو گوشه
زنان سیبیلو و مردان بیریش
نویسنده: افسانه نجمآبادی
مترجم: ایمان واقفی
انتشارات: نشر تيسا
در جایگاه یک زن ایرانی شاید برایتان جالب باشد بدانید آن چیزی که الان به عنوان عشق رمانتیک و عشق مرد به زن در ایران میشناسید عمری حدودا صدساله دارد. درحقیقت مردان (بهویژه مردان طبقات بالاتر) پیش از این دوره به پسران نابالغ (اَمرَد) عشق می ورزیدند و زنان برای آنکه محبت مردی را جلب کنند باید با این پسرکان رقابت میکردند.
افسانه نجمآبادی، استاد هاروارد و پژوهشگر حوزهی زنان، جنسیت و تاریخ، در این کتاب با استفاده از منابع موجود از دوران قاجار، درصدد بوده به این پرسش پاسخ دهد که زنان در آن زمان چه جایگاه و نقش جنسیتی داشتند؟ برای مثال وقتی در کتابها و تصاویر آن دوره میخواستند «زیبایی» را به تصویر بکشند، زیبایی و جذابیت جنسی برایشان بیجنسیت بوده است. درواقع تصویر یک پسر نابالغ با تصویر یک زن تفاوتی نداشته است. نویسنده سپس همجنسخواهی در آن دوره را توصیف کرده و البته تفاوت آن را با مفاهیمی که امروزه میشناسیم مشخص میکند. زنان در آن دوره جایگاهی پایینتر از اَمرَدان و در بهترین حالت، مساوی با آنان داشتند. اما چه میشود که این فضا تغییر میکند؟ کمکم پس از آشنایی قاجار با غرب و آداب و اندیشهی آنها و نقشی که زنان در جامعهی غرب داشتند، علاقه به امردها مذموم و ناپسند شمرده شد و علاقه به زنان و توجه به آنها موضوعیت پیدا کرد.
اگر علاقهمند به تاریخ هنر هستید، افسانه نجمآبادی در این کتاب با نگاه تاریخی و تحلیل زیباییشناسانهای که دارد شما را با دریچهای تازه از تاریخ ایران آشنا میکند که شاید کمتر به آن توجه کرده باشید. از این به بعد، دیدن نقاشیهای دوران قاجار و پیش از آن، شما را به یاد زنان سیبیلویی میاندازد که دوست داشتند شبیه مردها باشند و مردان بیریشی که در سن ناپختگی معشوق دیگر مردها قرار میگرفتند.
بخشی از کتاب صوتی زنان سیبیلو و مردان بیریش؛ نگرانیهای جنسیتی در مدرنیته ایرانی را بشنوید.
زنان سیبیلو و مردان بیریش؛ نگرانیهای جنسیتی در مدرنیته ایرانی
نویسنده: افسانه نجمآبادی
گوینده: دانیال معنوی
انتشارات: نشر تيسا
زنان، دشتان و جنون ماهانه
نویسنده: شهلا زرلکی
انتشارات: نشر چرخ
یکی از کتابهایی که هر زنی باید بخواند «زنان، دشتان و جنون ماهانه» است. شاید روایت دشتانشدن مادر و مادربزرگمان را از زبان خودشان شنیده باشیم؛ اینکه چطور این دوره برایشان سخت طی میشد و چقدر همهچیز در خفا و پنهانی میگذشت و با شرمساری همراه بود. شهلا زرلکی دست بر همین موضوع مهم میگذارد که تابهحال اینگونه به آن پرداخته نشده بود. او عادت ماهیانه را درگسترهی تاریخ میجوید؛ در طب سنتی ایران، در دین زرتشت و کتابهای دینی زرتشتی، در کتاب مقدس یهودیان، قرآن و در اسطورهها، ادبیات و نمادها. نمونههایی از چگونگی مواجهه با دشتان در برخی جوامع باستانی مثل مصر باستان و یونان را نیز قید میکند.
از خلال این توصیفها و پژوهشهاست که متوجه میشویم چرا عادت ماهیانه در طول تاریخ تصویر چرک و مشمئزکنندهای داشته و چرا هنوز بقایای آن نگاه وجود دارد؟! دشتان نام پهلوی عادت ماهیانه است و از این واژه استفاده میکردهاند. زرلکی نیز این واژه را وام گرفته تا بتواند خوانندهها را با خود به هزاروخردهای سال پیش میبرد؛ زمانی که زنان را به هنگام دشتان به دشتها و کلبهها فرامیخواندند و از جامعه طرد میکردند (به همین دلیل به آن دشتان میگفتند). قوانینی(فقه) که مربوط به دشتان میشده، در تمامی کتابهای دینی آمده است؛ درواقع آنقدر مهم بوده و با زندگیشان عجین شده بوده که صفحاتی از کتابهایشان را به آن اختصاص داده بودند. آنچه در این صفحات حضور ندارد، صدای زنان است؛ زنانی که خود به دشتان دچار میشدند اما مردان دربارهی آن تصمیم میگرفتند.
شاید زنان برای آنکه تصویر و تعریفی جدید و بهدور از کلیشهها و روایتهای گذشته، از دشتانِ خود پیدا کنند، باید ابتدا تعاریف گذشته را بشناسند، آن را نقد و تحلیل کنند و سپس به روایتی نو از دشتان برسند. در قدم اول، برای آنکه نگاه جامعه به دشتان تغییر کند، باید نگاه خود زنان نیز به آن تغییر کند. آیا دشتانشدن واقعا شرمآور است؟ پیاماس یا به قول زرلکی، جنون ماهانه یا پیشدشتان، چطور سپری میشده؟ آیا آنچه امروز از آن به عنوان افسردگی، حساسیت، پرخاشگری و عدم دقت و تمرکز در انجام کارها یاد میشود همان دلایلی نیستند که سبب میشدند زنان را از انجام کارهای روزمره معاف کنند؟ این نکته میتواند یکی از دلایل پنهانِ طرد و تبعید زن به کلبههای دشتان در اعصار کهن باشد. و پرسش بنیادیتر اینکه آیا اصلاً این نشانگان به شکل امروزی آن در روزگار گذشته با همین درجه از بروز و شدت، وجود داشته است یا نه؟ آیا پیشدشتان مقولهای مربوط به زندگی معاصر است؟ باید ببینیم زن در گذشته چطور به بدنش احترام میگذاشته (اگر این کار را میکرده) و این دوره را سپری میکرده و زنِ این دوره چطور به خودش احترام میگذارد؟ آیا زن معاصر بدن و دشتان خودش را انکار میکند؟
از شهلا زرلکی، کتاب در خدمت و خیانت زنان، گفتارهایی درباره زنان، نیز خواندنی است.
چرا شد محو از یاد تو نامم؟
نویسنده: افسانه نجمآبادی
مترجم: شیرین کریمی
انتشارات: نشر بیدگل
افسانه نجمآبادی، پژوهشگر مطالعات زنان، کتاب مهم و درخور توجه دیگری دارد با نام «چرا شد محو از یاد تو نامم؟» که مجموع چند مقاله از اوست. این مقاله روایت ماجرای غمانگیز فروختن دختران قوچان به قبایل ترکمان (حدود سال ۱۲۸۴) است. این واقعه آنقدر تکاندهنده بوده که خبرش به تهران هم میرسد و باعث میشود صدای مردم و تظلمخواهان بلند شود. نجمآبادی با شرح این واقعه و ذکر منابع و مستندهای مختلف، نشان میدهد که چطور این رویداد غمانگیز موتور محرکی برای انقلاب مشروطه میشود و باعث میشود مردم به خروش درآیند اما نکتهی جالبتوجه اینجاست که به قول نجمآبادی، بعد از انقلاب مشروطه و رویدادهای پس از آن، دیگر در کتابهای تاریخی خبری از این رویداد نیست و تاریخنویسان بزرگ حرفی از این واقعه نمیزنند؛ گویی اصلا رخ نداده است. حال نجمآبادی از زبان این دخترکان بیگناه خطاب به تاریخ ایران و تاریخنویسان میپرسد: چرا شد محو از یاد تو نامم؟. نویسنده دلایلی نیز برای این محوشدن نام دخترکان میگوید که خواندنی است.
در مقالهی دیگر با نام «فراسوی قارهی آمریکا» به این سوال پاسخ میدهد که آیا جنسیت و سکسوالیته دو مقولهی کاربردی در تحلیل تاریخی هستند؟
در مقالهی بعدی با نام «زنان ملت: زنان یا همسرانِ ملت؟» به گفتمانهایی که بهواسطهی فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و ادبی دورهی مشروطه شکل گرفتند و از نو صورتبندی شده و دگرگون شدند با نگاهی انتقادی نگریسته شده است.
مقالهی جالب دیگر این کتاب تحلیلی از رمان بامداد خمار است با نام «بامداد خمار: رنج سکسوالیته و عشق در ایران مدرن».
مقالههای بعدی این کتاب نیز از این قرارند:
لذت خواندن داستانهای «مکر زنان» برای خوانندهی فمینیست
«نیکوترین داستان» حکایت کیست، زلیخا یا یوسف؟
او قصد دارد بگوید در این گونه ادبیات بیش از آنکه به میل زن توجه داشته باشند، از مکر زنان نوشتهاند و این نوعی خیالبافی کهن مردانه است.
بخشی از کتاب صوتی چرا شد محو از یاد تو نامم ؟ را بشنوید.
چرا شد محو از یاد تو نامم ؟
نویسنده: افسانه نجمآبادی
گوینده: فروغ حداد
انتشارات: انتشارات شرکت توسعه محتوای لحن دیگر
خودابرازگری و جرئت مندی در زنان
نویسنده: جولی دی آزودو هنکس
مترجم: زهرا آزادفر
انتشارات: نشر لگا
در همه جای دنیا کم نیستند زنانی که از بیان احساسات و خواستههای قلبی خود ترس دارند و با این فکر که با ابراز وجود دیگر مطلوب اطرافیان و مهمتر از همه محبوب و یا همسر خود نباشند، خود را میآزارند. البته دلیل چنین اندیشه و احساسی در زنان در طول تاریخ تنها خودشان نبودهاند. جامعهای که بر مبنای مدلهای مردانه طراحی شده و میشود، نقش اصلی را در این موضوع بازی میکند. قوانین تبعیضآمیز جنسیتی، محیطهای شغلی مردانه و زورگویی و نادیدهگرفتن زنان هنوز هم در خیلی از جوامع جریان دارد و در زمینهی سیاست هم هنوز دنیا در اختیار مردان است و آنان هستند که بخش عمدهی رهبری سیاسی را دردست دارند. کتاب خود ابرازگری و جرئتمندی در زنان به موضوع ابراز نیاز و جرئت و جسارت در زنان پرداخته است. نویسنده به ما نشان میدهد چگونه با عبور از هنجارها و انتظارات جنسیتی سنتی و الگوهای رفتاری و ارتباطی قدیمی خودمان را ابراز کنیم.
بخشی از کتاب صوتی خودابرازگری و جرئت مندی در زنان را بشنوید.
خودابرازگری و جرئت مندی در زنان
نویسنده: جولی دی آزودو هنکس
گوینده: الهه پرسون
انتشارات: انتشارات صوتی پُرسون
درس های شیمی
نویسنده: بونی گارموس
مترجم: سمانه رحیمی
انتشارات: نشر نون
درسهای شیمی کمی با کتابهای قبلی تفاوت دارد؛ داستان زنی شیمیدان در کالیفرنیای جنوبی در دههی ۱۹۶۰. الیزابت زوت، یک شیمیدان موفق، میخواهد با وجود تمام محدودیتهایی که در آن دوره وجود داشته در زمینهی شیمی موفق شده و به جایگاه درخوری برسد. اما کارشکنی عدهای و محدودیتهای پیرامونش باعث میشود سر از آشپزخانه و برنامهی آشپزی دربیاورد؛ آشپزی با چاشنی شیمی.
این کتاب روایت طنز و خندهدار از تلاش یک زن است که میخواهد هر کاری بکند تا وضعیتش را تغییر دهد.
تلاش کردیم در این فهرست، تمام علایق و سلایق را پوشش دهیم. امیدواریم پس از خواندن این کتابها با کتابهای دیگری آشنا میشوید و این راه برایتان ادامه پیدا خواهد کرد.
پیشنهاد میکنیم کتاب «جنگجوی عشق» اثری از گلنن دویل ملتن را هم بخوانید تا با چالشهای زنان در کشورهای مختلف روبهرو شوید، چرا که برخی از چالشهای مشترک زنان در همهجای جهان وجود دارد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه