معرفی بهترین رمان‌های سال ۱۴۰۴

اگر می‌توانستید زندگی‌تان را دوباره انتخاب کنید، از کدام نقطه شروع می‌کردید؟ «کتابخانه نیمه‌شب» با همین سؤال ساده اما وسوسه‌انگیز شروع می‌شود. رمان معروف مت هیگ داستان زنی است که میان زندگی و مرگ، به کتابخانه‌ای می‌رسد که هر کتاب آن، نسخه‌ای متفاوت از زندگی اوست. کتاب بدون پیچیده‌گویی فلسفی، به احساسات مشترکی مثل پشیمانی و ترس از انتخاب می‌پردازد. محبوبیت هم‌زمان نسخه‌ی متنی و صوتی این کتاب در طاقچه نشان می‌دهد کتاب توانسته با طیف گسترده‌ای از مخاطبان ارتباط برقرار کند.

در «بخش دی» هیچ‌چیز آن‌قدر که به نظر می‌رسد قابل اعتماد نیست. داستان در یک بخش از بیمارستان روانی اتفاق می‌افتد؛ جایی که قرار است بیماران تحت درمان باشند، اما خیلی زود این سؤال پیش می‌آید که چه کسی واقعاً بیمار است؟ فریدا مک‌فادن که به پایان‌بندی‌های غافلگیرکننده‌اش معروف است، این‌جا هم ذهن خواننده را بازی می‌دهد. روایت سریع، فضای بسته و تعلیق مداوم باعث شده «بخش دی» به یکی از تریلرهای پرطرفدار این روزها تبدیل شود.

این کتاب داستان عشق بین دختری از طبقه مرفه و پسری نجار است. جایی که سنت‌ها و قضاوت‌های اجتماعی همه چیز را پیچیده می‌کنند. سادگی زبان و تمرکز بر احساسات، باعث شده این رمان سال‌ها خوانده شود. در طاقچه، هم نسخه‌ی متنی و هم صوتی کتاب در سال ۱۴۰۴ جزو پرامتیازترین‌ها و محبوب‌ترین‌ها بوده‌اند.

«آبنبات هل‌دار» از آن کتاب‌هایی است که بیشتر از آنکه قصه تعریف کند، حال‌وهوا می‌سازد. روایت کتاب از زبان پسر کوچک یک خانواده‌ی بجنوردی است که برادرش قرار است به جبهه برود. او برعکس خواهر و برادر بزرگ‌ترش شخصیتی بازیگوش و بانمک دارد. مهرداد صدقی، نویسنده‌ی کتاب، از دل خاطرات معمولی، موقعیت‌های خنده‌دار و آشنا خلق می‌کند. این کتاب برای بسیاری از خوانندگان طاقچه، یادآور تجربه‌های مشترک کودکی و نوجوانی است و به‌همین دلیل، به یکی از رمان‌های محبوب طنز فارسی تبدیل شده است.

«رویای نیمه‌شب» داستان عاشقانه‌ای متفاوت است که در فضای مذهبی و تاریخی شکل می‌گیرد. هاشم، جوان اهل سنت، در شهر قدیمی حله به ریحانه، دختری شیعه‌، دل می‌بندد و این پیوند ساده تبدیل به مسیر پرچالشی می‌شود که مرزهای اجتماع، مذهب و تعصبات را به نمایش می‌گذارد. عشق، ایمان و اختلاف‌های مذهبی در پس‌زمینه روایت، هم‌زمان شکلی دراماتیک و انسانی به قصه می‌دهند و مخاطب را درگیر می‌کنند. رمان با بهره‌گیری از فضاسازی خوب و شخصیت‌پردازی قابل‌لمس، یکی از رمان‌های عامه‌پسند و پرخوانده‌ی این ژانر در ادبیات فارسی است، مظفر سالاری تلاش کرده روایت را ساده و انسانی نگه دارد و از قضاوت مستقیم دوری کند.

روایت چند شب کوتاه از زندگی مردی تنها در سن‌پترزبورگ است که در یکی از پرسه‌های شبانه‌اش با دختری آشنا می‌شود. این داستان درباره‌ی عشق ناتمام، رویاپردازی و امیدی است که زود شکل می‌گیرد و زود هم رنگ ‌می‌بازد. داستایفسکی در این اثر با نثری ساده احساسات انسان را نشان داده و تصویری از تنهایی ارائه می‌دهد. بسیاری از کاربران طاقچه «شب‌های روشن» را نقطه‌ی شروع خوبی برای آشنایی با این نویسنده بزرگ می‌دانند.

کتاب داستان مردی را رویت می‌کند که در مواجهه با بیماری و مرگ، به زندگی گذشته‌اش نگاه می‌کند و به پوچی بسیاری از انتخاب‌هایش پی می‌برد. سادگی زبان و عمق معنا، کتاب را ماندگار کرده است. هر دو نسخه‌ی متنی و صوتی این کتاب در طاقچه بسیار محبوب بوده‌اند.

رمانی است با فضایی ترسناک و پرتعلیق که ریشه در باورهای محلی و ترس‌های پنهان دارد. محمدرضا حدادپور جهرمی در این کتاب، به تاثیر ترس و ایمان بر رفتار انسان می‌پردازد و داستان انسانی را روایت می‌کند که حضور نیرویی ناشناخته زندگی‌اش را به تدریج دستخوش تغییر می‌کند.

کمتر رمانی در ادبیات فارسی به‌اندازه‌ی «سمفونی مردگان» تلخ و ماندگار است. داستان فروپاشی یک خانواده، زیر سایه‌ی تعصب، سکوت و خشونت روایت می‌شود. ساختار چندصدایی و فضای سرد کتاب، آن را به اثری تأثیرگذار تبدیل کرده است. این رمان سال‌هاست خوانده می‌شود و همچنان تازه است. در طاقچه، هر دو نسخه‌ی متنی و صوتی آن با صدای حسین پاکدل جزو انتخاب‌های محبوب کاربران بوده‌اند.

«حیفا» رمانی جاسوسی با ریشه‌های واقعی است که داستان چهار دختر آموزش‌دیده در سازمان موساد را روایت می‌کند. زنانی که هرکدام گذشته‌ای پیچیده دارند و با ماموریت‌هایی پرخطر مواجه هستند. کتاب علاوه بر روایت داستانی پرکشش، نگاهی به ساختارهای امنیتی و جنگ اطلاعاتی منطقه هم دارد. ترکیب روایت داستانی و جزئیات مستند، حیفا را به اثری محبوب بین کاربران طاقچه تبدیل کرده است.

کتاب داستان زوجی است که برای بازدید از خانه‌ای دورافتاده، درگیر شبی طوفانی و رازآلود می‌شوند. با پیش‌رفتن داستان، نشانه‌هایی نگران‌کننده از گذشته‌ی خانه و آدم‌هایی که در آن زندگی کرده‌اند آشکار می‌شود و هر کشف تازه، لایه‌ای از حقیقت را کنار می‌زند. فریدا مک‌فادن با ریتمی تند و تعلیق مداوم داستانی می‌سازد که بر پایه‌ی راز، پنهان‌کاری و دروغ‌هایی شکل گرفته که قرار نبوده هیچوقت گفته شوند.

سارا دختری ایرانی در آلمان است که میان تضادهای خانوادگی و انتخاب‌های دشوار گیر کرده است. وقتی برادرش ناگهان ناپدید می‌شود، سارا وارد مسیر پرتنشی می‌شود که او را با پرسش‌هایی درباره‌ی ایمان، هویت و خانواده روبه‌رو می‌کند.

اوه مردی عبوس، سخت‌گیر و به‌شدت قانون‌دوست است. کسی که با تغییر کنار نمی‌آید و از آدم‌ها فاصله می‌گیرد. ورود ناگهانی چند همسایه‌ی جدید، نظم زندگی‌اش را به‌ هم می‌زند. داستان به‌تدریج لایه‌های پنهان شخصیت او را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد پشت این ظاهر خشن، چه گذشته و رنجی پنهان شده است. فردریک بکمن در این رمان، با طنزی ملایم و شخصیت‌پردازی قوی، درباره تنهایی، همسایگی و تغییر حرف می‌زند.

«بوف کور» هر بار که خوانده یا شنیده می‌شود، برداشت تازه‌ای می‌سازد. کتاب روایت ذهنی مرد نقاشی است که میان واقعیت، خاطره و وهم در رفت‌وآمد است. داستان خطی و سرراست نیست و خواننده را وارد دنیایی تاریک، کابوس‌وار و تکرارشونده می‌کند. راوی تلاش می‌کند چیزی را بفهمد یا از چیزی فرار کند، اما هرچه جلوتر می‌رود، مرزها مبهم‌تر می‌شوند. هم نسخه‌ی متنی و هم صوتی این رمان در طاقچه جزو پرامتیازترین‌ها بوده‌اند.

داستان درباره دو نوجوان است که به‌دلیل بیماری، اجازه ندارند به هم نزدیک شوند. آن‌ها باید فاصله‌ای مشخص را همیشه حفظ کنند؛ فاصله‌ای که هم جسمی است و هم احساسی. در دل این محدودیت، رابطه‌ای شکل می‌گیرد که پر از ترس، امید و تصمیم‌های سخت است. «پنج قدم فاصله» قصه‌ی عشق در شرایط نابرابر است و به احساسات نوجوانانه با صداقت و سادگی نزدیک می‌شود.

«مثل نهنگ نفس تازه می‌کنم» داستان مستوره است؛ زنی پرجنب‌وجوش که قبل از ازدواج، فعال، مستقل و پر از برنامه بوده است. زندگی او وقتی تغییر می‌کند که با بارداری ناخواسته مواجه می‌شود و ناچار می‌گردد بسیاری از علایق، اهداف و استقلالی را که تا پیش از این داشته، بازبینی کند. در این مسیر، مستوره باید میان نقش‌های متفاوتش تعادلی بیابد که آسان نیست. نویسنده به‌طرزی دقیق و انسانی به چالش‌های زندگی زناشویی، رابطه با خانواده همسر، استقلال فردی و دغدغه‌های زنان در جامعه امروز می‌پردازد.

«هر دو در نهایت می‌میرند» در جهانی روایت می‌شود که آدم‌ها از همان صبح می‌دانند آخرین روز زندگی‌شان فرا رسیده است. دو نوجوان که هیچ شناختی از هم ندارند، در چنین روزی با هم آشنا می‌شوند و تصمیم می‌گیرند این زمان محدود را تنها نگذارند. داستان، قدم‌به‌قدم همراه این دو پیش می‌رود و نشان می‌دهد وقتی زمان کم است، آدم‌ها چطور صادق‌تر، شجاع‌تر و واقعی‌تر زندگی می‌کنند. آدام سیلورا به‌جای تمرکز بر مرگ، روایتش را بر زندگی، انتخاب و ارزش لحظه‌ها بنا می‌کند؛ قصه‌ای احساسی و تأمل‌برانگیز که خواننده را وادار می‌کند به این فکر کند اگر فقط یک روز وقت داشت، چه کارهایی را جدی‌تر می‌گرفت.