
معرفی بهترین نویسندگان زن ایرانی
در دنیای ادبیات ایران، زنان نویسنده همچون ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و هنر میدرخشند. هرکدام از این نویسندگان با قلمشان دنیای جدیدی را خلق کردهاند که در آن افکار و احساسات جامعه را به زیبایی روایت میکنند.
در این یادداشت از وبلاگ طاقچه با بهترین نویسندگان زن ایرانی آشنا میشویم؛ البته از آنجایی که نمیشود از همهی زنان نویسنده نام برد، مجبور به گزینش شدهایم. بخش عمدهی این فهرست را داستاننویسان تشکیل میدهند و بخش دیگر را به نویسندگانی پرداختهایم که در حوزههای پژوهشی ادبیات کودک و نوجوان، زبانشناسی و اسطورهشناسی سرآمد هستند.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «کتابهایی که دنیای زنان را روایت میکنند» را هم بخوانید.
سیمین دانشور

سیمین دانشور (۱۳۰۰-۱۳۹۰) اولین نویسندهی زن ادبیات مدرن ایران است. او که متولد شیراز است، پس از اتمام تحصیلات مدرسهاش بههمراه هما و منوچهر (خواهر و برادرش) برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران آمد. او رشتهی زبان و ادبیات فارسی را تا مقطع دکتری (۱۳۲۸) در دانشگاه تهران دنبال کرد. در سال ۱۳۳۱ موفق به دریافت بورس تحصیلی دانشگاه استنفورد شد. در آنجا رشتهی زیباییشناسی خواند و در کلاسهای داستاننویسی و نمایشنامهنویسی شرکت کرد. دانشور به کار ترجمه هم علاقه داشت. رمان سووشون از مشهورترین آثار داستانی اوست. داستانی که بهنظر منتقدان، بهنوعی پیشگویی زندگی او با آلاحمد تلقی میشود. همچنین سهگانهی رمان «جزیرهی سرگردانی» و «ساربان سرگردان» نیز بسیار خواندنی است؛ «کوه سرگردان» اما از سوی ناشر اعلام شد که گم شده است. بهنظر بعضی منتقدان دانشور در داستانهای خود هرگاه دربارهی زنان صحبت میکند، با تاختن به سنتهای مردسالارانه به حمایت از زنان برمیخیزد. این نوع حمایت در داستانهای پس از انقلابش بیشتر آشکار است.
توران میرهادی

توران میرهادی (۱۳۰۶-۱۳۹۵) از پدری ایرانی و مادری آلمانی است. پس از تحصیلات مدرسه در رشتهی علوم طبیعی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد؛ اما آشنایی با جبار باغچهبان و حضور در کلاسهای اصول آموزش و پرورش محمدباقر هوشیار منجر به انصراف از رشتهی علوم طبیعی شد. بنابراین از ۱۳۲۵ که وارد پاریس شد رشتهی روانشناسی تربیتی را در دانشگاه سوربن پی گرفت و در کلاسهای درس ژان پیاژه نیز شرکت میکرد. از سال ۱۳۳۴ با پایهگذاری کودکستان فرهاد در ایران فعالیتهای خود را در حوزهی آموزش و پرورش شروع کرد و تا سال ۱۳۵۶ به مجتمعی با بیش از ۱۲۰۰ دانشآموز رسید. میرهادی که تجربیات خود را از آموزههای دوران دانشجوییاش در فرانسه در این مجتمع به اجرا درآورده بود، توانست با همکاری بعضی دوستانش شورای کتاب کودک را راهاندازی کند. شورایی که در تألیف منابع ادبیات کودک بسیار ضروری مینمود.
میرهادی در سال ۱۳۹۵ درگذشت. یکی از مهمترین کتابهای او در زمینهی آموزش و پرورش «جستوجو در راهها و روشهای تربیت» است که جزو کتابهای تجربی معلمان مدرسه است، چراکه به تجربههای معلمان و مربیان در ادارهی مدارس و محیطهای آموزشی میپردازد.
بدرالزمان قریب

هرگاه از زبان سُغدی صحبت میشود، نام بدرالزمان قریب (۱۳۰۸-۱۳۹۹) و اثر پژوهشی ارزشمند ایشان با عنوان «فرهنگ زبان سغدی» تنها اسمی است که به یاد میآید. بدرالزمان قریب تنها عضو پیوستهی زن در فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سال ۱۳۷۷ نیز بود. قریب تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۳۳ با کسب نمرهی قبولی در رشتهی ادبیات فارسی دانشگاه تهران آغاز کرد. در سال ۱۳۳۷ موفق به گرفتن بورس تحصیلی دانشگاه پنسیلوانیا در آمریکا در مقطع کارشناسیارشد شد. در ۱۳۳۹-۱۳۴۰ در کلاسهای آواشناسی و تکواژشناسی دانشگاه میشیگان شرکت کرد.
۱۳۴۰-۱۳۴۴ را هم در مقطع دکتری دانشگاه برکلی بورس شد و رسالهی خود را با عنوان تحلیل ساختاری فعل در زبان سغدی نوشت. قریب در دانشگاههای شیراز، یوتا (در آمریکا) و هاروارد و در نهایت از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۱ در دانشگاه تهران تدریس و پژوهش کرد. فرهنگ زبان سغدی، ترجمهی زبانهای خاموش و بسیاری پژوهشهای زبانشناختی حاصل سالها پژوهش قریب بوده است.
گلی ترقی

گلی ترقی (۱۳۱۸) پس از اتمام تحصیلات مدرسهاش به آمریکا رفت و در آنجا در رشتهی فلسفه تحصیل کرد. پس از بازگشت به ایران، چند سالی را در دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس در حوزهی شناخت اساطیر پرداخت. پس از انقلاب بههمراه خانوادهاش به فرانسه رفت و ساکن شد. اولین اثر داستانیاش مجموعه داستان من هم چهگوارا هستم در سال ۱۳۴۸ است. خاطرههای پراکنده، جایی دیگر، دو دنیا و فرصت دوباره از دیگر مجموعه داستانهای اوست. خواب زمستانی، اتفاق و بازگشت هم عناوین رمانهایش است. جالب است بدانید فیلم درخت گلابی داریوش مهرجویی اقتباسی از داستان «درخت گلابی» ترقی است.
مهشید امیرشاهی

مهشید امیرشاهی (۱۳۱۶) قسمت عمدهی زندگی خود را در خارج از ایران سپری کرده است. با آنکه در رشتهی فیزیک تحصیل و مدتی هم تدریس کرد، بیشتر در زمینهی داستان، روزنامهنگاری، ترجمه و نقد فعالیت داشته است. از آنجایی که از طرفداران دکتر بختیار در انقلاب ۱۳۵۷ بود، مجبور به تبعید خودخواسته و مهاجرت میشود. ازجمله داستانهای امیرشاهی میتوان به مجموعه داستانهای کوچهی بنبست، سار بیبیخانم، به صیغهی اول شخص مفرد و رمانهای در حضر، در سفر و مادران و دختران اشاره کرد. در سایت طاقچه میتوانید کتاب کارتنک شارلوت از الوین بروکس وایت را با ترجمهی مهشید امیرشاهی بخوانید.
ژاله آموزگار

ژاله آموزگار (۱۳۱۸) در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکدهی ادبیات دانشگاه تبریز در رشتهی ادبیات میشود. در سال ۱۳۴۲ وارد دانشگاه سوربن میشود و پنج سال بعد در رشتهی فرهنگ و زبانهای باستانی مدرک دکترا میگیرد. از سال ۱۳۴۹ تدریس در دانشگاه تهران را آغاز میکند. آموزگار به زبانهای فرانسه، انگلیسی، ترکی، فارسی میانه و اوستایی تسلط کامل دارد.
وی تابهامروز ۵۴ سال است که مشغول به تدریس و پژوهش در حوزههای فرهنگ و زبانهای ایران باستان و اسطورهشناسی است. «زبان، فرهنگ، اسطوره» مجموعه مقالات آموزگار است که به موضوعات متنوع و جالب توجهی چون ادبیات زردشتی، خط و زبان و ادبیات ایران، اساطیر ایران، آیینهای ازدواج و جشن نوروز در دورهی باستان و نقش زنان در خانواده میپردازد و برای مخاطب عام که به این موضوعات علاقه دارد میتواند خواندنی باشد.
فتانه حاجسیدجوادی

همهی علاقهمندان به داستان، فتانه حاجسیدجوادی (۱۳۲۴) را با «بامداد خمار»ش میشناسند. رمانی که تا سال ۱۴۰۳ بیش از هشتادبار چاپ شده است. حاجسیدجوادی زادهی کازرون و بزرگشدهی تهران است و پس از ازدواج ساکن اصفهان شد. وی سهسال پس از بامداد خمار رمان در خلوت خواب (۱۳۷۷) را نوشت، اما دیگر نتوانست موفقیت رمان اولش را به دست بیاورد. سالها بعد با ترجمهی رمانی به اسم پارک گورکی به دنیای ادبیات داستانی برگشت.
بامداد خمار ازجمله رمانهای عامهپسند است و داستان عشق سوزناک دختری اعیانی به شاگرد نجاری و ازدواج این دو با هم است. حاج سیدجوادی در مصاحبهای خبر از ساخت یک سریال نمایش خانگی از روی کتابش را داده بود.
شهرنوش پارسیپور

شهرنوش پارسیپور (۱۳۲۴) ابتدا کارشناسی علوم اجتماعی را از دانشگاه تهران دریافت کرد، سپس در دانشگاه سوربن زبان و فرهنگ چینی میخواند. وی علاوه بر داستاننویسی مدتی فعالیتهای اجتماعی و بعضاً سیاسی نیز داشته و از تبعات آن زندانیشدن در حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی ایران بوده است. رمان طوبا و معنای شب و زنان بدون مردان مهمترین آثار داستانی اوست که در آنها به دنیای زنان و مسائل مربوط بدانها میپردازد.
غزاله علیزاده

غزاله علیزاده (۱۳۲۷-۱۳۷۵) متولد مشهد بود. در سه رشتهی ادبیات فارسی دانشگاه مشهد و حقوق و فلسفه دانشگاه تهران قبول شد اما درنهایت کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرد. بهقصد ادامه تحصیل در رشتهی حقوق به دانشگاه سوربن رفت، اما آنجا رشتهاش را به فلسفهی اشراق تغییر داد و سرانجام مرگ پدرش باعث شد نیمهکاره آن را رها کند. رمان دوجلدی خانهی ادریسیها بهترین رمان اوست. رمانی که دو سال پس از مرگش جایزهی بیست سال داستاننویسی را برایش به ارمغان آورد.
دو منظره، شبهای تهران و ملک آسیاب از دیگر رمانهای اوست. مجموعه داستانهای سفر ناگذشتنی، چهارراه و تالارها هم دارد که تالارها سالها پس از مرگش منتشر شد.
منیرو روانیپور

کارهای نکرده بکن؛ راههای نرفته برو؛ جاهای ندیده ببین؛ حرفهای نگفته بزن؛ اینها چهار جملهی کلیدی منیرو روانیپور (۱۳۳۱) است که سالها آن را تکرار میکند. وی تحصیلات دانشگاهی خود را در حوزهی روانشناسی در آمریکا ادامه داده است. وی که از سال ۲۰۰۶ بههمراه همسرش، بابک تختی، و پسرشان، غلامرضا، به آمریکا مهاجرت کردند، از معدود نویسندگانی است که فعالیتهای داستاننویسی خود را کنار نگذاشت، بلکه جدیتر آن را دنبال کرد. مجموعه داستان کنیزو (۱۳۶۷) داستان آتشزدن شهر نو اولین اثر داستانیاش است. پس از آن رمانهای اهل غرق، دل فولاد، کولی کنار آتش و شبهای شورانگیز را نوشت و منتشر کرد.
روانیپور که اصالتاً اهل جفره بوشهر است، فضای برخی از داستانهایش تحت تأثیر مکتب داستاننویسی جنوب، حالوهوای رئالیسم جادویی دارد؛ اما برخی دیگر از داستانهایش بر اصالت زن تأکید دارد و واقعگرایانه با زندگی زنان میپردازد؛ مثل دل فولاد.
زویا پیرزاد

چراغها را من خاموش میکنم عنوان رمان مشهوری از زویا پیرزاد (۱۳۳۱)، نویسندهی ارمنیتبار زادهی آبادان است که اغلب رمانخوانها آن را خواندهاند. پیرزاد در تهران ازدواج کرد و اکنون ساکن آلمان است. عادت میکنیم رمان دیگری از اوست که از آنهم بسیار استقبال شده است. مجموعه داستانهای طعم گس خرمالو، یک روز مانده به عید پاک و مثل همه عصرها که در دههی هفتاد شمسی چاپ شدند نیز خوانندگان زیادی پیدا کرد. داستانهای پیرزاد آنقدر ساده و روان و ملموس نوشته شده است که نظر هر خوانندهای با هر سنّ و سالی را به خود جلب میکند. شاید یکی از دلایل آن داشتن احساس تجارب مشترک بین خواننده و شخصیتهای داستان باشد.
زبان روان و ساده و خودمانی پیرزاد شاید یک دلیل اقبال به داستانهایش باشد. چراغها را من خاموش میکنم که جایزههای بسیاری همچون بهترین رمان بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال جمهوری اسلامی، بهترین رمان سال پکا و لوح تقدیر جایزهی ادبی یلدا را برای نویسندهاش به ارمغان آورد، روایت خانوادهای شرکت نفتی در آبادان دههی چهل است. راوی که زنی به اسم کلاریس است روزمرگی و احساسات خود را در رفتار با شخصیتهای داستان، از شوهر و بچهها و مادر و خواهرش تا مرد همسایهشان بازگو میکند.
بلقیس سلیمانی

بلقیس سلیمانی (۱۳۴۲) متولد رابر کرمان است. وی در رشتهی فلسفه تحصیل کرده و مقالههای بسیاری در این زمینه در روزنامههای گوناگون نوشته است. وی بیشتر به داستاننویسی مشهور است، اما نوشتههایی در حوزهی ادبیات معاصر نیز دارد. بازی آخر بانو بهترین رمان سلیمانی است که در سال ۱۳۸۵ برندهی جایزهی ادبی مهرگان شد. این رمان روایت زندگی دختری روستایی است که کمر همت برای ساختن زندگی خودش را میبندد. داستان در سالهای ابتدایی انقلاب و آغاز جنگ ایران و عراق است.
گل بانو، قهرمان داستان سلیمانی، میخواهد وارد دانشگاه شود و سرنوشتش را به دست خودش رقم بزند. خالهبازی، به هادس خوش آمدید، پیاده و مجموعه داستان بازی عروس و داماد از دیگر آثار اوست.
سپیده شاملو

سپیده شاملو (۱۳۴۷) زادهی تهران است. در دانشگاه زبان انگلیسی خوانده است، اما علاقهی وی به فیلم و داستان و بهطور کلی «روایت» باعث شد تا استعداد خود را در نوشتن داستان و نقد فیلم نیز بسنجد. شاملو ابتدا مقالهها و یادداشتهایی دربارهی فیلم و سینما نوشت. اولین رمان او با عنوان انگار گفته بودی لیلی در سال ۱۳۷۸-۱۳۷۹ منتشر شد که جایزهی داستاننویسی هوشنگ گلشیری را برای بهترین رمان اول به خود اختصاص داد و به این ترتیب نامش بهعنوان داستاننویس مطرح شد.
شاملو در سال ۱۳۸۴ دومین رمان خود را با عنوان سرخی تو از من منتشر کرد که آن کتاب هم نامزد دریافت جایزههای مختلف داستاننویسی شد.
هر دو رمان شاملو روانشناختی هستند و مسئلهی اصلی نویسنده مشکلات زندگی زنان است که آنها را به آدمهایی عصبی و گوشهگیر تبدیل کرده؛ چرا که زندگی در جامعهای که گرفتار انحرافات اخلاقی گوناگون است، آنها را از داشتن یک زندگی معمولی و انسانی محروم کرده است.
مهسا محبعلی

مهسا محبعلی (۱۳۵۱) شاگرد رضا براهنی در کارگاههای داستاننویسیاش بود. علیرغم اینکه در دانشگاه موسیقی خوانده، در حوزهی داستاننویسی بسیار موفق عمل کرده است. مجموعه داستان عاشقیت در پاورقی (۱۳۸۳) و رمان نگران نباش، دو دوره جایزهی هوشنگ گلشیری را برایش به ارمغان آورد. فعالیتهای محب علی در زمینهی نویسندگی در دانشگاه آیووا آمریکا نام او را در عرصهی بینالمللی مطرح ساخته است. نفرین خاکستری و وای خواهیم ساد از دیگر رمانهای اوست.
چند سالی بود که هرازچندگاهی اتفاق زلزلهی تهران ذهنها را درگیر خود میکرد. رمان نگران نباش محبعلی مصائب بحران هویت و گرفتاری جوانان به اعتیاد و استحالهی فرهنگی را در بستر توصیف زلزلهی تهران توصیف میکند که بسیار آن را خواندنی کرده است.
نغمه ثمینی

نغمه ثمینی (۱۳۵۲) نویسنده، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس و منتقد سینما است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در ادبیات نمایشی و سینما و پژوهش هنر تا مقطع دکتری دنبال کرده است. ازجمله فعالیتهای اخیر او تأسیس کمپانی تئاتر صدا با همکاری پارمیدا ضیایی در سیاتل آمریکاست. با آنکه تخصص اصلی وی نمایشنامهنویسی است، فیلمنامههای مشهور زیادی هم دارد که میتوان به خونبازی، شهرزاد، سه زن، مهمانخانهی ماه نو و طعم شیرین خیال اشاره کرد.
فریبا وفی

فریبا وفی اول بهمن ۱۳۴۱ در تبریز به دنیا آمده و رمان نویسی را از سالهای نوجوانی شروع کرده است. ابتدا داستانهایش در مجلاتی چون: آدینه، دنیای سخن، چیستا و مجلهی زنان چاپ میشد و کم کم رمان نویس شد . اولین داستان وفی، «راحت شدی پدر» است. نوشتن از دنیای زنان از دغدغههای او است. قلم زنانه و فضای داستانی متفاوت، فریبا وفی را به یکی از مطرحترین نویسندگان زن معاصر ایرانی تبدیل کرده است.
نسیم مرعشی

نسیم مرعشی، نویسنده ایرانی متولد سال ۱۳۶۲ در تهران است. او نویسندگی را از سال ۱۳۸۵ در مجله همشهری جوان شروع کرد و از سال ۱۳۸۸ رمان نویس شد. مرعشی تا امروز دو رمان و چند داستان کوتاه منتشر کرده است او قلم پختهای دارد و داستانهایش شامل موضوعات زنان ، جنگ و مهاجرت هستند. بیوگرافی کامل نسیم مرعشی را میتوانید در سایت طاقچه مطالعه کنید.
عطیه عطارزاده

متولد ۱۳۶۳ در تهران است. عطیه عطار زاده فوق لیسانس رشتهی مستند سازی و سینماست. او سالها مستندسازی کرده، سالها به صورت تحربی نقاشی کشیده است و حالا با همان حس و نیرویی که از دنیای هنرهای تجسمی در وجودش است مینویسد.. از عطار زاده تا به حال دو مجموعه شعر با نامهای «اسب را در نیمهی دیگرت برمان» و «زخمی که از زمین به ارث میبرید» به چاپ رسیده است. اولین رمان عطیه عطارزاده «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» نام دارد که نامزد جایزه ادبی احمد محمود نیز بوده است.
زهرا عبدی

زهرا عبدی فارغ التحصیل رشتههای ادبیات فارسی و ادیان و عرفان از دانشگاه تهران است. عبدی با سه رمان «روز حلزون»، «ناتمامی» و «تاریکی معلق روز» جای خود را در میان زنان رمان نویس ایرانی باز کرده است. زهرا عبدی با ادبیات کلاسیک آشنایی زیادی دارد. شخصیتهای رمانهایش اغلب خاکستری هستند و از دل زندگی روزمره بر میآیند. و مهاجرت، عشق، سفر از موضوعات رمانهای زهرا عبدی هستند.
سارا سالار

سارا سالار متولد ۱۳۴۵ در زاهدان است. داستانهایش به دلیل فضای زنانه و پرداختن به موضوعات مختلف دغدغههای زنان فضای متفاوتی دارند. سالار سعی دارد داستانهای متفاوتی را خلق کند. در داستانهای سارا سالار زنان با بحرانهای مختلفی مواجهند. کتابهای سالار روان شناختی بوده و در میان داستانهای حوزهی زنان جایگاه ویژهای دارند.
پینوشت: بخشی از یادداشتی که مطالعه کردید، به قلم حانیه دُرّی، نویسندهی بلاگ طاقچه بود.