معرفی کتاب‌هایی شبیه به کتاب اسب سیاه 

جامعه بیش از آنکه تصور می‌کنیم بر سبک زندگی و تصمیمات ما اثر می‌گذارد. ریشه‌ی بسیاری از باورها و اعتقادات ما به جامعه برمی‌گردد؛ درحالی‌که اگر عمیقاً به آن‌ها فکر کنیم ممکن است به این نتیجه برسیم که چندان این باورها و اعتقادات را قبول نداریم. به طور مثال، تصور کنید که جمعیت کثیری از مردم در یک بانک حساب باز کرده‌اند. در چنین شرایطی، به‌احتمال زیاد شما هم تحت‌تأثیر مردم قرار می‌گیرید و با خود می‌گویید که حتماً این بانک تفاوتی با دیگر بانک‌ها دارد که این‌همه آدم را به‌سوی خود جذب کرده است. لازم به گفتن نیست که شما هم درنهایت مثل بقیه‌ی مردم می‌روید و در آن بانک حسابی باز می‌کنید. انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است، تنها آگاهی از حضور دیگران و باورهای آن‌ها می‌تواند بر رفتار ما نیز تأثیر بگذارد. ما برای هم‌رنگ شدن با دیگران مجبوریم که در برخی کارها از افراد جامعه پیروی کنیم؛ ولی اگر همین دنباله‌روی ما را به‌سوی نابودی بکشاند چه؟ 

تاد رز در این کتاب به چنین موضوعاتی می‌پردازد و نشان می‌دهد که گاهی اوقات، طردشدن بهتر از این است که دیگران را کورکورانه دنبال کنیم و به نتیجه‌ای نرسیم. تاد رز سعی دارد خوانندگان را تشویق کند تا به تصمیمات و باورهای خود تکیه کنند و توهمات اجتماعی بی‌پایه‌واساس را نابود کنند.

مدت‌هاست که برای سنجش میزان موفقیت افراد از میانگین‌ها و رتبه‌بندی‌های مختلفی استفاده می‌شود. این معیارهای سنجش باعث شده‌اند که بسیاری از سازمان‌ها و نهادها بهترین راه مقایسه و ارزیابی افراد را اعداد و ارقام در نظر بگیرند. درحقیقت، تمام نهادهای جامعه‌ی ما براساس میانگین ساخته شده‌اند و امروزه کمتر کسی به ویژگی‌های منحصربه‌فرد یک نفر توجه می‌کند. آیا این معیارهای تک‌بعدی واقعاً می‌توانند اثبات کنند که چه کسی صلاحیت استخدام بیشتری دارد یا چه کسی موفق‌تر است؟ واضح است که جواب این سؤال در اکثر مواقع منفی است. پایان میانگین اثر دیگری از تاد رز است. او این بار در این کتاب به سراغ معیارهای سنتی سنجش جامعه رفته است و سعی دارد با ارائه‌ی آزمایش‌ها و تحقیقات مختلف اثبات کند که این روش‌ برای مقایسه‌ی افراد دقیق و درست نیست. او باور دارد که استعدادهای حقیقی افراد زمانی ظهور پیدا می‌کنند که میانگین کنار گذاشته شود و ما باید تلاش کنیم به‌سوی جهانی گام برداریم که براساس معیارهای عادلانه‌تری افراد را قضاوت می‌کند. 

مغز، ارزشمندترین موهبتی است که همه‌ی ما از آن برخورداریم. ما به لطف مغزمان فکر می‌کنیم، عشق می‌ورزیم، رویاپردازی می‌کنیم و خلق می‌کنیم. اصلاً این مغز است که به بقیه‌ی اندام‌های بدن دستور می‌دهد که حرکت کنند و یا برعکس، از حرکت بایستند. مغز اتاق فرمان بدنمان به‌حساب می‌رود و بااین‌حال، اکثر ما فراموش می‌کنیم که حتی مغز هم نیاز به تقویت شدن دارد. امروزه دنیای اطراف ما سرشار از حواس‌پرتی‌های مختلف است. ما روزانه با سیل عظیمی از اطلاعات دیجیتال روبه‌رو می‌شویم که ناخواسته، بر روی مغز ما تأثیر می‌گذارند و اضطراب درونی ما را افزایش می‌دهند. در حقیقت فضای مجازی، بیشتر از هر عامل دیگری حافظه‌ی ما را تضعیف کرده و عملکرد مغزمان را کاهش داده است. ما حتی به جایی رسیده‌ایم که به رسانه اجازه می‌دهیم به‌جای ما فکر کند و تصمیم بگیرد. 

جیم کوییک در این کتاب به شما آموزش می‌دهد که چگونه از محدودیت‌ها رها شوید و کیفیت زندگی‌تان را بالاتر ببرید. با دنبال‌کردن نقشه‌ی راهی که او در این کتاب در اختیار شما قرار داده است، یاد می‌گیرید که مغز خود را پرورش دهید تا از آن در برابر آسیب‌های دیجیتال و حواس‌پرتی‌های روزانه محافظت کنید.

احساس طردشدگی چیزی است که بسیاری از ما با آن بیگانه نیستیم. حتماً بارها پیش آمده است که در مدرسه، محیط کار و یا حتی جامعه حس کرده باشید که با دیگران تفاوت دارید و نمی‌توانید به‌راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. در زبان انگلیسی از اصطلاح «گوسفند سیاه» برای توصیف چنین افرادی استفاده می‌شود، افرادی که در چشم دیگران متفاوت و عجیب به نظر می‌آیند. اما این تصور منفی بر پایه‌ی یک سوءتفاهم شکل گرفته است و گوسفند سیاه بودن لزوماً چیز بدی نیست. گوسفند سیاه نسبت به گوسفند سفید از ارزش کمتری برخوردار است؛ چراکه پشم آن را نمی‌توان رنگ کرد، اما اگر کمی دقت کنید متوجه می‌شوید که ارزش گوسفند سیاه چیزی فلسفی‌تر و فراتر از قدرت رنگ‌پذیری آن است. یک گوسفند سیاه را نمی‌توان تغییر داد یا بر آن تأثیر گذاشت، گوسفند سیاه چنان شخصیت منحصربه‌فردی دارد که نیاز نیست خود را با بقیه هم‌رنگ کند.

برنت منزوار عقیده دارد که گوسفند سیاه در واقع همان قدرتی است که درون هریک از ما نهفته است. او در این کتاب از خودشناسی صحبت می‌کند و به شما کمک می‌کند تا شخصیت واقعی خود را بپذیرید و با اراده و انگیزه‌ی بیشتری در مسیر موفقیت قدم بردارید.

بسیاری از افراد بخشش را با فراموش‌کردن اشتباه می‌گیرند. آن‌ها تصور می‌کنند که بخشیدن یک نفر به معنای این است که کارهای او را از ذهن خود پاک کنیم و زندگی عادی خود را طوری از سر بگیریم که انگار هیچ اتفاقی رخ نداده است. این کار بخشش نام ندارد، در حقیقت این کار نوعی انکار است که نه‌تنها به بهترشدن حال ما کمکی نمی‌کند، بلکه در بلندمدت اثرات مخرب خود را بر روی روح و روان ما نشان می‌دهد. بخشش یعنی درد و رنج‌هایی را که از یک نفر داریم در گذشته رها کنیم. تا زمانی که قلبمان با اتفاقات تلخ گذشته سنگینی کند، نمی‌توانیم از زمان حال لذت ببریم و زندگی کنیم. این کتاب سعی دارد به خوانندگان یاد دهد که از گذشته‌ی خود عبور کنند و اتفاقات آزاردهنده‌ای که رخ داده است را بپذیرند. با خواندن این کتاب متوجه می‌شوید که بخشش تا چه اندازه به بالارفتن کیفیت زندگی و داشتن آرامش کمک می‌کند. 

از دیگر کتاب‌های دو زانتاماتا، نویسنده‌ی کتاب بخشش، می‌توان به کتاب بینش اشاره کرد. بینش نوعی حس است که همه‌ی ما به طور طبیعی آن را در درون خود داریم. بینش به ما کمک می‌کند که کارهای خوب را از غلط تشخیص دهیم و در مسیر درست زندگی گام برداریم؛ ازاین‌رو برخی تصور می‌کنند که بینش نوعی آگاهی یا دانش است. حتماً شما نیز در بین دوستان خود، کسانی را می‌شناسید که بهتر از بقیه می‌توانند نتیجه‌ی کارها را پیش‌بینی کنند و به‌اصطلاح حس ششم قوی‌تری دارند و یا شاید هم خودتان یکی از همین افراد باشید. چه بینش شما قوی باشد یا ضعیف، خبر خوب این است که می‌توانید این احساس را تقویت کنید. لازمه‌ی این کار این است که با درون خود ارتباط بهتری برقرار کنید و ذهنتان را از احساسات منفی نسبت به خود پاک کنید. این کتاب به شما مسیر شناخت بینش را نشان می‌دهد و به شما کمک می‌کند تا این احساس ارزشمند را پرورش دهید و از آن برای بهبود زندگی خود و رسیدن به موفقیت بهره ببرید.  

یکی از انواع نگرانی‌هایی که در دنیای مدرن تجربه می‌کنیم و کمتر راجع‌به آن اطلاعات داریم، اضطراب جایگاه اجتماعی است. همه‌ی ما از شکست می‌ترسیم و دغدغه‌ی این را داریم که به موفقیت برسیم تا بتوانیم در جامعه، مورد احترام و تحسین بقیه قرار بگیریم. تصور ما از خودمان به‌شدت به تصور اجتماع از ما بستگی دارد و بیشتر ما تنها هنگامی حس خوبی راجع به خود پیدا می‌کنیم که از سوی دیگران مورد تعریف و تمجید قرار بگیریم. مشکل اینجاست که کسب منزلت اجتماعی دشوار و حفظ آن در بلندمدت دشوارتر است. اگر دیدگاه خود را تغییر ندهیم و نسبت به این اضطراب بی‌توجه باشیم، با نتایج مخرب‌تری روبه‌روی می‌شویم. آلن دوباتن در این کتاب، سرچشمه و راه‌های مقابله با اضطراب جایگاه اجتماعی را بررسی کرده است. او با مطالعه‌ی تاریخ، فلسفه، اقتصاد، هنر و سیاست سعی دارد ببیند که متفکران بزرگ چگونه بر این اضطراب غلبه کرده‌اند. مطالعه‌ی حرف‌های آلن دوباتن و راه‌حل‌هایی که در این کتاب ارائه داده است مناسب تمامی کسانی است که به دنبال کسب آرامش بیشتری در زندگی پرمشغله‌ی خود هستند.

ماری آنتوانت هرگز تصور نمی‌کرد که روزی سرش به دست مردم خودش قطع شود، هیتلر فکر نمی‌کرد که سقوطش نزدیک باشد و هیچ‌کس انتظار نداشت که ویروسی به نام کرونا کل جهان را در قرنطینه فرو ببرد. نسیم نیکلاس طالب که یک تاجر و آمارگر است، در این کتاب درباره‌ی پدیده‌های غیرمنتظره و تأثیر آن‌ها بر روی دنیا صحبت می‌کند. قوی سیاه به ما می‌گوید که ما بیشتر از آنچه تصور می‌کنیم در برابر وقوع پدیده‌ها ناتوان هستیم و نادانسته‌های ما همیشه بسیار بیشتر از دانسته‌های ما هستند. نسیم نیکلاس طالب عقیده دارد که ما باید نادانی خود را بپذیریم و به‌جای اینکه در تلاش برای پیشگویی قوهای سیاه باشیم، باید سعی کنیم با آن‌ها کنار بیاییم. اهمیت این کتاب در این است که به ما نشان می‌دهد چگونه در زمان وقوع اتفاقات غیرمنتظره، بهترین تصمیمات را بگیریم. 

همه‌ی ما می‌دانیم که کمبود به معنای کم‌بودن چیزی است. کمبود زمانی اتفاق می‌افتد که نیازهای ما از خواسته‌هایمان جلو می‌زنند و ما نبود چیزی را احساس می‌کنیم. این کتاب نوشته‌ی یک استاد روان‌شناسی و یک استاد اقتصاد است. الدار سفیر و سندهیل مولای ناتان در این کتاب کمبودهای گوناگونی را مورد بررسی قرار داده‌اند، از فقر و بیکاری گرفته تا کمبود زمان و عشق. آن‌ها سعی دارند با آزمایش‌ها و تحقیقات گوناگون ثابت کنند که تقریباً تمامی کمبودها نتایج مشابهی دارند و همه‌ی مردم از نوعی کمبود رنج می‌برند. آن‌ها این کمبودها را شناسایی کرده و راهکارهایی برای مبارزه با آن‌ها ارائه داده‌اند.  

ما در طول زندگی با افراد مختلفی آشنا می‌شویم. گاهی با برخی از آن‌ها به‌خوبی ارتباط برقرار می‌کنیم و گاهی برعکس، هرچقدر تلاش کنیم نمی‌توانیم به بعضی از افراد نزدیک شویم و کارهای آن‌ها ما را آزار می‌دهد. ممکن است همکاری داشته باشیم که رفتارهایش برای ما غیرقابل‌تحمل است یا حتی ممکن است یکی از دوستانمان عادتی ناخوشایند داشته باشد. همه‌ی این‌ها باعث می‌شود که ما نتوانیم ارتباط سازنده‌ای با دیگران برقرار کنیم و شاید حتی در نهایت به‌تنهایی ما منجر شود. این کتاب به ما یاد می‌دهد که چگونه با افرادی که هیچ شباهتی به ما ندارند معاشرت کنیم و روابط خود را بهبود ببخشیم. شناخت الگوهای رفتاری دیگران و تیپ‌های شخصیتی آن‌ها به ما کمک می‌کند تا به تفاوت‌های خود و دیگران احترام بیشتری بگذاریم و از سوءتفاهم‌ها و اختلافات جلوگیری کنیم. 

همه‌ی ما یک لیست بلندبالا از اهدافی داریم که دوست داریم به آن‌ها برسیم. این اهداف گاهی اوقات چیزهایی ساده‌ای هستند، مثل رفتن به باشگاه یا رژیم‌گرفتن. گاهی اوقات نیز اهدافمان کمی سخت‌تر به دست می‌آیند و برای محقق‌شدن آن‌ها باید تلاش بیشتری از خود نشان دهیم. لازمه‌ی پیشرفت و موفقیت، مسئولیت‌پذیری و داشتن نظم است و بسیاری از ما آن‌طور که باید بلد نیستیم برای اهداف خود برنامه‌ریزی کنیم. این کتاب به شما مهارت انضباط شخصی را یاد می‌دهد. انضباط شخصی ما را به‌سوی زندگی‌ای سوق می‌دهد که آرزوی داشتنش را داریم. اگر به دنبال کسب این مهارت مفید و ازبین‌بردن عادت‌های بد خود هستید، این کتاب برای شما سودمند خواهد بود. 

آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چه چیزی باعث موفقیت یک نفر می‌شود؟ یک شخص چه اصولی را باید رعایت کند تا به موفقیت دست یابد؟ این‌ها سؤالاتی بودند که ذهن ناپلئون هیل، نویسنده‌ی این کتاب را به خود مشغول کرده بودند. او برای رسیدن به جواب این سؤال‌ها، زمان زیادی را وقف تجزیه‌وتحلیل زندگی بیش از ۵۰۰ نفر از بزرگ‌ترین افراد موفق کرد و دریافت که جوهر موفقیت در ۱۷ اصل نهفته است. این کتاب به شما کمک می‌کند تا با این ۱۷ اصل آشنا شوید و آن‌ها را جهت بهبود زندگی خود به کار ببندید. موفق‌شدن خیلی ساده‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم، تنها باید یاد بگیریم تا با قدرتی که درونمان وجود دارد ارتباط برقرار کنیم. 

ترس یکی از زیان‌بارترین احساساتی است که یک نفر می‌تواند تجربه کند. احساس ترس باعث می‌شود تا ما تصوری اشتباه از میزان توانایی خود پیدا کنیم و اعتمادبه‌نفس ما را کاهش می‌دهد. اگر جلوی این احساس مخرب را نگیریم، نمی‌توانیم به بسیاری از اهداف خود دست یابیم و همیشه ترسی بی‌پایه‌واساس مانع رسیدن ما به موفقیت خواهد بود. مبارزه با ترس و ازبین‌بردن آن سخت است، اما غیرممکن نیست. با مطالعه‌ی توصیه‌هایی که ناپلئون هیل در این کتاب ارائه داده است، شما یاد می‌گیرید که چگونه دیدگاه خود را بهبود ببخشید و آسیب‌پذیری خود را در برابر آشفتگی‌های دنیای اطراف کاهش دهید. با غلبه بر احساسات منفی خود، خیلی سریع‌تر می‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید. 

دشتی پر از گاوهای سیاه و سفید را تصور کنید. حال تصور کنید که بین همه‌ی گاوهایی که هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، ناگهان چشمتان به یک گاو بنفش بخورد. قطعاً گاو بنفش بیشتر از بقیه‌ی گاوها توجهتان را جلب می‌کند. امروزه، دنیای کسب‌وکار نیز پر از تبلیغات و ایده‌های تکراری شده است و تمامی آن‌ها فاقد خلاقیت‌های نو هستند. اگر بخواهیم پا به دنیای کسب‌وکار بگذاریم و به موفقیت بزرگی دست یابیم، باید اول از همه دنبال راهی باشیم که ما را از دیگران متمایز می‌کند. ست گادین، نویسنده‌ی کتاب، معتقد است که معمولی بودن مساوی است با وجود خارجی نداشتن. اگر به دنبال شروع یک کسب‌وکار هستید یا در این حوزه مشغول به کارید، خواندن این کتاب به شما کمک می‌کند تا با استفاده از راهکارهای بنفش به موفقیت چشمگیری دست پیدا کنید.