قهوه استانبول نیکو می سوزد
نویسنده: علیاکبر شیروانی
انتشارات: نشر اطراف
«رنگپذیریِ متولد و ساکن شهر در اختیار خودش نیست اما مسافر به اختیار و شوق سفر میکند که رنگ بگیرد و عوض شود. مسافر میخواهد برای مدت کوتاهی رنگ شهرش نباشد و به رنگی دیگر دربیاید و مشقت سفر را تحمل میکند تا به رنگی تازه برسد. مقصد سفر خالی از انتخاب رنگ نیست…». «علیاکبر شیروانی» در مقدمهی مجموعه کتابهای «تماشای شهر» سفر و مقصد سفر را اینگونه توصیف کرده است. چه نگاهی زیباتر از این؟ زندگی مدرن و تلاشهای هر روزه برای گذران زندگی، ما را دچار روزمرگی طاقت فرسایی میکند. شاید بهترین انتخاب برای تغییر موقتی شرایط و درک لذتهای کوچک زندگی، فراهم کردن امکان سفر به شهری کوچک یا حتی قارهای بزرگ و دورتر باشد. درست است که تابستان تمام شده و شاید عمر سفرها به پایان رسیده باشد، اما به مناسبت روز گردشگری تصمیم گرفتیم چند شهر زیبا و تماشایی را از میان کتاب ها معرفی و دور دنیا سفر کنیم. ممکن است امکان سفر به هیچ یک از این نقاط را نداشته باشیم، اما جادوی ادبیات هرگز تنهایمان نمیگذارد.
قهوه استانبول نیکو می سوزد
نویسنده: علیاکبر شیروانی
انتشارات: نشر اطراف
نشر «اطراف» مجموعهای با عنوان کتابهای «تماشای شهر» منتشر کرده که با تلاش «علیاکبر شیروانی» گردآوری شده است. در این کتابها با رنگ شهرها و حال و هوایشان از دید مسافران ایرانی دورهی قاجار آشنا میشویم؛ مسافرانی که اغلب از صاحب منصبان و مرفهین جامعهی آن روزهای ایران بودهاند و گاهی نیز مردم عادی که با زحمت فراوان خود را به مقصد مورد نظرشان رساندهاند.
در کتاب «قهوهی استانبول نیکو میسوزد»، دومین کتاب از این مجموعه، دوازده سفرنامه میخوانیم که از آبان ۱۱۸۱ تا دی ماه ۱۲۸۳ نوشته شدهاند. نویسندگان این سفرنامهها به سراغ خیابانها، بازارها، مساجد، غذاها و حتی سیرک و تئاتر در استانبول رفتهاند و با زبانی شیرین و سرشار از حیرت از این شهر نوشتهاند. با وجود سفرنامههای ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه در این کتاب، پیشنهاد ما این است که تمام کتاب را بخوانید تا با مردی آشنا شوید که خود را از مشهد به استانبول زیبا میرساند.
خواندن کتابهای این مجموعه میتواند به ما کمک کنند که علاوه بر سفر به دور دنیا، در زمان هم سفر کنیم.
خاطرهی استانبول
نویسنده: احمد امید
مترجم: عارف جمشیدی
انتشارات: انتشارات ورا
«احمد امید»، نویسندهی سرشناس اهل ترکیه، این کتاب را در سال ۲۰۱۰ به چاپ رسانده است. کتاب «خاطرهی استانبول» در همان سال پرفروشترین کتاب ترکیه شد. این رمان مثل اغلب کارهای احمد امید در ژانر پلیسی-جنایی نوشته شده است. در زیر عنوان میخوانیم «هفت پادشاه، هفت مکان تاریخی، هفت جنایت در هفت روز». این رمان به یک کتاب تاریخی رازآلود شباهت دارد که هفت قتل اتفاق افتاده در استانبول را از 700 سال پیش از میلاد تا دوران جمهوریت روایت میکند. این حوادث به هفت پادشاه این دورانها میپردازد که بیشترین تأثیر را بر استانبول داشتهاند. میتوان گفت در این روایت، شهر استانبول به عنوان مکان رویداد حوادث تاریخی، بیش از هر چیز مورد اهمیت است. پس اگر قصد سفر به استانبول را دارید، پیشنهاد ما این است که کتاب «خاطرهی استانبول» را همراه خود داشته باشید و این روایتهای رمزآلود را در همان مکانها بخوانید.
کتاب سیاه
نویسنده: اورهان پاموک
مترجم: عینله غریب
انتشارات: نشر چشمه
«وقتی سفرهی صبحانه را روی میز غذاخوری پهن میکرد، خیلی دوست داشت سرو صدایی راه بیفتد که رویا را از خواب بپراند ولی نه سر و صدایی راه افتاد و نه رویا بیدار شد. وقتی طبق معمول پنیر و زیتون یادش رفته بود و نان کنجدی بیات را با چای دمنکشیدهاش دیشلمه میکرد و به تیتر خبرهای روزنامه چشم میانداخت به فکر این بود که شب پیش جلال بروند به رویا بیشتر خوش میگذرد یا سینما کُناک».
«اورهان پاموک»، پرافتخارترین نویسندهی ترکیه و نویسندهای مشهور در دنیا، در این کتاب ما را با مسئلهی هویت انسانی و تناقضهای شخصیتی روبهرو میکند که در حوادث و جناح بندیهای سیاسی و وضعیتهای جامعهشناختی دچار آشوب میشود.
«غالب» وکیل مدافعی است که با همسرش «رویا» در استانبول زندگی میکنند. یک روز رویا، بیهیچ توضیحی او را ترک میکند و «غالب» در طول رمان به جستوجوی او میرود. ابتدا فکر میکند جلال، پسر عموی رویا که روزنامهنگار شناخته شدهای است از او اطلاع دارد اما بعد متوجه میشود که جلال هم گم شده است. غالب وارد زندگی جلال میشود و حتی به جای او برای روزنامه مینویسد. این مسیر او را وارد چالشهایی غریب میکند و داستان به سبک رمانهای پلیسی پیش میرود. زبان سادهی پاموک که با استفاده از تمثیلهای شرقی و استفاده از تکنیکهای رمان نویسی غربی پیش میرود، خواننده را در پیچ و تابهای روایت همراهی میکند. «اورهان پاموک» در «کتاب سیاه» مانند اکثر رمانهایش استانبول را به زیبایی بازسازی میکند. دوگانگی هویتی که در شهر بین سنت و مدرنیته آشکارا دیده میشود و تأثیر اندیشههای سیاسی به خصوص در بررسی روزنامههای چپگرای استانبول ما را با فضای غالب شهری آشنا میکند. شخصیت پردازی فوق العادهی پاموک در پیچ و تاب روایت و اشارات ظریف به آنچه که در زندگی شهری مردم جریان دارد، دید ما را نسبت به استانبول و مردم آن گسترش میدهد. با این کتاب میتوانیم چشمانمان را ببیندیم و به استانبول سفر کنیم.
استانبول
نویسنده: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
استانبول شهر مسجدها و بناهای تاریخی بیشمار است. استانبول در مرز دو قارهی آسیا و اروپا، در کنار تنگهی بسفر و دریای مرمره واقع شده است و آب و هوای بینظیری دارد. در کتاب «راهنمای سفر به استانبول» هر اطلاعاتی راجع به این شهر توریستی دنیا نیاز داشته باشیم، پیدا میکنیم.
پیشنهاد میکنیم یادداشت «کتابها را به سفر میبرند» را هم بخوانید.
جنایت و مکافات
نویسنده: فئودور داستایفسکی
مترجم: اصغر رستگار
انتشارات: انتشارات نگاه
«داستایوفسکی» نویسندهی مشهور و اثرگذار روسی، این کتاب را در سال ۱۸۶۶ نوشت. این کتاب در فهرست ده رمان برتر تمام تاریخ ثبت شده است. او طرح اولیهی این داستان را زمانی که به علت حضور در محافل روشنفکران روسیهی تزاری در زندان به سر میبرد نوشت.
در «جنایت و مکافات» شخصیتهای متعددی حضور دارند که نویسنده با دقت بسیار از دیدگاه روانکاوی و انسانشناختی به تحلیل هرکدام پرداخته است. اما داستان پیرامون زندگی «راسکولنیکف»، جوان دانشجویی میگذرد که فقر او را دچار بیگانگی با خود و جامعه کرده است. ذهن پیچیدهی او نسبت به وضعیت اخلاقی قتل انسانهای شرور، در این بحران شدید مالی او را پیش میبرد تا در نهایت دست به قتل پیرزنی رباخوار بزند. «مگر من پیرزن را کشتم؟ من خودم را کشتم، نه پیرزن را! با این کار پدر خودم را برای همیشه درآوردم!… اما پیرزن را شیطان کشت، نه من». اما سردرگمی و هراس از متهم شناخته شدن، کار او را به جنون میکشاند. در این وضعیت در رابطهای عاشقانه با «سونیا» قرار میگیرد و این عشق او را به تصمیمی متفاوت میرساند.
در این رمان با تصویر دقیقی از شهر «سن پترزبورگ»، پایتخت آن روزهای روسیه، روبهرو میشویم. داستایوفسکی زشتیهای این شهر بزرگ را با جزئیات و خشونتی آشکار معرفی میکند.
آبلوموف
نویسنده: ایوان گنچارف
مترجم: سروش حبیبی
انتشارات: فرهنگ معاصر
«ایوان گنچاروف» در رمان بسیار مهم «آبلوموف» ما را با انسانی آشنا میکند که رخوت تمام زندگیش را فراگرفته است. او که به لحاظ مالی آسودگی دارد، در نیمهی اول کتاب همراه با خدمتکارش زندگی پر ملالی را میگذراند. هردوی آنها تمام مدت در حال استراحت و بیعملی هستند و تنها راجع به کثیفی خانه مشاجره میکنند. توصیفات دقیق و ریزبینانهی نویسنده، ما را با جزئیات چنین زندگیای همراه میکند. در نیمهی دوم کتاب اتفاقها و گفتوگوها به نحوی پیش میروند که فلسفهی این انتخاب آبلوموف را آشکارتر میکند.
این کتاب به سکون و رخوت اشرافی اشاره دارد که در آن روزهای روسیه بیعمل و بیتفاوت نسبت به همهی مسائل اجتماعی تن به عادت روزمرگی داده بودند؛ اما نوعی مواجههی متفاوت با نتیجهی حاصل از کار کردن و دغدغه مندی را نیز مطرح میکند. تأثیر این کتاب به حدی است که هنوز مردم روسیه از واژهی «آبلومویسم» استفاده میکنند. ترجمهی خوب «سروش حبیبی» این اثر را خواندنیتر کرده است.
«شتولتس با سرسختی تکرار کرد:
– نه، این زندگی نیست!
– خب به عقیدهی تو اگر این زندگی نیست، چیست؟
شتولتس کمی فکر کرد که ببیند اسم این زندگی را چه میشود گذاشت و بعد گفت:
– این… میشود گفت… آبلومویسم است.
ایلیا ایلیچ، در حیرت از این واژهی عجیب، آهسته گفت:
– آب… لومویسم!
و بعد دوباره آن را بخش بخش تکرار کرد:
– آب… لو… مویسم…
با نگاهی تعجبزده به شتولتس خیره ماند و بیرغبت و با خجالت پرسید:
– پس آرمان زندگی برای تو چیست؟ چیست که آبلومویسم نباشد؟
و بعد با جسارت افزود:
– مگر همه در پی همان چیزی نیستند که من در خیال میبینم؟ آخر تصدقت، مگر هدف همهی تلاشها و سوادها و جنگها، همهی فعالیتهای تجارتی شما و زحمات سیاستمداران، حصول همین آرامش و آسودگی نیست؟ مگر شما همه نمیخواهید این بهشت از دست رفته را به دست آورید»؟
آبلوموف که از جوابهای آماده شتولتس به تنگ آمده بود با غیظ گفت:
– پس کی میخواهی زندگی کنی؟ فایدهی این همه زحمت چیست؟
– من خودِ کار را دوست دارم. هیچ دلیل دیگری برای کار کردن ندارم. کار یک شیوهی زندگی است. درونمایهی زندگی است، اصل و هدف زندگی است. دست کم برای من این طور است. تو کار را از زندگیات بیرون راندهای و ببین به چه روزی افتادهای!
پیشنهاد ما این است که اگر میخواهید با نوع مزمنی از بیعملی که ممکن است گریبان یک جامعه را بگیرد آشنا شوید، این کتاب را بخوانید و با پرسش ضرورت تعدیل امر روزمره در کنار هدفمندی در زندگی مواجه شوید.
یادداشت های یک پزشک جوان
نویسنده: میخائیل بولگاکف
مترجم: آبتین گلکار
انتشارات: نشر ماهی
«بولگاکف»، نویسندهی کتاب «یادداشتهای یک پزشک جوان»، در کییف اوکراین به دنیا آمد و در دانشگاه همان شهر به تحصیل در رشتهی پزشکی مشغول شد. او برای گذراندن دورهی کارآموزی همراه با همسرش به روستایی دورافتاده سفر کرد و تجربههای عجیبی به دست آورد. «بولگاکف» که پزشکی متعهد و البته ضد کمونیسم بود، به نوشتن خاطرات روزهای کارآموزی خود در هیئت پزشکی جوان در روستایی دور افتاده پرداخت. او این نوشتهها را به صورت پراکنده در نشریات به چاپ رساند که همگی عنوان فرعی «یادداشتهای یک پزشک جوان» را داشتند. پراکندگی روایتها حاصل جمع آوری این یادداشتها است که خود بولگاکف این کار را انجام نداده. او اعلام کرده بود میخواهد مجموعهای با همین عنوان به چاپ برساند اما این کار را انجام نداد. ترجمهی دکتر «آبتین گلکار» از این کتاب ، روایتها را برای مخاطب ایرانی بسیار ملموس و خواندنی کرده است.
نوری که در مغزم درخشیدن گرفته بود پیوسته بیشتر میشد و ناگهان بدون هیچ کتاب آموزشی، بیهیچ مشورت و بیهیچ کمکی دریافتم (با اطمینانی آهنین دریافتم) که الان مجبور میشوم برای نخستین بار در زندگی روی انسانی در حال مرگ، عمل قطع عضو انجام دهم. و این انسان زیر چاقوی جراحی من خواهد مرد. بله، زیر چاقوی من خواهد مرد. آخر دیگر خونی در بدنش نمانده! تمام خون بدنش در طول ده ویرستا راه از پاهای خردشدهاش بیرون ریخته و حتی معلوم نیست الان چیزی احساس میکند و چیزی میشنود یا نه. ساکت است. آه، چرا نمیمیرد؟ پدر عقل باختهاش به من چه خواهد گفت؟ با صدایی که شبیه به صدای خودم نبود به آسیستان گفتم: وسایل جراحی قطع عضو را آماده کنید.
سفر به مسکو
نویسنده: محمدصادق کریمی
انتشارات: انتشارات کتابستان معرفت
قصرهای باشکوه، موزههای تاریخی و هتلهای لوکس، برای توصیف بزرگترین شهر مسکو کافی نیست. تاریخ انقلابها و جنگهای داخلی و خارجی روسیهی پهناور، این کشور را به ترکیبی تماشایی از زندگی مجلل و اشرافی در کنار سبک خاص زندگی کمونیستی و همچنین غربگرایی رسانده است. مسکو شاید نمود بارز این ترکیب باشد.
اکنون که روادید برای مسافران ایرانی به روسیه لغو شده است، مسکو مقصد مناسبی برای گردشگران شناخته میشود. اگر قصد سفر به این شهر باشکوه را دارید حتما کتاب «راهنمای سفر با مسکو» را همراه داشته باشید.
سن پترزبورگ
نویسنده: وحیدرضا اخباری
مترجم: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
سن پترزبورگ، شمالیترین شهر پرجمعیت جهان و دومین شهر بزرگ کشور روسیه است. این شهر در ۱۷۳۰ به دستور پتر کبیر ساخته شد و در آن دوران با نام پتروگراد شناخته میشد و پایتخت روسیه بود. بعدها با انقلاب لنین به لنینگراد تغییر نام داد و با فروپاشی شوروی دوباره سن پترزبورگ عنوان گرفت.
این شهر روزهای تاریخی پرفراز و نشیبی داشته و بناها و مجسمههای نمادین بسیاری در آن وجود دارد. سن پترزبورگ زیبا میزبان جشنهای فرهنگی و هنری مهم جهان است. برای بازدید از این شهر و دسترسی آسانتر به هر اطلاعاتی که راجع به آن نیاز دارید، کتاب «راهنمای سفر به سن پترزبورگ» را به شما پیشنهاد میکنیم.
هند
نویسنده: وحیدرضا اخباری
مترجم: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
دومین کشور پرجمعیت دنیا ، مجمعی از تعداد بسیاری ادیان، خدایان و مردمی با فرهنگهای متنوع است. اما این کثرت در میان مردم قابل احترام است و گستردگی جغرافیایی به پراکندگی تنوع کمک میکند. تاریخ کهن و فرهنگ غنی این کشور، مجموعهای از بناهای تاریخی، منابع طبیعی، صنایع دستی و آداب و رسوم ویژهای ایجاد کرده که تجربهی سفر به هر نقطه از این کشور را به تجربهای بینظیر تبدیل میکند. در کتاب «راهنمای سفر به هند»، بیشتر با این کشور آشنا میشویم. میتوانیم مقصدمان را بر اساس سلیقه انتخاب کنیم و با ورود به هندوستان انتخابهای دقیقتری برای نحوهی گذراندن سفرمان خواهیم داشت.
ببر سفید
نویسنده: آراویند آدیگا
مترجم: ابوالفضل رئوف
انتشارات: نشر روزگار
هندوستانی پرهیاهو که همواره در وضعیت تقابل اشراف و فقرا قرار داشته، با شلوغی و بینظمی حاصل ازدحام بیشمار انسانها، باورهای مذهبی متعدد و سنتهای مستحکم، در کتاب «ببر سفید»، نوشتهی «آراویند آدیگا» به خوبی دیده میشود. «ببر سفید» کمدی سیاهی است که در آن «بالرام حلوایی»، در هفت شب زیر نور چلچراغ دفتر کارش، روایتی هولناک و پیچیده از مسیری که در زندگی پیش گرفته مینویسد. مسیری که او را از فقر گذر داده و به موفقیتی «نیم پز» رسانده؛ مسیری که با زیر پا گذاشتن خانواده و هر انسان دیگری پیش رفته و در نهایت موفقیتی غرق در فساد و دروغگویی برای بالرام همراه داشته است. شاید این همان مسیری باشد که بسیاری از مردم در جامعهای مثل هند، بدون دولت مرکزی قدرتمند و انسجام و همدلی ملی، پیش بگیرند.
در درگاه خانهمان مهمترین عضو خانوادهام را میبینید: گاومیش. او چاقترین عضو خانوادهی ما بود و این در مورد هر خانهی دیگری در روستا صدق میکرد. در تمام طول روز، زنها مداوم به او علف تازه میخوراندند. تیمار او مشغلهی اصلی زندگیشان بود. تمام آرزوهایشان در فربهی او خلاصه میشد، قربان. اگر شیر کافی میداد، زنان میتوانستند قدری از آن را بفروشند و بدین ترتیب ممکن بود در انتهای روز اندک پول بیشتری ته دستشان باقی بماند. او موجودی فربه با پوست صیقلی بود. رشتهای دراز از بزاق غلیظ به رنگ مروارید از کنج دهانش آویزان بود. تمام روز در میانهی پهنهای پرحجم خود مینشست. او دیکتاتور خانهی ما بود.
میلیونر زاغهنشین
نویسنده: ویکاس سواروپ
مترجم: مهدی غبرایی
انتشارات: انتشارات کتابسرای نیک
شاید فیلم «میلیونر زاغه نشین» را دیده باشید. اقتباسی از کتابی با همین عنوان که توانست جایزهی بهترین فیلم اسکار ۲۰۰۹ را کسب کند. اما باید دانست که رمان، بسیار قویتر از فیلم است.
«در این میان کسانی هم هستند که بگویند این بلا را خودم سر خودم آوردم. با شرکت کردن در آن مسابقهی تلویزیونی، انگشتشان را به طرفم تکان میدهند و حرف بزرگترهای داراوی را یادم میاندازند که هیچ وقت نباید پا را از خط بین دارا و ندار آن طرفتر بگذاری. آخر یک پیشخدمت بینوا را چه به اینکه در یک مسابقهی هوش شرکت کند؟ عقل و هوش چیزی نیست که ما مجاز به استفادهاش باشیم. ما قرار است فقط از دست و پایمان استفاده کنیم».
«رام محمد توماس»، پسر جوانی است که به صورت تصادفی در مسابقهی تلویزیونی «کی یک میلیارد میبرد؟» شرکت کرده و با دانش عمومیای که حاصل زندگی پرفراز و نشیب خیابانی و تجربههای تصادفی است، برندهی این مسابقه میشود. حالا او دستگیر شده تا اعتراف کند که یک متقلب است. در گفتوگوهای او با بازرس، روایت زندگی او را میشنویم. تضاد چشمگیر طبقاتی در هندوستان این سالها با جزئیات دقیقی از زندگی شهری مردم هند دیده میشود. «ویکاس سواروپ» نویسندهی کتاب، با جزئی نگری بسیار در مکانهایی که شخصیت اصلی داستان در آنها زندگی و کار کرده یا حوادث عجیبی را تجربه کرده است، ما را با حقیت زندگی و فرهنگ مردم هند در سطوح اجتماعی مختلف آشنا میکند و بافت شهری آن را نشان میدهد.
کودکی من در هندوستان
نویسنده: رابیندرانات تاگور
مترجم: امیرحسین اکبری شالچی
انتشارات: نشر روزگار
سرود ملی هند را «تاگور» سروده؛ شاعر، فیلسوف و موسیقی دانی اهل بنگال که اولین برندهی آسیایی جایزهی نوبل ادبیات است. «تاگور» در کتاب «کودکی من در هند»، زندگینامهی خود را در سرزمین هند نوشته است. هر آنچه او را به شاعری شناخته شده تبدیل کرده و به سمت ادبیات برده است، در این کتاب با نثری شیوا و روان توصیف میکند.
در کتاب «کودکی من در هند»، چهرهی هندوستان قدیم را میبینیم که چطور با سالخورده شدن «تاگور» تغییر میکند و ماشین و ازدحام، جایگزین گاریها و آرامش شهر میشود.
باران بمبئی
نویسنده: پیام یزدانجو
انتشارات: نشر چشمه
اگر این کتاب را بخوانید دیگر خیال رفتن به هند رهایتان نخواهد کرد.
«پیام یزدانجو» که چند سالی برای ادامهی تحصیل به هند رفته بود، آنچنان با خدایان، افسانهها، اعتقادات، فرهنگ و جغرافیای این کشور پهناور آشنا شد که نمود این ارتباط را میتوان به صورت کامل در کتاب «باران بمبئی» خواند. این مجموعه داستان «پیام یزدانجو»، روایتهای رازآلودی است از آدمهایی عجیب که با اتفاقها و وضعیتهای اسرارآمیزی در پهنهی جغرافیایی هندوستان مواجه میشوند. حضور اساطیر و خدایان هند، افسانهها و مکانهای ناشناختهی این سرزمین، ابهام و جذابیت این داستانها را اضافه میکند.
پاریس
نویسنده: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
معماری بینظیر، خیابانهای زیبا، کافههای قدیمی، باغها و موزهها و آثار تاریخی متعدد، برای توصیف شهر پاریس کافی نیستند. پاریس را شهر عشق، ادبیات و مد میشناسیم. اما تمام این موارد، این شهر را به یکی از گرانترین مقصدهای گردشگری دنیا تبدیل کرده است. سفر به پاریس میتواند روزهای رویایی یک گردشگر را رقم بزند اما نیاز به برنامه ریزی و شناخت کافی از این مردم متفاوت دوست داشتنی و فرهنگشان دارد. اگر فرانسهی زیبا انتخاب شما برای سفر است، کتاب «راهنمای سفر به پاریس» را هرگز از خود دور نکنید.
پاریس از دور نمایان شد
نویسنده: علیاکبر شیروانی
انتشارات: نشر اطراف
«شهر پاریس شأنش اجل از آن است که کسی بتواند چگونگی آن را بنویسد. همینقدر در جلالت قدر این شهر بس است که در موقع اکسپوزیسیون تقریباً دو میلیون مهمان در خودش میپذیرد بدون آنکه نانش گرانتر یا نظمش کمتر بشود». نشر اطراف در مجموعهی «تماشای شهر» گزیدهای از سفرنامهها را به شهرهای مختلف جهان جمع آوری کرده است که مسافران دوران قاجار آنها را نوشتهاند. در این مجموعه تمرکز بر کشف روح هر شهر با نگاه ایرانی است. «پاریس از دور نمایان شد» اولین کتاب این مجموعه است که «علیاکبر شیروانی» آن را گردآوری کرده. بخوانیم و ببینیم که چگونه پاریس در آن سالها چهرهای دلرباتر از آشوب امروز داشته است.
بینوایان (جلد اول)
نویسنده: ویکتور هوگو
مترجم: ناهید ملکوتی
انتشارات: انتشارات نگاه
این رمان شناخته شدهی «ویکتور هوگو» تصویری گویا از فرانسهی قرن نوزدهم به ما نشان میدهد. ماندگارترین تاریخ فرانسه که فقر و بیپناهی مردم توسط اشراف نادیده گرفته شده بود در گرسنگی «ژان والژان» نمودار میشود. پسرکی که به خاطر دزدیدن یک قرص نان برای خانوادهاش به پنج سال حبس محکوم میشود و در پی فرارهای متعدد از زندان در مجموع ۱۹ سال را پشت میلهها سپری میکند تا با روحی آزرده و خشمی ناتمام نسبت به جامعه و حکمرانان آزاد شود. «ژان والژان» پس از آزادی با کینهای عمیق از قضاوت ناعادلانه به زندگی باز میگردد و در پی آشنایی با اسقفی که به او سرپناه داده بود، مسیر زندگیش تغییر میکند. در ادامه، داستان زندگی «کوزت» را میخوانیم که چگونه با ژان آشنا میشود و اتفاقهایی که بعد از این رخ میدهد.
«بینوایان» نه تنها وضعیت اجتماعی و سیاسی آن دوران کشور فرانسه را بازنمایی میکند، بلکه تصویری درخشان از معماری و فضاهای شهری آن زمان نیز ازائه میدهد.
پاریس جشن بیکران
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: فرهاد غبرایی
انتشارات: انتشارات کتاب خورشید
«همینگوی» برای یکی از دوستانش نوشته است: «اگر بخت یارت بوده باشد تا در جوانی در پاریس زندگی کنی، باقی عمرت را هرجا که بگذرانی با تو خواهد بود؛ چون پاریس، جشنی بیکران است».
«ارنست همینگوی» در سالهای ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۶، زمانیکه نویسندهای ناشناس بود، همراه با همسرش به پاریسسفر کرد و آنجا برای مدتی زندگی کرد. او در این کتاب، خاطرات خود از آن سالها درباره این شهر محبوب در دنیا را با زبانی لطیف و نثری گیرا روایت میکند.
وقتی به پاریس برگشتیم هوا صاف و سرد و دلنشین بود. شهر با زمستان اخت شده بود و در ذغال فروشی خیابان ما هیزم خوب میفروختند و بیرون بسیاری از کافههای خوب، آتشدان گذاشته بودند تا وقتی روی صندلیهای بیرون مینشینی گرم شوی… در خیابان نور زمستانی بسیار زیبا بود. دیگر چشمت به دیدن درختان عریان در زمینهی آسمان خو گرفته بود و در باغ لوگزامبورگ و در باد تند و تیزش روی سنگفرشهای تازه باران خورده قدم برمیداشتی.
ریو
نویسنده: وحیدرضا اخباری
مترجم: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
سواحل گرم، طبیعت تماشایی و شور زندگی در شهرهای امریکای لاتین هر گردشگری را به خود ترغیب میکند. ریو دومین شهر بزرگ دنیا برزیل است. شاید تصویر مجسمهی مسیح نجات دهنده را به یاد بیاورید؛ این بزرگترین مجسمهی جهان که بر کوهی در ریو واقع شده است. در کتاب «راهنمای سفر به ریو» از وضعییت آبوهوایی متفاوت این شهر آگاه میشوید و میتوانید برای بازدید از مناظر بکر و خیابانگردیهای شبانه در شهری پر از نشاط و سرزندگی برنامه ریزی کنید.
درخت زیبای من
نویسنده: ژوزه مائورو ده واسکونسلوس
مترجم: مرضیه کردبچه
انتشارات: انتشارات شبگون
«ژوزه مائورو ده واسکونسلوس»، در این کتاب شخصیتی هم نام با خودش خلق کرده است. «زه زه» یا همان «ژوزه»، پسربچهای خیالپرداز و سرشار از عشق و هیجان است. او در خانوادهای فقیر زندگی میکند که همه معتقدند شیطان توی جلد «زه زه» رفته است. در برابر شیطنتها و روح سرزندهی او خشونت میورزند و «زه زه» همیشه با حیرت به این تلخیها و بدرفتاریها نگاه میکند. او در قلبش خورشیدی دارد. «یک روز دیندینها به من گفته بود که شادی خورشیدی است که در دل میدرخشد. و حالا خورشید با سعادت همه چیز را روشن میکرد. اگر این حرف راست بود، خورشید درونی من همه چیز را قشنگ میکرد». او ناچار به خیالات پایان ناپذیر خود پناه میبرد. درخت همزادی برای خود انتخاب میکند؛ یک درخت پرتقال. او با درخت زیبایش صحبت میکند و از جهان شاداب و سرزندهای که در خیالش جریان دارد، رویا میبافد. «زه زه»، خواننده را به خیابانهای پرحرارت برزیل میبرد و دنیای دیگری برای او ترسیم میکند.
ساعت ستاره
نویسنده: کلاریس لیسپکتور
انتشارات: انتشارات کتاب سده
«هزاران دختر شبیه این دختر اهل شمال شرقی در حلبیآباد ریو دو ژانیرو پیدا میشوند، در اتاقهای اجارهای زندگی میکنند، با تمام توان پشت پیشخانها جان میکنند. حتی از این حقیقت آگاه نیستند که زیادیاند و وجودشان برای هیچکس اهمیتی ندارد. فقط چندتایی از آنها گاهی غر میزنند و تا آنجا که میدانم هرگز اعتراض نمیکنند، چون کسی نیست که گوش کند». راوی سرسخت و واقع بین این کتاب، داستان دختری به نام «مکبئا» را روایت میکند که در فلاکت و فقر در حلبیآباد شهر «ریو دو ژانیرو» زندگی میکند. «مکبئا» چهرهای زشت و بدنی بیمار دارد و بسیار خجالتی است. در عین حال او عاشق زندگی کردن است. تقابل «مکبئا» با راوی بیاحساس و تلخ داستان زندگیش، این عشق دیوانه وار دختر به زندگی و جزئیاتش را رقت انگیز جلوه میدهد.
«کلاریس لیسپکتور»، نویسندهی این کتاب است که اکنون به عنوان مهمترین نویسندهی یهودی پس از کافکا شناخته میشود. «لیسپکتور»، متولد اوکراین است اما خانوادهاش زمانی که او تنها دو ماه داشته برای فرار از جنگ جهانی به برزیل مهاجرت میکنند. او درد ناشی از مهاجرت به خاطر کسب آسایش و رنج گرفتاریهایی که ممکن است همواره گریبانگیر انسان شود را به زیبایی روایت کرده است.
آگوست
نویسنده: روبن فونسکا
مترجم: زهرا رهبانی
انتشارات: انتشارات نگاه
دههی 50 میلادی، روزگار مهمی در تاریخ سیاسی اجتماعی مردم برزیل است. کودتای نظامی در سال ۱۹۳۰، «ژوتولیو وارگاس» را به رئیس جمهوری این کشور رساند. او از آن سال تا ۱۹۵۴ که با شلیک گلوله خودکشی کرد، زندگی سیاسی پرآشوبی را تجربه کرد. «روبن فونسکا» در این کتاب به بررسی وضعیت سیاسی متلاطم این سالهای برزیل پرداخته است.
رگوریو از انتظار بدل شدن به یکی از قربانیان کوئروو خسته شده بود. همه او را دوست رئیسجمهور میشناختند، اما درعینحال، با خبرچینی بیعرضه و کوسهی کوئروو میخندید، و این بیش از حماقتی بود که پسر احمق ئوسوالدو آرانیا کرد، اسلحه به دست تنها مشتی حوالهی صورت مفتری داد؛ او میتوانست کوئروو را بکشد، با اینهمه تنها از شکستن عینکش خوشحال بود. هیچیک از آنها نمیخواست زندگی راحتی را که از برکت سر رئیسجمهور به دست آورده بود از دست بدهد و جان ناقابل خود را نثار کند، برای آنان نوشیدنی سفارش دادن و رابطه با خانمهای نهچندان متشخص ترجیح داشت، هرچند او از آن نوکرهای دستبهسینه انتظاری بیشتر نداشت. همه در دولت جدید ثروتمند شده بودند، اما عدهی کمی سپاسگزار رئیسجمهور بودند.
آفریقای جنوبی
نویسنده: زهره مرصوص
انتشارات: انتشارات راهنمای سفر
آفریقای جنوبی با آفتاب طبیعی و حیات وحش بینظیر، یک مقصد هیجان انگیز برای سفر به دور دنیا است. مردم خونگرم و فستیوالهایی پر از موسیقی و رقص در اغلب شهرهای این منطقه جریان دارد. حضور بومیان و آیینهای قبیلهها بر فرهنگ مردم اثر گذار است و برای بازدید کنندگانی که نسبت به جادوی این سنتها کنجکاوند، بسیار جالب توجه خواهد بود. تاریخ این منطقه با استعمار و جنگهای داخلی گره خورده است. فقر و بیماری و آپارتاید همچنان معضلات اصلی این ناحیه هستند. برای شناخت کافی نسبت به آفریقای جنوبی به عنوان مقصد سفر، هرگز به خواندن کتاب راهنما اکتفا نکنید! پیش از سفر، از سنتها و افسانههای بومیان تا وضعیت شهرها و امنیت سواحل آگاه باشید و بهترین سفر خود را در این منطقهی بکر تجربه کنید.
همه چیز از هم میپاشد
نویسنده: علی هداوند
انتشارات: کتاب نشر نیکا
این رمان مدرن آفریقایی، به تقابل و نزاع بین مردم بومی روستای «اوموفیا» با استعمارگران و هجوم فرهنگی ناشی از حضور آنها میپردازد. در آخرین سالهای قرن نوزدهم، استعمار کشورهای آفریقایی توسط اروپاییها با شعار تبلیغ اندیشههای آزادیبخش و نجات مردم بومی از عقاید سنتی و توحش ادامه پیدا کرد. شخصیت اصلی این رمان مرد بومی مورد احترامی است که به اصول سنتی قبیلهای اعتقاد دارد اما در تقابل با فرهنگ القایی استعمارگران دچار فروپاشی میشود.
در رمان «چینوا اِچهبی» با بسیاری از رسوم قبیلههای آفریقایی و عقاید بومیان این کشور آشنا میشویم. «چینوا» ما را با زیبایی و اصالت این سنتها آشنا میکند؛ همانطور که در یک مصاحبه تأکید کرده است: «لازم است به خوانندگان خود بیاموزم که گذشتهی آنها با همهی کمبودهایش، یک شب دراز توحش نبوده است که اروپاییان از گرد راه برسند و به نیابت از سوی خداوند آنان را از این توحش برهانند»!
این کتاب را در یادداشت «کتابهایی که پیش از مرگ باید خواند» هم معرفی کردیم. پیشنهاد میکنیم این یادداشت را هم بخوانید.
میمیریم، غنی از عشق و قبایل. آنچه بلعیدهایم، میچشد. بدنهایی که در آن وارد شدیم و چون رودهایی از خرد در آن شنا کردیم، شخصیتهایی که چون درخت بالا رفتیم، ترسهایی که در آن پنهان شدیم، چون غارهای متروک. میخواهم وقتی مردم بدنم نشانههایی از آن داشته باشد. کشورهای واقعی ما هستیم نه نقشههایی کشیده شده با اسامی مردان و زنان ثروتمند و مقتدر. ما تاریخهای مشترک هستیم، کتابهای مشترک. ما در تجربهها و لذتهایمان متعلق به خودمان نیستیم. تنها چیزی که خواستهام، قدم زدن درچنین مکانی بودهاست، با تو، در سرزمینی بدون نقشهها.
«بیمار انگلیسی»، خلبان گمنامی است که هواپیمایش در جنگ جهانی دوم در شمال آفریقا سقوط میکند. شدت جراحات او به حدی است که هویتش قابل شناسایی نیست و تنها با عنوان «بیمار انگلیسی» شناخته میشود. اعراب صحرا نشین آفریقا بدن نیمه جان او را پیدا میکنند و به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل میدهند. پرستار جوانی مسئولیت رسیدگی به او را در صومعهای که به شکل بیمارستان درآمده، به عهده میگیرد.
«مایکل اونداتیه»، با نوشتن این رمان توانست جایزهی بوکر ۱۹۹۲ را به دست آورد. «بیمار انگلیسی» رمانی عاشقانه است که در آن روابط انسانی به خصوص در شرایط بحرانی تصویر شده و سرنوشت فناپذیر انسان، رنج این کتاب است. «آنتونی مینگلا» در سال ۱۹۹۶ بر اساس این رمان، فیلمی با همین عنوان ساخت که جایزهی اسکار را کسب کرد.
زندگی و زمانه مایکل ک
نویسنده: جی. ام. کوتسیا
مترجم: مینو مشیری
انتشارات: نشر نو
جنگهای داخلی آفریقای جنوبی، این کشور را از درون متلاشی کرده بود. در آن دوران مایکل.ک. پس از سی و یک سال زندگی در وضعیتی نابهسامان، پیشنهاد مادر بیمارش را میپذیرد تا هر دو از شهر کوچ کنند و به روستای خود سفر کنند. چهرهی مایکل.ک. از کودکی نابههنجار بوده و این مسئله در کنار فقر شدید خانواده، او را به تنها زندگی کردن ناچار کرده است. اما علاقهی مایکل به زندگی و تماشای زیباییهای کوچک آن، هرگز او را از پا نمیاندازد. پس از مرگ مادرش در راه، خاکستر او را در سرزمین اموات پخش میکند و بعد دانههای کدوتنبل و طالبی در آن میکارد. مزرعه به ثمر میرسد اما آپارتایدها مایکل.ک. را دستگیر میکنند. هر بار که از زندان آنها میگریزد و به مزرعهی کوچکش باز میگردد، دوباره دستگیر میشود. جنگ او را هرگز رها نمیکند. این کتاب شناخته شدهی «جی.ام. کوئتزی»، تلاش غریزهی انسان برای زندگی کردن با شادیهای کوچک در تقابل با جنگ است. آفریقای جنوبی با حضور آپارتایدها سالیان درازی است این جنگ را تجربه میکند. «کوئتزی» برای این رمان و کتاب «بیمهری» موفق به دریافت جایزهی بوکر شده است و توانسته با کتابش، این سرزمین را به دنیا معرفی کند.
سالهای قبل از عزیمت به شهر اوتسهورن در خاطرات آنا به عنوان بهترین سالهای عمرش باقی ماند؛ دورهای گرم و صمیمی، دورهای پر از نعمت. خود را میدید که در میان گرد و غبار مرغدانی نشسته است، مرغها قدقد میکنند و دانه میچینند. خود را میدید که در بیشهزار دنبال تخممرغها میگردد. همانطور که در اتاقی خفه و بدون اکسیژن در بعدازظهر طولانی زمستان بستری بود، در آن هنگام که باران از پلهها میچکید، او رویای خود را در سر میپروراند. رویای فرار از بیخیالی و بیقیدی، اتوبوسهای پر و شلوغ، صفهای طولانی جلو در فروشگاهها، تجار متکبر، دزدها، گداها، سوتهای نیمهشب، منع عبور و مرور و سرمای مرطوب. رویای یافتن دوبارهی مزرعه را میدید. مزرعهای که اگر قرار است بمیرد، لااقل در آنجا و زیر آسمان آبی آن بمیرد.
دانلود کتاب از اپلیکیشن طاقچه