معجزه نوشتنِ صبحگاهی
نویسنده: اسکار هاروست
مترجم: احمد تازه‌کار
انتشارات نوژین
بهبود ارتباط با دیگران با کتاب‌های روانشناسی رفتار
5,530 بازدید
«چیشد این کار را انجام دادم؟ چرا این حرف را زدم؟» و… . این‌ها نمونه‌ای از سوال‌هایی که انسان‌ها حداقل یک بار از خود پرسیده‌اند؛ به خصوص آن‌هایی که بابت کرده‌ی خودشان هزینه‌ی گزافی دادند. خیلی اوقات پیش آمده است آرزو کردیم که ای کاش بتوانیم علت رفتارهایمان را بدانیم و آن‌ها را برای موقعیت بعدی، زودتر از رخ دادن، شناسایی کنیم تا از دردسر احتمالی پیشگیری کنیم. گاهی اوقات موضوع به ما مربوط نمی‌شود و این نیاز وجود دارد تا بدانیم در ذهن دیگران چه می‌گذرد. آیا این موضوع آن‌ها را ناراحت کرد؟ چرا ناراحت شدند؟ و… . البته باید این نکته را همواره در نظر داشت که رسیدن به شناخت صددرصد امکان‌پذیر نیست. در واقع اگر کاری هم انجام دهیم تا حدی می‌توانیم جلوی سوءتفاهم‌ها را بگیریم. شناخت رفتارها چیزی است که در روانشناسی تا حدی امکان‌پذیر شده است. در روانشناسی، رفتار مؤید بسیاری از افکار است و ما با دنبال کردن سرنخ‌های رفتاری می‌توانیم به ریشه‌های فکری ماجرا برسیم. در این یادداشت، قصد داریم تا نگاهی اجمالی به بهترین کتاب های روانشناسی رفتار داشتیم؛ کتاب‌هایی که مطالعه‌شان به رفتارشناسی و بهبود ارتباط با دیگران منجر می‌شود. پس تا پایان همراه ما باشید.
پیشنهاد می‌کنیم یادداشت‌های «کتاب‌هایی که افراد درونگرا باید بخوانند» و «کتاب‌هایی برای ارتقا سلامت و روان» را هم بخوانید.
رفتار چیست؟
به بیان ساده، رفتار نمود ظاهری و نهایی درونیات ماست و این درونیات، هم شامل موارد تغییر پذیر همچون باورها و افکار و هم شامل موارد نسبتا ثابت همچون شخصیت است که البته ریشه‌های رفتار به این موارد محدود نمی‌شود و گسترده‌تر است. با این حال، فهمیدیم که رفتار هر چقدر هم پیچیده به نظر برسد، علتی دارد و شناسایی آن کمک می‌کند تا یا آن‌ها را تغییر دهیم یا سازگاری را افزایش دهیم. قبل از آنکه به ادامه‌ی متن بپردازیم، لازم است فرق بین رفتار بهنجار و نابهنجار را توضیح دهیم. به بیان دیگر، مهم است بدانیم رفتاری که از آن صحبت می‌کنیم چگونه رفتاری است و سپس تصمیم بگیریم برای تغییر آن بهتر است از چه روشی استفاده نماییم. برای مثال، تغییر رفتارهای برخاسته از فکر وسواسی متفاوت از تغییر رفتارهای ناشی از صفت شخصیتی کمرویی است. اگر کسی به طور رسمی تشخیص وسواس داشته باشد، نیاز به مداخله‌ی روان‌شناختی است اما اگر برخی جوانب شخصیت کمرو مشکل‌ساز است، ارائه‌ی مهارت‌های اجتماعی بیشتر و تکنیک‌های مدیریت استرس، کارساز خواهد بود. بنابراین، قبل از هر چیز، رفتار هدف (رفتاری که مایل هستید تغییر دهید) را به خوبی شناسایی کنید و جوانب و میزان تغییرات لازم را مشخص نمایید.
اما اصلا چگونه بدانیم چه چیزی باید در ما تغییر کند؟ گاهی اوقات خودمان متوجه نیستیم چه رفتارهایی داریم که بعد تصمیم بگیریم آیا می‌خواهیم آن را تغییر دهیم یا نه. اولین گام، شناسایی مشکلات است. نیاز است کمی با خودتان خلوت کنید و چند دقیقه‌ای حدیث نفس داشته باشید. کاغذ و قلم نیز در جاری ساختن افکار و کاهش انباشت آن در ذهن به شما کمک خواهد کرد. بنویسید که چه چیز/ چیزهایی وجود دارد که آزاردهنده هستند؟ چه وقایعی رخ داده است که باعث درگیری ذهن شما می‌شود؟ آیا تا به حال به این فکر افتاده‌اید که باید در مورد روابط خود با دیگران (از اعضای خانواده تا همکاران و افراد غریبه) تجدید نظر کنید؟ آیا پدید‌آورنده‌ی این مشکل من هستم یا دیگران؟ مقصر اصلی ماجرا کیست؟
اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید
کلمات به شما سرنخ می‌دهند!
شاید مطلبی که در ادامه می‌خواهم به آن بپردازم خیلی به عنوان اصلی یادداشت مربوط نباشد اما برای رسیدن به مقصد به آن نیاز خواهیم داشت. قبل‌تر به این موضوع اشاره کردیم تا هر آنچه که به ذهن‌تان خطور می‌کند بنویسید چراکه نوشتن کمک می‌کند جریان فکر آسان‌تر شود و گاهی راه‌حل‌ها را در لابه‌لای نوشته‌ها بیابید. به قول اسکار هاروست، نویسنده‌ی کتاب «معجزه‌ی نوشتن صبحگاهی»، «نوشتن به شما کمک می‌کند تا ذهنی آسوده داشته باشید، تا افکارتان را منظم کنید، تا سطح استرس و اضطراب را کاهش دهید و به شما آزادی بیان می‌بخشد.»
معجزه نوشتنِ صبحگاهی
نوشتن معجزات بسیاری دارد و تنها جایی است که می‌توانید صادقانه حرف بزنید و تنها شرایطی است که کسی وجود ندارد تا وسط حرف‌تان بپرد یا شما را قضاوت کند مگر خودتان. توجه داشته باشید نیازی نیست همچون نویسنده‌ها بیان پرنفوذ داشته باشید، کلمات سخت ادبی به کار ببرید یا حتی بدانید از چه می‌خواهید بنویسید. ما می‌نویسسم تا حرف‌های نزده را بیان کنیم، هیجانات‌مان را بروز دهیم تا با کاهش ترافیک ذهنی، مسیر تفکر را باز نماییم. کتاب «معجزه‌ی نوشتن صبحگاهی» نوشته‌ِی اسکار هاروست و ترجمه‌ی احمد تازه‌کار می‌تواند راهنمای شما در نوشتن افکارتان باشد.
خودشناسی و دیگرشناسی
گاهی در ارتباط با دیگران چنان از فرد مقابل ناراحت یا عصبانی می‌شویم که فکر می‌کنیم این همان کسی است که باید برای همیشه از او متنفر باشیم و او سزاوار بدترین عذاب‌هاست چون ما را رنجانده است. البته گاهی نیز افراد واقعا به قصد آزار رساندن به دیگران کاری انجام می‌دهند که موضوع این بخش نیست. کسانی که در این بخش به آن‌ها می‌پردازیم کسانی هستند که قصد آزار و اذیت ندارند اما باعث آزار می‌شوند. برای مثال، شما ممکن است دوستی داشته باشید که دائما با بیرون رفتن مشکل دارد و به سختی می‌توانید با هم تفریح کنید. دوست شما ممکن است درونگرا یا خجالتی با مهارت اجتماعی پایین باشد و اگر شما از این موضوع اطلاع نداشته باشید، با خود فکر می‌کنید او نسبت به شما بی‌توجه است یا از دست شما ناراحت. مقصود از این صحبت آن است که گاهی ما به خاطر تفاوت‌های شخصیتی نمی‌توانیم ارتباط صحیحی با یکدیگر داشته باشیم و در شرایط بدتر ممکن است یکدیگر را برنجانیم. گاهی با ندانستن ویژگی‌های فردی خود، به کاری متعهد می‌شویم و به جای احساس خوب، دائما به این فکر هستیم ساعت کاری کی به پایان می‌رسد. پس مهم است شناسنامه‌ی شخصیتی خودمان را بشناسیم. کتاب‌ها و آزمون‌های متنوعی در شناسایی شخصیت شما وجود دارند.
مهندسی رفتار
مهندسی رفتار
نویسنده: محسن اکبری‌نیا
انتشارات آموزش‌های بنیادی
کتاب مهندسی رفتار، نوشته‌ی محسن اکبری‌نیا، براساس مدل رفتار DISC سعی در شناسایی ویژگی‌های فردی شما در ارتباطات دارد. شما با مطالعه‌ی این کتاب می‌توانید تا حدی با مدل رفتاری خود آشنا شوید. اولین فایده‌ی دانستن مدل رفتاری آن است که دیگر از واکنش منفی دیگران در قبال رفتارتان گیج نخواهید شد. بسیاری از ما وقتی براساس آنچه که هستیم رفتار می‌کنیم، گاهی دیگران را آزرده می‌کنیم. پس اگر بدانید سرعت عمل پایینی دارید، مشاغلی را که نیاز به تصمیم‌گیری سریع دارد، انتخاب نخواهید کرد.
انواع شخصیت براساس اینیاگرام
انواع شخصیت براساس اینیاگرام
نویسنده: راس هادسون
مترجم: شیرین جزایری
انتشارات ارجمند
کتاب دیگری که در حوزه شخصیت‌شناسی اطلاعات مفیدی ارائه می‌نماید، کتاب «انواع شخصیت براساس اینیاگرام» نوشته‌ی ریسو و هادسون با ترجمه‌ی صابری و جزایری می‌باشد. اینیاگرام ۹ تیپ شخصیتی مختلف را توصیف می‌کند که می‌توانید از آن در جهت شناخت شخصیت خود بهره‌مند شوید. البته تست‌های متنوعی در شناخت شخصیت وجود دارند که می‌توان به تست NEO، MMPI و… اشاره کرد که عمدتا روان‌شناسان در جهت شناخت بیشتر مراجعین‌شان از آن‌ها استفاده می‌نمایند.
تحلیل رفتار مردم
تحلیل رفتار مردم
نویسنده: هاروی استورات
مترجم: لیلا منتظریانی
انتشارات متخصصان
همچنین کتاب تحلیل رفتار مردم نوشته‌ی هاروی استوارت و ترجمه‌ی لیلا منتظریان، به وسیله‌ی تست MBTI، به شما کمک می‌کند تا بتوانید شخصیت‌های مختلف را تشخیص دهید و آن‌ها را بشناسید.
اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید
باورها و خطاهای شناختی
پیش می‌آید که علی‌رغم شناخت تفاوت‌های فردی و شخصیتی، همچنان سوءتفاهم‌ها و اختلاف‌نظرهای عمیقی ایجاد می‌شود که حتی ممکن است به خاطر تفاوت‌های شخصیتی نباشد. برای مثال، شخصی ممکن است با یک سلام سرد همکارش به این پی ببرد که به او بی‌احترامی کرده است یا اینکه از دست او بسیار ناراحت و عصبانی است. این موضوع اگر بدون بررسی دقیق استنباط شود باعث سوءتفاهم پی‌درپی و در نهایت، باعث می‌شود یک رابطه خاتمه یابد. اگر در این حالت فرد سوال مستقیم بپرسد ممکن است متوجه شود که فرد تحت فشارهای مختلف شخصی است که انگیزه‌ی لازم برای برخورد بهتر را نداشته است.
حال این خطاها از کجا آمده‌اند؟ ما از زمانی که به این دنیا پا نهادیم، به شکلی جهان اطراف خود را شناختیم. برای مثال، متوجه شدیم دوست‌داشتنی هستیم و دیگران ما را خواهند پذیرفت یا برعکس، فهمیدیم به اندازه کافی خوب نیستیم و باید بسیار تلاش کنیم تا خوب به نظر برسیم. هرکس به شکلی این جهان را درک کرده است و براساس تجارب اولیه کودکی، باقی رویدادها را تفسیر می‌کند. شناختن جهان یک امر کلی است که می‌تواند دچار خطا شود و سالیان سال دنیا را به اشتباه تفسیر نماید. در ابتدای یادداشت گفته شد نوشتن به ما سرنخ‌هایی از وجود برخی افکار می‌دهند. ما از طریق نوشتن افکارمان و احساساتمان در مورد یک رویداد، به باور ناکارآمد زیربنایی آن پی خواهیم برد. اما این خطاهای شناختی شامل چه مواردی می‌شوند؟ در ادامه به چند مورد از آن‌ها اشاره خواهیم کرد:
- ذهن‌خوانی: این باور که می‌دانید در ذهن افراد چه می‌گذرد و به چه می‌اندیشند بدون آنکه شواهد کافی برای باور خود داشته باشید (همچون مثال بالا).
- پیش‌‌گویی: باور به اینکه آینده‌ی بدی در انتظار است بدون داشتن شواهد کافی.
- فاجعه‌سازی: باور به این موضوع که رویداد رخ‌داده بسیار عظیم و وحشتناک است و هیچ کاری نمی‌توان برای آن انجام داد.
- تعمیم افراطی: نتیجه‌‌گیری کلی (که عموما منفی هستند) از یک رویداد جزئی.
- و…
خطاهای شناختی
خطاهای شناختی
نویسنده: بهاره دادرس
ناشر مؤلف
شما می‌توانید با مطالعه‌ی کتاب «خطاهای شناختی» نوشته‌ی بهاره دادرس به طور خلاصه با خطاهای شناختی بیشتری آشنا شده و راه‌های حل و فصل آن را بیاموزید.
هوش هیجانی
احتمالا شما هم شنیده‌اید که برای داشتن یک کسب و کار خوب و موفقیت شغلی، تحصیلی و حتی موفقیت در زندگی شخصی نیاز به نخبه بودن ندارید. در بازه‌ای از زمان، افراد فکر می‌کردند باهوش بودن (داشتن هوش شناختی بالا) عامل موفقیت است و بس که بعدها نشان داده شد حتی افرادی که هوش نخبگان را ندارند می‌توانند به اندازه‌ی آن‌ها موفق باشند. حتی نشان داده شد لزوما هوش شناختی با موفقیت در کسب و کار رابطه ندارد و برخی افراد با داشتن هوش سرشار، نتوانستند در زندگی شخصی و در ارتباطات اجتماعی موفق باشند. شاید بد نباشد در این قسمت به معرفی هوش هیجانی، هوشی که در دنیای امروز برای رسیدن به موفقیت باید آن را تا حدی کسب کنیم، بپردازیم.
همزمان با پیشرفت مطالعات هوش شناختی، متخصصان متوجه شدند علاوه‌بر هوش شناختی، عوامل ویژه‌ی دیگری نیز وجود دارد که منجر می‌شود افراد هوشمندانه عمل کنند. در واقع، تا قبل از این یافته، افراد براساس میزان هوش شناختی‌شان دسته‌بندی می‌شدند و بنابراین، مشاهده شد که برخی از افراد با هوش بالا در مدیریت کردن رفتارهایشان و کنار آمدن با دیگران ضعیف هستند و برعکس، کسانی که هوش متوسطی داشتند، در موارد ذکرشده به خوبی عمل می‌کنند. همچنین، این سوال به وجود آمد که چرا دو فرد، حتی با IQ یکسان نیز به درجات متفاوتی از موفقیت در زندگی نائل می‌گردند.
هوش هیجانی
هوش هیجانی
نویسنده: دانیل گولمن
مترجم: غلامحسین خانقایی
انتشارات نسل نواندیش
در این‌جا بود که متخصصان متوجه وجود محدودیت در روش سنجش هوش شدند و در نهایت، دانیل گلمن اصطلاح هوش هیجانی (EQ) را مطرح ساخت و به این ترتیب، اثبات شد که موفقیت افراد صرفا مبتنی بر هوش شناختی بالا نیست. برای مثال، بخشی از موفقیت در آزمون‌های دشوار و غیر قابل پیش‌بینی همچون کنکور، وابسته به مدیریت استرس و هیجان رقابت است. مسلما افرادی که در جلسه‌ی آزمون به هنگام مواجهه با سوالات سخت و پیچیده سریعا آشفته می‌شوند و قید موفقیت در آزمون را می‌زنند، هر مقدار که بر مطالب مسلط بوده باشند، استرس به راحتی همه را نقش بر آب می‌کند. البته، این قضیه صرفا شامل آزمون‌های تحصیلی یا استخدامی و شغلی نمی‌شود و بیشتر در حوزه زندگی شخصی اهمیت پیدا می‌کند، چراکه بیشتر مشکلات ما در روابط بین فردی از همین موضوع نشات می‌گیرد. هوش هیجانی از نظر گلمن دارای ابعادی است که شامل خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه است.
بخشی از کتاب صوتی هوش هیجانی را بشنوید.
هوش هیجانی دانیل گلمن
گوینده: امید تقوی
همانطور که متوجه شدید، هوش هیجانی کمک می‌کند تا تمام مهارت‌های لازم برای یک ارتباط سالم را کسب نمایید چراکه به قول نویسنده‌ی کتاب «هوش هیجانی؛ مهارت‌های بین فردی»، «انسان یاد نمی‌گیرد، خلق نمی‌کند، نمی‌سازد و بالاخره زنده نمی‌ماند، مگر در بطن روابط اجتماعی». این کتاب، نوشته‌ی زهرا شفیعی و زهرا داوودی می‌باشد که به اهمیت اکتساب هوش هیجانی و اثرات آن اشاره می‌کند و با بیان داستانی و با استفاده از مثال‌‌های بسیار، شما را با مهارت‌های هوش هیجانی آشنا می‌نماید.
هوش هیجانی
هوش هیجانی
نویسنده: براندن کوپر
مترجم: پارسا بامشادی
نشر علم
همچنین، کتاب «هوش هیجانی»، نوشته‌ِی براندن کوپر با ترجمه‌ی پارسا بامشادی در پنج فصل به طور جامع و کامل به این موضوع می‌پردازد. در این یادداشت سعی شد تا شما را با روش‌های شناسایی رفتارها آشنا نماییم و امیدواریم برایتان مفید بوده باشد.
اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید
5,530 بازدید
فاطمه موسوی
اشتراک
ورود
0 دیدگاه ها
